مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 30 صفحه
نوع فایل: word کد Mb260
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

مفهوم پیشرفت درسی جوانب مختلفی دارد که رابطه بسیاری با شخصیت دانش‌آموزان کم سن دارد؛ حس موفقیت سرآغاز احساس خوب و احترام به خود است و حس شکست سرآغاز خشم و انتقاد از خود می‎باشد. بنابراین پیشرفت تحصیلی ممکن است به عنوان سنجشی از دانش، دریافت مهارت‌هایی در درس تخصصی یا گروهی از دروس تعریف شود. محتوای آموزشی ممکن است بین کشورها و یا مناطق یک کشور متفاوت باشد؛ در حالی که روند تحصیل کم و بیش در همه جا یکسان است. فرآیند آموزشگاهی کم و بیش در هر جا شبیه به هم است. بیشتر محتوای آموزشی در مدارس طبق قاعده‌ای منظور می‌شوند که طبق آن قاعده یادگیری که در یک ترم یا سال صورت می‌گیرد، پایه یا پیش‌نیاز یادگیری که در ترم یا سال بعد ارائه می‌شود، به شمار می‌رود.

در هر مرحله در مدارس تعدادی سنجش پیشرفت تحصیلی به عنوان تعیین‌کننده موقعیت دانش‌آموزان و اساسی برای تصمیم‌گیری درباره فرصت‌های بعدی برای یادگیری در مراحل بعدی به کار برده می‌شود (کردستانی، 2009، به نقل از دهدار و همکاران، 1392: 53).

نظریه‌های برنامه درسی برای پیشرفت درسی

الف) كاركردگرايي : بر اساس اين رويكرد، كه تمركز اصلي آن بر شیوه مشاركت مدارس در اجراي نظم اجتماعي است، مدارس باید دانش‌ها، مهارت‌ها، ارزش‌ها و ايده‌هايي را در اختيار دانش‌آموزان قرار دهند كه جامعه به آن‌ها نياز داشته، بدين طريق مي‌توانند خود را با نظام موجود در جامعه تطبيق دهند. پيروان اين رويكرد، نگاهي مثبت به پیشرفت درسي داشته، خاطر نشان مي‌سازند كه اين برنامه، مكانيسمي مؤثر براي آموزش هنجارهاي اساسي به دانش‌آموزان است (سعيدي رضواني و كياني نژاد، 1379). اين گروه معتقدند كه برنامه درسي ، دانش‌آموزان را با ارزش‌ها و هنجارهاي لازم جهت انتقال و پيوستن به دنياي بزرگسالان آشنا مي‌سازد. در اين ديدگاه بر نقش برنامه درسي پنهان در جامعه‌پذيري (نظم، كنترل، اطاعت و همنوايي) تأكيد مي‌شود (هندری و ولش ، 1981).

بدین ترتيب، مدارس شاگردان را با عنايت به نيازهاي شغلي و نهادهاي سياسي براي شركت فعال در جامعه آماده مي‌سازند. در اين فرايند، عملكرد برنامه درسي پل اجتماعي میان مدرسه و جامعه تلقي مي‌گردد. شاگردان هنجارهاي استقلال، موفقيت، متعارف بودن، ویژگی‌های مشابه با ديگران داشتن و متمايز از ديگران بودن را از طريق برنامه درسي پنهان كسب كرده خود را براي اجراي هنجارهاي ياد گرفته شده در زندگي بزرگسالي آماده می‌کنند. اين نظريه نقش برنامه درسي پنهان را به منزله يك پل اجتماعي برجسته نشان داده و اهميت آن را در شكل دهي هنجارهاي رفتاري تحليل مين‌مايد (قورچيان، 1374).

هم‌چنين طرفداران اين رويكرد معتقدند که مدرسه بايد طوري به دانش‌آموزان آموزش دهد كه با از خود گذشتگي و خيرخواهي به كمك ديگران و حل مشكلات آنان بپردازند. اگر مدرسه‌اي نتواند چنين احساس و ادراكي را در دانش‌آموزان ايجاد كند، كار آن مدرسه و در نتيجه تعليم و تربيتِ آن بي فايده است. احساس عضويت و تعلق به جامعه و كوشش و تلاش براي اصلاح آن، از اركان اهداف آموزش و پرورش است. مدرسه بايد طوري آموزش دهد كه ارزش‌هاي مورد احترام جامعه به دانش‌آموزان شناسانده شوند و آن چنان آن‌ها را تمرين دهد كه نسبت به اين ارزش‌ها، با احترام خاص برخورد كنند و براي آن‌ها قداست قائل شوند (دوانلو، 1387).