تحلیل محتوی در پایان نامه کارشناسی ارشد یک نوع روش تحقیق برای انجام پژوهش است که کاربردهای فراوانی دارد.

تحلیل محتوا :

در این مقاله ، روش تحلیل محتوا را که عمدتاً در رسانه های گروهی مورد استفاده قرار می گیرد توضیح می دهیم .

این روش ، بسیار مؤثری برای بررسی محتوای رسانه ها نظیر تعداد ونوع آگهی های تبلیغاتی در شبکه های رادیو- تلویزیون یا مطبوعات است .

محققان اولیه دریافته اند که تحلیل محتوا ابزار ارزشمندی برای پاسخ دادن به بسیاری از سؤالات رسانه های گروهی است .

تعریف تحلیل محتوا :

تعاریف زیادی از تعاریف محتوا صورت گرفته است . والیزر و واینر ( 1978 ) تحلیل محتوا را به عنوان روشی منظم که برای بررسی محتوای اطلاعات ثبت شده استفاده می شود تعریف کرده اند .

کرایپندرف ( 1980 ) آن را به صورت یک روش تحقیقی برای دستیابی به نتایج تکرار پذیر و معتبر از داده ها و زمینه های آنها تعریف می کند و کرلینجر ( 1986 ) آن را روش مطالعه و تجزیه و تحلیل ارتباط به شکلی نظامند ، عینی و کمی به منظور سنجش متغیرها می داند .

تعریف کرلینجر دارای سه مفهوم است که نیاز به توضیح دارد . نخست ، تحلیل محتوا ، نظام مند است .

به این معنا که محتوایی باید تحلیل شود طبق قواعد روشنی انتخاب می شود : انتخاب نمونه باید براساس روش مناسبی باشد و هر ماده یا گویه شانس برابری جهت تحلیل داشته باشد .

علاوه براین ، فراینهای ارزیابی باید نظامند باشد و با تمام محتوای مورد بررسی باید دقیقاً یکسان عمل شود و در روش های کد گزاری و تجزیه و تحلیل و مدت زمانی که کد گزاران صرف ماده و داده میکنند باید وحدت رویه وجود داشته باشند .

ارزیابی نظام مند دقیقاً به این معنی است که از اصول هدایت کننده مشخصی برای ارزیابی در سراسر مطالعه استفاده شود . دوم ، تحلیل محتوا ، عینی است .

به این معنا که واکنش ها و سو گیری های شخصی محقق نباید در یافته ها دخالت کند و اگر تحقیق توسط محقق دیگری تکرار شود باید نتایج مشابهی به دست دهد .

تعاریف عملیاتی و طبقه بندی متغیرها باید آن قدر روشن وجامع باشد که اگر محققان دیگر همان فرایند را طی کنند به همان نتایج برسند .

بدون وجود مجموعه ای از ملاک ها و روش ها که به طور کامل روش های نمونه گیری و طبقه بندی را مشخص کند ، محقق نمی تواند شرط عینیت را برآورده سازد و پایانی نتایج ممکن است مورد تردید باشد .

با وجود این ، عینیت کامل در تحلیل محتوا به ندرت حاصل می شود . مشخص کردن واحد تحلیل و تعریف مقوله ها از جمله موارد است که محقق باید در آنها عینیت را رعایت کند . سوم تحلیل محتوا کمی است .

هدف تحلیل محتوا بازنمایی دقیق یک مجموعه از پیام ها است . برای رسیدن به عینیت باید کمی سازی کرد .

این گفته که «هفتاد درصد تمام برنامه های تلویزیونی حداقل دارای یک عمل خشونت آمیز هستند» از این گفته که «بیشتر برنامه های تلویزیونی حاوی خشونت هستند» دقیق تر است .

اگر سنجش ها طی فواصل زمانی صورت گیرد ، مقیاس داده های عددی از یک زمان به زمان دیگر ، به ساده کردن و استاندارد کردن فرایند ارزیابی کمک خواهد کرد . بالاخره کمی سازی امکان استفاده از ابزارهای آماری بیشتری را به محققان جهت تفسیر و تحلیل داده ها می دهد .

با این حال کمی سازی نباید چشم پژوهشگر را نسبت به دیگر روش های سنجش اثر یا تأثیرات بالقوه محتوا ببندد . این واقعیت که چند ماده یا رفتار دارای بیشترین فراوانی در یک برنامه یا کتاب است لزوماً بدان معنی نیست که آنها را باید مهمترین ماده یا رفتار دانست .

برای مثال ، تحلیل محتوای سریال های تلویزیونی ایرانی نشان داده است که 80 درصد آنها فاقد صحنه های خشونت آمیز هستند . با وجود این ، تأثیر 20 درصد صحنه های دارای خشونت ممکن است از 80درصد صحنه های فاقد خشونت بر بینندگان بیشتر و نیرومندتر باشد .