زمانی که با تصویر بزرگ تری از رابطه بین دو متغیر در مطالعه کمی سر و کار دارید و روابط میان مجموعه ای از متغیرها را مشاهده می کنید، در واقع وارد ساخت الگو شده اید.

بنابراین، در تلاش برای ترکیب تکه های مجزای یک تصویر بزرگ تر، شما تصویری را ارائه می کنید که نشان می دهد که چگونه هر متغیر بر متغیرهای دیگر تأثیر می گذارد و یا توسط متغیرهای دیگر تأثیر می پذیرد.

معمولاً این تصویر، به سازه ای از یک الگو یا مدل منتهی می شود که در آن جهت تأثیر متغیرها با فلش نشان داده می شود.

وظیفه شما در یک رساله (یا پایان نامه) کمی، ارائه دلیل روابط، جهت و میزان آن است.

اکثراً چنین مدل هایی که در پایان نامه ها مورد استفاده قرار می گیرند، کاملاً ساده می باشند؛ تأیید روابط پیچیده، مستلزم مطالعات گسترده ای است که انجام آن توسط دانشجویان دکتری یا فوق لیسانس باور نکردنی است.

مثالی از چارچوب نظری پایان نامه ویکی باشام (1988) در زیر مطرح می شود .

 

مثال :

با تأکید بر پاسخ گویی در آموزش امروزی، مدیران مدرسه با چالش توسعه و اجرای سیستم های آموزشی که اثر بخش و کارا باشند، مواجه اند.

سرپرستان محلی، ایالتی و فدرال خواهان دلایل و اسناد موجه درباره نتایج برنامه هستند.

مردم جویای برنامه ها، خط مشی ها و رویه های حوزه های تحصیلی هستند.

والدین و دیگر حامیان، خواستار مشارکت بیشتر در برنامه های مدرسه هستند.

مدیران آموزشی بایستی به وسیله طرح ریزی روش های مؤثرتر و مدیریت اجرایی پاسخ گو باشند.

تصور می شود که برنامه ریزی راهبردی برای مدیریت مؤثر اجرایی، مهم باشد.

برای این که برنامه ریزی آموزشی مؤثر واقع شود، نیاز است دانش آموزان را در برخی روش ها درگیر کنیم.

در توضیح مرحله اول در ارائه رهبری آموزشی، والاس (1985) مدعی شد که «کسی باید در تحلیل نتایج آزمون های استاندارد پیشگام شود».

هیچ فرآیند برنامه ریزی در آموزش کامل نیست، مگر این که تلاش مستقیمی از طریق ایجاد هدف صورت پذیرد تا یادگیری آموزشی دانش آموز بهبود یابد .

ویلیام بِنِت (1988)، وزیر پیشین آموزش، اهمیت موفقیت دانش آموز را با بیان این جمله آشکار ساخت «و تمام طرح های آموزش آمریکایی در هیچ سطحی درباره موضوع یادگیری دانش آموز، پاسخ گویی کافی ندارند» .

در حالی که حوزه کسب و کار، میزان توجه زیادی را به برنامه ریزی راهبردی اختصاص داده است ، به تازگی در محیط مدرسه روی مطالعه برنامه ریزی راهبردی تأکید شده و بررسی رابطه بین برنامه ریزی راهبردی و موفقیت دانش آموز نادیده گرفته شده است.

تحقیق گزارش شده در اینجا طبق یک شاخص معمولی، در پی آغاز بهبود آن وضعیت است.

به طور اخص، این مطالعه روابط میان سه مجموعه وسیعی از متغیرها را بررسی می کند:

(1) برنامه ریزی راهبردی در حوزه های تحصیلی

(2) موفقیت حوزه تحصیل در خواندن، مهارت های خواندن و نوشتن و ریاضیات

(3) ده عامل مالی و جمعیت شناختی حوزه تحصیل که عبارتند از:

(الف) هزینه های جاری

(ب) نسبت شاگرد- معلم

(ج) هزینه آموزش

(د) میزان ترک تحصیل

(ه) درصد سازمان های آموزش محلی (LEA) تأمین کننده حقوق آموزشی

(و) درصد محرومیت به لحاظ اقتصادی

(ز) شاخص مالی محلی

(ح) میزان حضور

(ط) مقدار بودجه برآورد شده هر دانش آموز و

(ی) درصد درآمد از منابع محلی. هیچ مطالعه دیگری رابطه مستقیمی بین برنامه ریزی راهبردی در حوزه های تحصیل و عملکرد حوزه تحصیل را طبق آزمون های استاندارد موفقیت نشان نمی دهد.

یک مدل برنامه ریزی راهبردی جهت هدایت تحقیق طرح ریزی شد .

مدل برنامه ریزی راهبردی سه مجموعه وسیعی از متغیرها را که در این مطالعه بررسی شده اند، ترکیب می کند.

همان طور که در این مدل نشان داده شده است، برنامه ریزی استراتژیک با بیانیه مأموریت آغاز می شود که شامل موارد زیر است:

باورها و اهداف کارکنان حوزه تحصیل که رهنمون هایی را برای اجرای تحلیل مهم محیط های داخلی و خارجی ارائه می دهند، آماده سازی مفروضات برنامه ریزی، انتخاب اهداف فعالیت، توسعه اهداف و ارزیابی رویه ها، طراحی یک برنامه فعالیت و نظارت و گزارش نتایج.

همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است، موفقیت دانش آموزان و ده عامل دیگر مالی و جمعیت شناختی منتخب در حوزه تحصیل را ذدر یک محیط کلان قرار داده ام.

در آن محیط، این متغیرها مسئله مهم فرآیند برنامه ریزی راهبردی را نشان داده و فعالیتها روی برنامه های حوزه تحصیل به وسیله تحلیل، ترکیب و ارزیابی این محیط تأثیر می گذارند.

پایان نامه باشام مثالی از کاربرد یک مدل برای تلفیق روابط متقابل میان مجموعه بزرگی از متغیرهاست.

البته زمانی که شما چارچوب نظری تان را توصیف می کنید، مجبور به استفاده از یک مدل نیستید.

با این وجود، اگر تحقیق شما تعدادی متغیر به هم مرتبط را شامل شود، وجود مدل یا الگو می تواند مفید و کمک کننده باشد.