سایت ایران پژوهش می تواند موضوعات جدید برای پروپوزال و پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی را به دانشجویان مقاطع ارشد پیشنهاد دهد.

متن زیر حاوی متغیرهای مهمی است که برای انتخاب موضوع کمک کننده است :

اصل موضوع برای پدیدارشناس:

همه رفتارها توسط میدان پدیداری تعیین می شوند که شامل تمام چیزهایی است که فرد در لحظه خاص تجربه می نماید، پدیدارشناسان در نقطه نظراتشان درباره هشیاری ـ ناهشیاری با هم متفاوت هستند.

خود، مؤلفه ی مهم اکثر نظریه های پدیدارشناختی است. خود، همان «من» ذهنی است. حفظ عزت نفس زیربنای رفتار است. به تازگی برخی محققان مدل پردازش اطلاعات یا استعاره کامپیوتر را در مطالعه خود به کار برده اند.

افراد: پردازشگران سازنده و فعال اطلاعات تصور می شوند. طرحواره هایی تشکیل می شوند که تعمیم شناختی درباره خود هستند. طرحواره ها پردازش و یادآوری اطلاعات خود همخوان (self-congruent) را افزایش می دهند و پذیرش مواردی که با ساختار خود همخوانی ندارند را کند می سازند.

خاستگاه های مفاهیم پدیدارشناختی: کانت و هاسرل، ویلیام جیمز و روانشناسان گشتالت از قبیل ورتهایمر، کهلر و کافکا، آلپورت، لوین، اسنایگ و کامبز، و مزلو.

نظریه خویشتن:

راجرز: ایده اصلی این نظریه این است که ادراک شخص از دنیا تعیین کننده ی اصلی رفتار است. بی همتایی این تجربه ادراکی حیاتی است و به این نظرگاه می انجامد ک افراد بهترین منابع اطلاعاتی درباره خودشان هستند. تجربه به عنوان میدان پدیداری فرد ذکر می شود که شامل کل گسترده هشیاری شخص در لحظه ای خاص است. میدان پدیداری برای فرد از واقعیت است و تمام واکنش های فرد بر میدان پدیداری آن گونه که ادراک می شود مبتنی است.

ما برای فهم کامل رفتار فرد باید به نحوی در مورد میدان پدیداری وی دانش کسب کنیم. تأکید بر میدان پدیداری راجرز را واداشت تا یک جهت گیری بی سابقه اتخاذ نماید. یعنی رخدادها از طریق گذشته فرد یا از طریق بازسازی مفصل کودکی توضیح داده نمی شوند. 

ارزیابی نظریه راجرز: نظریه راجرز یک نظریه نظامدار است. مشکل مفاهیم راجرز ابهام آنهاست که در مشکل اندازه گیری شان منعکس گشته است. این نظریه بر نقش فرایند تأکید دارد. اگرچه در این نظریه چند متغیر محتوایی وجود دارد، اما اهمیت فرایند (به ویژه در مورد درمان) آشکار است. اگرچه خصوصیت غیرعملیاتی و ذهنی نظریه ی راجرز منجر به مسائلی می شود، اما سهم راجرز خصوصاً در زمینه انحراف و روان درمانی بسیار چشمگیر است.

راجرز در مورد ارگانیسم انسانی نظر گاهی مثبت را وارد این رشته کرد. تأکید بر بیماری و نقائص رفتاری کمتر است تا بر توان، خلاقیت، و کفایت و همچنین توجه ما را به حال معطوف می نماید و مراجعان را قربانیان منفعل تاریخچه ی خود نمی داند.

نظریه سازه شخصی کِلی:

از نظر کلی آنچه در مورد دانشمند صحت دارد در مورد مردم نیز صادق است. تمامی ما به عنوا نمونه های نخستین دانشمند عمل می کنیم، ما رخدادها را پیش بینی می کنیم تا بتوانیم آینده را بهتر بازنمایی کنیم و از طریق استعداد پیش بینی کردن به کنترل دست می یابیم. مردم از طریق تفسیر مایه های تکراری تجارب زندگی خود رخدادها را پیش بینی می کنند و در تفاسیرشان از وقایع و تجارب زندگی تفاوت های فاحشی با هم دارند.

کِلی اظهار می داشتکه هر فرد یک نظام سازه ای متشکل از روابط تربیتی بین سازه ها پرورش می دهد. مجدداً این نظام در خدمت پیش بینی رخدادهاست. به نظر کِلی سازه ها دو حالتی هستند و نظام سازه ای هر شخص حاوی تعداد محدودی از سازه هاست.

سنجش در نظریه کِلی: رایج ترین منبع اطلاعات مربوط به رویکرد کلی آزمون خزانه سازه های نقش است. ارزیابی نظری کِلی: نظرگاه کلی یک نظرگاه بسیار عقلانی است که سهم ناچیزی را برای هیجانات قائل است. نظرگاه وی نظرگاهی فردگرا و عقلانی که مغایر با نظریه های روان پویایی می باشد.


مشاوره و انجام پروپوزال، پايان نامه ، پروژه و تحلیل آماری با spss:
مشاور:علی محمدی
شماره تماس: 09011853901
ايميل: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید