مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 32 صفحه
نوع فایل: word کد Mb177
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

اعتياد بيماري مزمن و پيشرونده ايست كه با ويژگي هايي هم چون رفتارهاي اجبارگونه، وسوسه‏هاي غيرقابل كنترل، رفتارهاي جستجوگرانه مواد و مصرف مداوم آن با وجود پيامدهاي زيانبار اجتماعي، رواني، جسمي، خانوادگي و اقتصادي كه به همراه دارد، مشخص مي شود. امروزه موضوع سوء مصرف مواد و اعتياد از نگراني هاي جدي جوامع مختلف به ويژه كشورهاي در حال توسعه است كه در آنها اقدامات چنداني در اين خصوص صورت نگرفته است. تمامي صاحب نظران و متخصصان اعتياد در اين نكته اتفاق نظر دارند كه سوء مصرف مواد را نمي توان تنها يك مشكل فردي، جسماني يا اجتماعي صرف دانست بلكه آن را بايستي يكي از بارزترين مشكلات زيستي –رواني –اجتماعي دانست كه مي تواند به راحتي بنيان زندگي فردي، خانوادگي، اجتماعي و فرهنگي يك فرد و جامعه را سست نموده و در معرض فروپاشي قرار دهد (رابينسون و بريج ، 2003 ).

با توجه به رشد روز افزون اعتياد در كشورهاي مختلف، لزوم درمان مناسب تر اين بيماري بيشتر احساس مي شود. بزرگسالانی که مواد مصرف می کنند اکثراً توانایی تفکر، حافظه و توجه شان ضعیف است. در نتیجه سوء مصرف مواد رفتار های اجتماعی نامناسبی دارند و کارایی شغلی و ارتباطات فردی شان ضعیف است (ممتازی و همکاران، 1391).

درمان اعتياد از جمله حوزه هايي است كه از ديرباز مورد توجه پژوهشگران و بالينگران قرار گرفته است و از آن جائي كه اين اختلال پيوند مهمي با بسياري از اختلال هاي متفاوت روان پزشكي و روان شناسي دارد، ارائه درمان هاي اختصاصي علاوه بر كمك به كاهش ميزان ابتلاء و تداوم اين اختلال مي توانند به درمان ساير اختلال ها نيز كمك كنند. در همين مورد، مرور پژوهش هاي انجام شده، نشان مي دهند كه مداخلات بكار برده شده در درمان اعتياد نه تنها بر درمان اين بيماري بلكه در مورد ساير اختلال هاي مزمن شبيه به اعتياد هم مؤثر بوده است مثل بيماري هاي قلبي – عروقي و ديابت بويژه آنكه اين درمان ها به صورت موردي، مورد استفاده قرار گرفته اند به اين ترتيب كه بر روي علايم بيمارگوني كه بيمار در جريان مصاحبه اوليه مطرح مي كند، تمركز مي كنند (لشنر، 1999؛ نقل ازحدادی و همکاران،1390).

لذا درسال های اخیر روش درمان دارویی مانند درمان جایگزینی متادون و بوپرنورفین در سطح کشور و به طور مدون در حال اجرا می باشد. درمان جایگزینی مواد مخدر برای افراد وابسته به مواد مخدر باعث حفظ بیماران در درمان و کاهش سوء مصرف مواد غیر قانونی و جرم و جنایت می شود. در نتیجه سازمان بهداشت جهانی ذکر کرده است که این درمان باید در سراسر جهان در دسترس بیماران سوء مصرف کننده مواد مخدر قرار گیرد (رپیلی، فابریتوس، کالسکا و الهو، 2009). درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین در اغلب کشورها همراه با بنزودیازپین ها برای افراد سوء مصرف کننده مواد مخدر برای کامل کردن درمان مورد استفاده قرار می گیرد (رپیلی و همکاران ، 2009). به دنبال درمان دارویی معمولاً وضعیت روانی و جسمانی و هم چنین عملکرد اجتماعی بیمار بهبود می یابد و احتمال بازگشت وی به کار بیشتر می شود (اسپکا و همکاران ، 2000؛ به نقل از عبیدی زادگان، مرادی وفرنام ، 1387).

خطر اختلال عصب روان شناختی در مصرف کنندگان مواد مخدر بسیار زیاد است. مطالعات مختلف شواهدی را نشان میدهند که معتادان وابسته به مواد مخدرکه برای درمان نگهدارنده ثبت نام کرده اند اغلب درعملکردهای شناختی اختلال نشان می دهند (مینتزر،کاپرسینوواسیتز،2005). بهبودی ممکن است در طی قطع مواد مخدر رخ دهد (داویس، لیدیارد و مک میلان، 2002؛ به نقل از گیاکموزی، تیل، ریمل، گاربر و ارتل، 2008). با این حال تغییرات احتمالی در عملکرد شناختی این بیماران به خوبی شناخته شده نیست. لذا انجام پژوهش هایی برای مقایسه عملکردهای شناختی بیماران وابسته به مواد مخدر که تحت درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین هستند ضروری است.