مشخصات:
موضوع پروپوزال: رابطه بین خود شیء انگاری بدن و عزت نفس جنسی در زنان مراجعه کننده به کلنیک های زیبایی شهر...
منابع فارسی و لاتین: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: آموزش پروپوزال نویسی ، الگوی پروپوزال نویسی قابل استفاده برای اساتید درس روش تحقیق، آشنایی با منابع آموزشی، آشنایی با اصول تحقیق وپروپوزال نویسی و....

کیفیت : درجه عالی

تعداد صفحه: 28 صفحه در فرم مخصوص پروپوزال دانشگاه پیام نور
نوع فایل: word شماره 114
برای دانلود این نمونه پروپوزال باکیفیت به ادامه مطلب بروید...

ﻧﻔﺲ ﻳﻜﻲ‌ از‌ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺑﻨﻴﺎدﻳﻦ ﺑﺮاي ﺳﺎزﮔﺎري و ﻳﻚ وﻳﮋﮔﻲ ﻓﺮا اﺧﻼﻗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻛﻨﺶوري اﺧﻼﻗـﻲ از آن ﺗـﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲﭘﺬﻳﺮد. اﻓﺰون ﺑﺮ اﻳﻦ‌ ﻋﺰت‌ ﻧﻔﺲ ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ رﺷﺪ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲﺷﻮد ﻛـﻪ ﺑﺎ ﺑﺎورﻫﺎ و ﻫﻴﺠـﺎنﻫﺎي‌ ﻣﺮﺑﻮط‌ ﺑﻪ »ﺧﻮد« در ارﺗﺒﺎط اﺳﺖ (ﺳﺎﻧﺘﺮوك ، 2007). ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻓـﺮد ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻫﻮﻳﺖ ﺧﻮﻳﺶ را ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ. زﻳﺮا ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ارزﺷﻴﺎﺑﻲ ﻛﻠﻲ ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻓﻀﺎﻳﻞ، ﻗﺎﺑﻠﻴـﺖﻫـﺎ‌، ‌ ارزشﻫﺎ‌، اﺟﺰاي ﺑﺪﻧﻲ، ﭘﺎﺳﺦﻫﺎي ﻣﺎ ﺑﻪ‌ دﻳﮕﺮان‌ و دﻳﺪﮔﺎﻫﻲ‌ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ داراﻳﻲﻫﺎﻳﻤﺎن دارﻳـﻢ (ﻛﺎزدﻳﻦ ، 2001، ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﺟﺎن ﺑﺰرﮔﻲ، ﻧﻮري و ﻫﺮﻳﺲ، 1387).

ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ‌ دارد‌. ﺑﺮاﻧﺪن‌ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺟﻨﺒﻪﻫﺎي اﻧﺴﺎنﮔﺮاﻳﺎﻧﻪ، از ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺑﻪ ‌ﻋﻨﻮان ﻧﻴﺎزي وﺟﻮدي و ﻣﺆﻟﻔﺔ ﺑﺮاﻧﮕﻴﺰﻧﺪه ﺑﻨﻴﺎدﻳﻦ رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎن ﻳﺎد ﻣـﻲﻛﻨـﺪ، ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻴـﺰانﻫـﺎي ﻣﺴﺎوي، ﺷﺎﻣﻞ ارزشﻣﺪاري و ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ اﺳﺖ. ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد‌ او‌ ﻋﺰت‌ ﻧﻔﺲ از دو ﺟﻨﺒﻪ ﻣـﺮﺗﺒﻂ ﺑـﻪﻫـﻢ ﻳﻜﻲ اﺣﺴﺎس ﺧﻮدﻛﺎرآﻣﺪي ﺷﺨﺼﻲ‌ و دﻳﮕﺮي اﺣﺴﺎس ارزﺷﻤﻨﺪي ﺷﺨﺼﻲ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻛﻪ اﻳﻦ دو ﺟﻨﺒﻪ ﺑﺎﻋﺚ اﻳﺠﺎد اﻋﺘﻤﺎد ﺑﻪ ﻧﻔﺲ و اﺣﺘﺮام ﺑﻪ‌ ﺧـﻮد‌ ﻣـﻲﺷـﻮد‌ (ﻫﻮﺑـﺎن و ﻫﻮﺑـﺎن ، 2004).

ﺟﻨﺒﻪ دﻳﮕﺮ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ، ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺟﻨﺴﻲ‌ اﺳﺖ‌ ﻛﻪ ﺑﺮ رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺟﻨﺴﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار و ﻋﺒﺎرت اﺳـﺖ از واﻛﻨﺶ ﻋﺎﻃﻔﻲ اﻧﺴﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ارزﻳﺎﺑﻲ از اﻓﻜﺎر‌، اﺣﺴﺎﺳﺎت‌ و رﻓﺘﺎرﻫﺎي‌ ﺟﻨﺴﻲ ﺧـﻮدش (ﺑـﺚ ، ﺟﻮﻟﻴﻦ ، آﻧﺘﻮﻧﻲ و ﻣﻴﺸﻞ ، 2010).

زﻳﻨﺎ ‌ و اﺳﭽﻮارز ‌ (1996‌) از ﺟﻤﻠﻪ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮاﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺑﺴﻂ اﻟﮕﻮي ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﻫـﺎرﺗﺮ (1984) ﺑﻪ ﻋﺰت‌ ﻧﻔﺲ‌ ﺟﻨﺴﻲ‌ از ﺑ‬ﻌﺪ اﻫﻤﻴﺖ ﻳـﺎدﮔﻴﺮي اوﻟﻴـﻪ، درونﺳـﺎزي ﺧـﺎﻧﻮاده، ﻫﻤـﺴﺎﻻن و ‬ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺷﺎره ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ‌ ﺷﺨﺺ‌ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻼك ارزﻳﺎﺑﻲ اﻓﻜﺎر، اﺣﺴﺎﺳﺎت و رﻓﺘﺎرﻫـﺎي ﺟﻨـﺴﻲ ﺧﻮد آن را در ﺗﺤﻮل‌ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎﻳﺶ‌ ﺣﻴﺎﺗﻲ‌ ﻣﻲداﻧﺪ. ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد آنﻫﺎ واﻛﻨﺶ ﻋـﺎﻃﻔﻲ ﻓـﺮد ﻧـﺴﺒﺖ ﺑـﻪ ارزﻳﺎﺑﻲﻫﺎي ذﻫﻨﻴﺶ، ﭘﺎﻳﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ‌ ﺟﻨﺴﻲ‌ و ﭘﻨﺞ ﻣﻮﻟﻔﻪ آن را ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲدﻫﺪ.

ﭘﻨﺞ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺟﻨﺴﻲ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: «ﻣﻬﺎرت و ﺗﺠﺮﺑﻪ» ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻮاﻧـﺎﻳﻲ ﻟـﺬت ﺑـﺮدن از ﺷـﺮﻳﻚ ﺟﻨـﺴﻲ ﺧـﻮد؛‬ «ﺟﺬاﺑﻴﺖ» ﻳﻌﻨﻲ‌ ﺑﺎور‌ داﺷﺘﻦ زﻳﺒﺎﻳﻲ و ﺟﺬاﺑﻴﺖ ﺧﻮد؛ «ﻛﻨﺘـﺮل» ﻳﻌﻨـﻲ ﺗﻮاﻧـﺎﻳﻲ ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ اﻓﻜـﺎر، اﺣﺴﺎﺳﺎت و رﻓﺘﺎرﻫﺎي‌ ﺟﻨﺴﻲ‌ ﺧﻮد؛ «ﻗﻀﺎوت اﺧﻼﻗﻲ» ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ارزﺷﻴﺎﺑﻲ اﻓﻜـﺎر‌، اﺣـﺴﺎﺳﺎت‌، رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺟﻨﺴﻲ و ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎي اﺧﻼﻗﻲ ﺧﻮد؛ «اﻧﻄﺒﺎق ﭘـﺬﻳﺮي»‌ ﻳﻌﻨـﻲ‌ ﺗﻮاﻧـﺎﻳﻲ ﺳـﺎزﮔﺎري ﺗﺠـﺎرب رﻓﺘﺎر ﺟﻨﺴﻲ ﺧﻮد ﺑﺎ اﻫﺪاف ﺷﺨﺼﻲ دﻳﮕﺮان. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ رﻓﺘﺎر ﺟﻨـﺴﻲ‌ ﻗـﺴﻤﺘﻲ‌ از ﺷﺨـﺼﻴﺖ ﻓـﺮد و ﻣﺠﻤﻮﻋﻪاي‌ از‌ ﺑﺎورﻫﺎ، ﻧﮕﺮشﻫﺎ‌ و ﻋﻤﻠﻜﺮدﻫﺎﻳﻲ‌ اﺳﺖ‌ ﻛﻪ ﺷﺨﺺ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺟﻨﺲ‌ ﻣﺨـﺎﻟﻒ‌ و اﻣـﻮر ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ آن دارد (ﻛﺎوه، 1387).

ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭘﮋوﻫﺶ ﻟﻴﺰاك ‌، ﻣﺎرﺷﺎل ‌ و ﻫﻠﻨﺎ (2006) درﺑﺎرة ﭘﻨﺞ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻋﺰت‌ ﻧﻔﺲ ﺟﻨﺴﻲ ﺑﻪﻋﻨـﻮان ﻣﺘﻐﻴﺮ‌ واﺑﺴﺘﻪ‌، و ﺳﻮءاﺳﺘﻔﺎدهﻫﺎي ﺟﻨﺴﻲ، ﺟﺴﻤﻲ و ﻋﺎﻃﻔﻲ ﺑﻪﻋﻨﻮان‌ ﻣﺘﻐﻴﺮ‌ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻧـﺸﺎن دﻫﻨـﺪه راﺑﻄﻪ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﻴﻦ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎي ﻛﻨﺘﺮل و ﻗﻀﺎوت اﺧﻼﻗﻲ ﺑﺎ ﺳﻮء اﺳﺘﻔﺎده‌ ﺟﻨـﺴﻲ‌ ﺑـﻮد. ﺳـﻮء اﺳـﺘﻔﺎده ﺟﺴﻤﻲ ﺑﺎ‌ ﭘﻨﺞ‌ ﻣﺆﻟﻔﻪ‌ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﺟﻨﺴﻲ‌ راﺑﻄﻪاي‌ ﻧﺪاﺷﺖ، وﻟﻲ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻨﻔﻲ‌ ﭼـﺸﻤﮕﻴﺮي‌ ﺑـﻴﻦ ﺑﺪرﻓﺘﺎري روانﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺑﺎ ﭘﻨﺞ ﻣﺆﻟﻔﻪ ﻋﺰت ﻧﻔـﺲ ﺟﻨـﺴﻲ ﻣـﺸﺎﻫﺪه ﺷـﺪ، ﺑـﻪوﻳـﮋه اﺣـﺴﺎس ﻋـﺪم ‌ﺟﺬاﺑﻴﺖ‌، ﺑﺎ ﻋﺪم ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﻓﻜﺎر و اﺣﺴﺎﺳﺎت ارﺗﺒﺎط‌ ﻣﻨﻔﻲ‌ ﺑﺎﻻﻳﻲ داﺷﺖ‌.

ﭘﮋوﻫﺶ‌ ﻛـﺎﺗﻠﻴﻦ ‌، ﺟـﺴﻴﻜﺎ ، اﺳﺘﻔﺎﻧﻲ و ﻟﻴﻨﺪا ‌ (2004) در ﻣﻮرد ﻋﺰت ﻧﻔﺲ، ﺗﻨﺶ ﻋـﺎﻃﻔﻲ و رﻓﺘـﺎر ﺟﻨـﺴﻲ در ﻣﻴـﺎن دﺧﺘـﺮان ﻧﻮﺟﻮان ﻧﺸﺎن داد‌ داﺷﺘﻦ‌ ﺗﺎرﻳﺨﭽﻪ ارﺗﺒﺎط ﺟﻨﺴﻲ، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺧﻂ ﭘﺎﻳﻪ‌، ﺑﺎ‌ ﻋﺰت‌ ﻧﻔﺲ‌ و ﺗﻨﺶ‌ ﻋﺎﻃﻔﻲ راﺑﻄﻪ دارد‌. ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎﻧﻲ‌ ﻛﻪ ﻋﺰت ﻧﻔﺲ ﭘﺎﻳﻴﻨﻲ داﺷﺘﻨﺪ، زودﺗﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺟﻨﺴﻲ ﺧﻮد را آﻏﺎز ﻛﺮده ﺑﻮدﻧﺪ و ﺷﺮﻛﺎي ﺟﻨﺴﻲ‌ زﻳﺎدي‌ داﺷﺘﻨﺪ‌. یکی از جنبه های مهم شکل دهنده هویت و عزت نفس افراد ظاهر جسمانی و تصویر بدنی است (گروسی و همکاران، 1392).

و یکی از دلایل عزت نفس پایین ادراک خود براساس نگاه بیرونی می باشد(فردریکسن و رابرتس، 1997). براساس نظریه خود شی انگاری فردریکسن و رابرتس (1997)، افرادی که تن خود را از یک منظر بیرونی ارزیابی می کنند، مشکلات سلامت روان مانند عزت نفس پایین بیشتری دارند. نظریه خودشیءانگاری را اولین بار فردریکسن و رابرتس (1997) مطرح کردند؛ آنها بر این نظر بودند که فرهنگ خودشیءانگاری، زنان و دختران را به گونه ای پرورش می دهد که با خود همانند یک شیء رفتار کنند که مردان همواره باید به آنها نگاه کنند یا آنها را از نظر جنسی ارزیابی کنند. احساسی که فرد از خودش دارد منعکس کننده شیوه ای است که دیگران به او نگاه جنسی کرده یا رفتار می کنند.

تجربه رفتار بخشی از جامعه و مردان با زنانی که تن و بدن خود را بیشتر به مثابه یک شیء جنسی می دیدند و ابزاری برای استفاده و کامجویی، باعث می شود تا این گروه از زنان نگاه شیء انگارانه جنسی دیگران از خود را درونی کرده و خود را به عنوان یک شیء جنسی تلقی کنند. این نگاه جنسی به خود می تواند به شکلی از خودآگاهی منجر شود که مشخصه آن نوعی پایش ظاهر بدن می شود. این گونه زنان بدن خودشان را به عنوان یک شیء جنسی برای لذت مردان می بینند. این مسئله درباره همه زنان صدق نمی کند و نیز همه زنان به یک اندازه شیء انگاری جنسی را تجربه نمی کنند (فردریکسن و رابرتس، 1997).

 

شماره 114