موضوع پروپوزال پایان نامه روانشناسی بالینی (ایده 456) :

تحریفات شناختی در روابط بین فردی زوجین و وسواس آن ها نقش دارد

تحریفات شناختی رایج در مورد زوج ها و خانواده ها : پک و همکارانش (۱۹۷۹) علاوه بر افکار اتوماتیک و طرحواره ها به شناسایی، تحریفات شناختی یا خطاهای پردازشگری اطلاعاتی پرداختند که به شناخت ها کمک می کنند تا منابع ناراحتی و تضاد در زندگی افراد شوند. براساس سنخ شناسی باکام و همکارانش (۱۹۸۹)، آنها منجر به ادراکهای اسنادها، انتظارات، فرضیات و معیارهای تحریف شده یا نامناسب می شوند. لیست زیر شامل توضیحاتی در مورد این تحریفات شناختی است و همچنین مثال هایی در مورد چگونگی وقوع أنها در روند تعاملات زوجها و خانواده ها ارائه شده است:

۱- استنباط اختیاری: نتایجی که در نبود مدارک مستدل گرفته می شوند، برای مثال والدینی که نوجوان آنها نیم ساعت بعد از موعد مقرر به خانه رسیده است نتیجه می گیرند که او دوباره به کارهای خلاف رو آورده است". ۲- انتزاع های انتخابی : اطلاعات از متن بیرون کشیده می شوند و بعضی جزئیات آن برجسته می شوند در حالیکه بعضی اطلاعات مهم فراموش می شوند. برای مثال، مردی که همسرش با یک کلمه به سؤالات او پاسخ می دهد نتیجه می گیرد که او عصبانی است. ٣- تعمیم بیش از حد : یک یا دو حادثه مجزا این امکان را فراهم می کند که آنها را بازنمایی و نشانگر همه موارد مشابه چه مربوط و چه نامربوط بدانیم، برای مثال هنگامی که والدین درخواست کودکشان را برای بیرون رفتن با دوستانش رد می کنند کودک نتیجه می گیرد که "شما هرگز به من اجازه هیچ کاری را نمی دهید". ۴- بزرگنمایی یا کوچک نمایی: یک موقعیت بیش از حد یا کمتر از حد معمول اهمیت پیدا میکند. برای مثال یک شوهر عصبانی به محض فهمیدن این نکته که دفترچه چک بانکی موجودی ندارد از کوره در می رود و به همسرش میگوید که ما دچار دردسر بزرگی شده ایم . ۵- شخصی سازی : هنگامی که مدارک کافی برای نتیجه گیری وجود نداشته باشد وقایع بیرونی به شخص نسبت داده می شود. برای مثال، خانمی که در می یابد همسرش نمک زیادی به غذای او افزوده است اینطور فکر می کند که او از آشپزی من متنفر است". ۶- تفکر دو قطبی : تجربیات یا سیاهند یا سفید، یا کاملا موفقیت آمیزند یا کاملا شکست خورده، این نوع تفکر را می توان یک تفکر دو قطبی نامید. برای مثال، هنگامی که شوهر انباری را مرتب می کند و همسرش از او در مورد جای یکی از وسیله ها سوال میکند، شوهر با خودش فکر می کند که او هیچوقت از کارهای من راضی و خوشحال نمی شود . - برچسب زنی و برچسب زنی غلط : هویت یک فرد براساس ضعف ها و اشتباهاتی که در گذشته انجام داده به تصویر کشیده می شود و اینها برای معرفی فرد به کار گرفته می شوند. برای مثال به دنبال اشتباهات مکرر در تهیه غذا، یک خانم فکر می کند که "من پوچ و بی ارزشم"، در عوض اینکه فکر کند که اشتباه او آنقدرها هم بزرگ نیست. ۸- دید تونلی : گاهی اوقات زوجها فقط چیزی را می بینند که دوست دارند، ببینند یا با حالات ذهنی کنونی شان در تناسب است. مردی که معتقد است که همسرش "هر کاری را که بخواهد به هر صورت انجام می دهد ممکن است او را به خاطر انتخاب خودخواهانه اش سرزنش کند. - توضیحات سوگیرانه : این نوعى تفكر است که زوج ها در زمان ناراحتی با آن مواجه می شوند و به طور اتوماتیک و خود به خود اینگونه فکر می کنند که همسرشان یک انگیزه منفی در پس نیتش دارد. برای مثال، یک خانم با خودش می گوید "او کاملا عاشقانه و مظلومانه رفتار می کند، به خاطر اینکه او می خواهد من لطفی در حقش بکنم." او مرا سر کار می گذارد. ۱۰- ذهن خوانی : این یک هدیه جادویی است که فرد قادر است که فکر دیگری را بدون کمک ارتباط کلامی بفهمد. بعضی از زوج ها نیت های بی ارزش را به یکدیگر نسبت می دهند. برای مثال مرد با خودش فکر می کند که "من می دانم که چه چیزی در ذهن او (همسرش) است، مثلا او فکر می کند که من ساده لوح هستم و نمی دانم او چه کار می کند.