موضوع جدید پایان نامه روانشناسی کودکان استثنایی درباره کودکان تیزهوش در ادامه همین متن آمده است.

در مدرسه کسانی که از نظر تحصیلی موفق هستند و افراد باهوشی به حساب می آیند، با دیگر همکلاسیهایشان وجه اشتراک بسیار کمی دارند. آنها فقط با همکلاسیهایی که توانایی مشابه خودشان دارند، رابطه دوستی صمیمانه برقرار می کنند. به طور کلی با بچه های ضعیف تر مهربان هستند و انسانهایی قابل احترام و محبوب می باشند. در حقیقت کودکان باهوش در روابط اجتماعی خوب رفتار می کنند. استرنگ می نویسد: برخی از بچه های بااستعداد به روش قابل توجهی از ارتباطات اجتماعی کناره می گیرند. افراد باهوش در دبیرستان و دانشگاه نسبت به سایر همکلاسیهایشان از نظر اجتماعی و عاطفی بیشتر رشد می کنند و به کمال می رسند. آنها نه تنها سازگاریهای اجتماعی خوبی دارند بلکه به عنوان نماینده نیز انتخاب می شوند و این امر باعث می شود که مهارتها وبصيرتهای اجتماعی لازم را برای کسب محبوبیت به دست آورند. این اشخاص در زندگی نیز مسئولیتهای بیشتری را به عهده می گیرند. در مقایسه، افراد کند ذهن سازگاریهای اجتماعی ضعیفی دارند، محبوب مردم نیستند و نقشی به آنها واگذار نمی شود. روابط شخصی آنها به دلیل محدودیت اجتماعی و درون نگری شان، ضعیف و واکنش عاطفی آنها در مقایسه با همکلاسیهایشان نسنجیده است و نمی توانند خود را کنترل کنند.

این بچه ها در مدرسه موقعیت اجتماعی پایینی دارند به دلیل اینکه در کلاس خیلی صحبت می کنند و محیط کلاس را بهم می زنند، همکلاسیهایشان آنها را بلا می دانند. رفتار غیر اجتماعی آنها به دلیل عدم پیشرفت در موقعیتهای اجتماعی و تحصیلی است و از آنجا که از نظر اجتماعی از دیگر دوستانشان، مجزا هستند نمی توانند رفتارشان را اصلاح کنند و هر چه بزرگ تر می شوند کمتر مورد پذیرش قرار می گیرد. حتی در مواقعی که با کودکان هم سنخ خود رابطه برقرار می کنند رفتار نسنجیده ای دارند که البته این رابطه مدت زمان کوتاهی دوام دارد. هنگامی که نقشی را به عهده می گیرند رفتار بچه های پیش دبستانی را انجام میدهند و می خواهند مستبد وزورگواشند. افراد کندذهن ارتباط اجتماعی شان را به خانواده و همسایه محدود می کنند و در انجمنها و فعالیتهای اجتماعی شرکت نمی کنند. داشتن میزان غیرطبیعی هوش باعث می شود که آنها از نظر اجتماعی منزوی شوند و در میان همسن و سالهایشان چندان محبوب نباشند.

این اختلافات فاحش میان آنها، رابطه دوستانه رضایت بخش میان آنها را امری غیرممکن می سازد. هالینگ ورث با تحقیق در مورد این کودکان به این نتیجه رسیدند که هوش بالاتر از حد متوسط و یا کمتر از آن، مردم را از نظر روانی و اجتماعی از سایرین مجزا می سازد. افراد کند ذهن زودتر منزوی می شوند؛ زیرا عقب ماندگی آنها بیشتر نمایان است و بر روابط شخصی آنها اثر می گذارد. به عبارت دیگر، این خودشخص است که رفتار مردم را با خودش تعیین می کند. هالینگ ورث همچنین اضافه می کنند. یک ذهن خوش بین، هوش بالاتر از حد متوسط دارد و میزان IQ آن بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ است و این فرد در دامنه لغات، علایق و اهدافش كما كان وجه اشتراکی با دوستانش دارد ولی سعی می کند با افراد بزرگتر از خود رابطه برقرار کند. این انزوای روانی و کمبود ارتباط با همکلاسیها در میان کودکان باهوش نتیجه نامعقولی در پی دارد. علاوه بر این، اغلب، افراد باهوش از الگوهای شخصیتی مطلوبی تقلید می کنند. میزان هوش بالا باعث درون نگری و اجتماعی شدن شخص می شود و به وی کمک می کند تا بر ضعف و کم رویی خود غلبه کند.


موضوع پیشنهادی پایان نامه روانشناسی کودکان استثنایی (ایده 309) :

مقایسه سازگاری و پذیرش اجتماعی و مهارت های ارتباطی فردی و گروهی در کودکان تیزهوش و عادی