در کنار کامیابی های فراوان انسان امروزی در زمینه های مختلف بروز حوادث و ضایعات مرتبط با شرایط حاکم بر زندگی در جوامع صنعتی، امری اجتناب ناپذیر است. یکی از پیامدهای زندگی در این جوامع، شیوع به نسبت بالای ضایعات نخاعی است که به طور عمده به سبب حوادث رانندگی، حوادث شغلی و یا ورزشی رخ می دهد (حسن زاده پشنگ، زارع و علی پور، 1391). صدمات وارده به نخاع یکی از مخاطره آمیز ترین آسیب های جسمانی می باشد که می تواند باعث ایجاد اختلال در دستگاه های مختلف بدن و حتی تهدید کننده حیات وی باشد(چن و بوری ، 2007).
معلول ضایعه نخاعی به فردی اطلاق می شود که به هر علتی اعم از ضربه، تومور مغزی یا سرطان، بیماریهای مغزی و عروقی و یا حتی مراحل پیشرفته ضایعات دیسکوپانثی، نخاع وی از زیر منطقه بصل النخاع تا ناحیه انتهای شبکه ُدم اسبی که توسط ستون فقرات محافظت می شوند دچار آسیب شده و مقدار ضایعه آن را قسمتی تا قطع کامل و له شدگی و تغییرات استحاله ای است که نتیجه آن ایجاد عوارض حرکتی و حسی و یا اتونومیک یک یا چند اندام و تنه می باشد. چنان چه در سطح مهره های سینه ای و پایین تر از آن اتفاق بیفتد شخص دچار فلج در اندام های تحتانی پاراپلژی می شود و اگر در ناحیه نخاع گردنی اتفاق بیفتد منجر به فلج در دو دست و دو پا یا تتراپلژی یا کوادرپلژی می شود. در واقع هر چه محل ضایعه به مغز نزدیکتر باشد، سطح و شدت ضایعه نخاعی بیش تر خواهد بود(جلیلی فر، 1382، به نقل از حسن زاده پشنگ و همکاران، 1391).
همانطور که گفته شد ضایعه نخاعی به دلایل مختلفی می تواند ایجاد شود، ولی به هر علتی که به وجود آمده باشد، تاثیرات عمیق و گسترده ای روی سلامت جسمی، روانی و کیفیت زندگی فرد خواهد گذاشت (مقدم، حبیبی، دواتگران، و نظم ده، 1388؛ پارکر و پارکر ، 2002). بیماری و ناتوانی که بر اثر بی تحرکی برای این افراد به وجود می آید، باعث افزایش رنجش آنها می شود و به کیفیت زندگی آنها آسیب می رساند. کیفیت زندگی مفهومی فراگیر است که سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و روابط با محیط را در بر می گیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است(حاتمی ، صابونچی، سخاوت، آهار و موسوی، 1391).
شماره 151