روش های انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی عمومی

انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی عمومی بدون یک ایده جدید شدنی نیست که ما در این سایت مبتکر روش های جدید برای انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی هستیم.

روش های انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی عمومی (ایده 66) : رابطه استقلال نوچوانی با سرکشی و پرخاشگری نوجوانان
اولین ویژگی مربوط به رشد نوجوان استقلال است. استقلال در برخی از ابعاد زندگی نوجوان، یک نیاز اولیه، اصلی و اساسی است. نیاز به استقلال محرک هر عملی است که نوجوان در حال رشد انجام می دهد، چرا که این نیاز چیزی جز غریزه صیانت نفس نیست. کودکانی که به استقلال دست نمی یابند، نمی توانند مانند یک فرد بزرگسال در موقعیت های مختلف به طور مطلوب زندگی کنند. اگر متوجه این مسأله باشید که مبارزه و تلاش نوجوان برای انجام برخی از مسائل، نوعی نیاز به استقلال است. دیگر شتاب زده به این نتیجه نمی رسید که هر رفتار ظاهرا سرکشانه او نشان دهنده تلاش برای عصبانی کردن شماست. قانون شکنی ها، پا را از خط قرمزها فراتر گذاشتن یا در این سن تقاضای امتیازی کردن که به طور آزادانه در اختیارش قرار نمی دهید؛ شیوه نوجوانان برای رسیدن به استقلال است. معنای استقلال این نیست که قانون شکنی ها و رفتارهای دیگر نشان دهنده سرکشی در نوجوان برای شما قابل قبول باشد. تصمیم گیری صحیح و مناسب در این شرایط به عهده خود شماست. تعیین این موضوع ضروری است که واقعا چه چیزی برای شما اهمیت دارد و آیا درخواست های مطرح شده و رفتارهایی که نوجوان انجام می دهد با ارزش های خانواده و برنامه های آتی نوجوان هماهنگ است. • آیا نوجوان در خصوص دخالت شما بر حوزه های خاصی از اعمال او مثلا لباس پوشیدن، مدل مو یا نوع موسیقی پافشاری می کند و در برابر شما مقاومت می نماید؟ اینها تلاش های نسبتا آشکار یک نوجوان برای به دست آوردن استقلال است. دیدگاه شما راجع به این موارد چگونه است ؟ آسان گیری و برخورد راحت با این موضوع و یا برخورد با هنجارشکنی یا چیزی بین این دو؟ همه چیز درباره پرخاشگری اینجاست. کلیک کنید



روش های انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی عمومی (ایده 67) : بررسی اثر بخشی هنر درمانی بر کاهش اختلالات عملکرد عصبی
دستاورد درمان از طریق روان پزشکی اثر چندانی بر شناخت بیش تر اثر هنری که بیماران روانی خلق می کردند و هم چنین ارزش درمانی و نمادین آنها نداشت. در هر حال این نظریه که ناهنجاری های مغزی ممکن است به واسطه کشیدن طراحی یا نقاشی خود را نشان دهند، باعث شد توجه ها دوباره به پتانسیل تشخیصی هنر جلب شود. اگرچه آثار هنری خلق شده توسط افرادی که بیمار محسوب می شدند، مدت ها پیش به عنوان آثاری کمیاب جمع آوری شده بودند، اما در اواخر قرن نوزدهم بود که پزشکان، از جمله روان پزشکان فرانسوی نظیر امیروز تارديو و ماکس سیمون، شروع به این نتیجه گیری کردند که ممکن است این تصاویر و موضوعات با کسانی که آنها را خلق کرده اند، ارتباط داشته باشند. شاید شناخته شده ترین این افراد، روان پزشک ایتالیایی سزار لومبروسو باشد که تحقیقاش درباره ی رابطه میان جنون و خلاقیت به نام «انسان نابغه» در سال ۱۸۸۲ به چاپ رسید، تحقیقی که در رواج این داستان که بی ثباتی روانی با تابغه بودن پیوندی ناگسستنی دارد، تأثیر عمیقی داشت. همان طور که کاردینال اظهار کرده است: «تبوغ برابر است با جنون» این فکر با سرعت وحشتناکی در اذهان مردم جای گرفت و حتی امروزه مردم تصور می کنند که سقوط روانی ون گوگ بود که بعدها باعث به وجود آمدن آثارش شد. تمایل به توصیف و طبقه بندی بیماری های روانی که توسط روان پزشکانی مانند امیل کریپلین  و یوجین بلولر در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم پایه گذاری شده بود، به توجه مجدد به آثار هنری خلق شده توسط بیماران روانی منجر شد. این توجه که در ابتدا مرتبط بود با شیوه های آشکار شدن اختلالات فکری از طریق تصویرسازی می توانست در جهت اهداف تشخیصی مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از بنیان گذاران این حوزه فریتز مور روان پزشک آلمانی بود، کسی که یک روش تجربی برای بررسی نقاشی های بیماران روانی با هدف ارتباط دادن آنها با انواع اختلالات عملکرد عصبی خاص ابداع کرد. شیوهی ابداعی مور عبارت بود از درخواست کشیدن طرح های ساده توسط بیمار، کشیدن طرح تمام اتفاقاتی که برای او افتاده و کامل کردن طرح های ناتمام، (به مک گریگور ۱۹۸۹ رجوع شود). در اتخاذ این شیوه مور بسیاری از آزمون های روان شناسی مبتنی بر حس بینایی که امروزه مورد استفاده هستند، مانند تکنیک آزمون تصویری خانه - درخت آدم (بلین و همکاران ۱۹۸۱، بیوک  ۱۹۹۲ و آزمون کشیدن یک آدم (كالبرتسن و ړول ۱۹۸۷) را پیش بینی کرده بود. مقاله ای درباره هنر درمانی را از اینجا بخوانید.



روش های انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی عمومی (ایده 68) : اثر بخشی هنردرمانی بر کاهش تعارضات روابط بین فردی
انسان، ذاتا اجتماعی است. ما برای زنده ماندن و پیشرفت به روابط نیاز داریم. به همان اندازه ای که انسان از روابط خود با دنیای خارج بکاهد، به خیال پردازی های هیجانی متوسل می شود. در شدیدترین حالت، فرد ممکن است آن قدر در دنیای درون خود غوطه ور و محدود شود که روابطش با دنیای خارج ناچیز یا تحریف گردد. مراجعینی که به منظور هنردرمانی مراجعه می کردند، اغلب از احساس قطع این روابط و یا از بیگانگی با خود و یا دیگران شکایت می کردند. در موارد دیگر ممکن است احساس کنند از طرف دیگران مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و یا احساس ضعف کنند. بسیاری از هنردرمانگران ریشه های این مسئله را در مشکلات روابط قبلی این افراد می بینند. به عبارت دیگر، خواسته ها، ترس ها، آسیب ها و محرومیت هایی که مراجع در روابط خود با افراد مختلف در زندگی تجربه کرده است. گرچه از نظر ساز و کار و فرایند متفاوت است، اعتقاد بر این است که این تجارب گذشته، چه خوب و چه بد، درونی شده اند. از آن جا که این تجارب دروتی ناخوشایند، غیرقابل قبول و ترسناک بودند، از هوشیاری دور نگه داشته می شدند (سرکوب می شدند)، ولی به صورت فعال و مؤثر در ناهشیار باقی می مانند (مولن ۲۰۰۰). نظریه ها در مورد ذهن ناهشیار متنوع است، اما در جنبه ای از کار روان درمانی که هنردرمانگران با آن مرتبط هستند، کلمه ی ناهشیار معمولا به کل محتویات ذهنی اشاره می کند که در حال حاضر در حوزه هشیاری حضور ندارند (لاپلانش و پونتالايز، ۱۹۸۸). از این منظره دنیای درون ما و روابطمان با دیگران، به وسیله ی احساسات و فرایندهای ذهنی ای کنترل می شوند که ما تا حد زیادی از ماهیت آن ها بی اطلاع هستیم. در عمل، هنردرمانی معمولا با دسترسی به این دنیای درونی ناشناخته با پذیرفته نشده و راه هایی که روابط دنیای بیرونی را تحت تأثیر قرار می دهد، سر و کار دارد راهکارهایی که توسط هنردرمان گران توسعه یافته است، تا حد زیادی مبتنی بر این عقیده است که از طریق ساخت تصاویر و اشیا، و در خلال روابط بین هنردرمانگر و مراجع، ممکن است که تعارضات و احساسات سرکوب شده، بیان شوند. دانلود مقاله درباره شیوه های حل تعارض



روش های انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی عمومی (ایده 69) : اضطراب و مکانیزم های دفاعی
دفاع روان شناختی ما با هدف محافظت از خود در مقابل احساس اضطراب و پریشانی، مهم و ضروری است. مکانیزم های دفاعی به دنبال محافظت از ما در مقابل افکار و احساساتی هستند که از تحمل ما خارج است. این مکانیزم ها با بیان افکار یا احساسات ناهشیار به روشی غیرمستقیم و معمولا به صورت تغییر یافته عمل می کنند. برخی از آشناترین مکانیزم های دفاعی عبارت اند از: انکار: زمانی که فکر یا احساسی آشکارا رد می شود. به عنوان مثال: «البته که من دلتنگ او نیستم!»
فرافکنی: آن جایی که احساسی را رد می کنیم و صفتی را به فرد دیگر یا چیز دیگری نسبت می دهیم. «من از آن ها متنفر نیستم، آنها از من متنفرند!»
عقلانی سازی: این مکانیزم دفاعی به وسیله ارائه توضیحی برای توجیه مغرضانه یک باور و یا نقطه نظر عمل می کند؛ در حالی که احساسی را نیز رد می کند به عنوان مثال: «من از رفتار آقای ایکس با خودم ناراحت نیستم، او زیر فشار کاری زیادی است». همه ی مکانیزم های دفاعی در راستای هدف «کاهش اضطراب» کار می کنند. برخی از آنها، ممکن است بالغانه تر یا سازنده تر از دیگری باشند. این خصوصیت ممکن است بیشتر در «والایش» صدق کند.



روش های انتخاب موضوع پایان نامه دکتری روانشناسی عمومی (ایده 70) : تاثیر بازی های رایانه ای بر اضطراب و روان رنجوری کودکان
هرکس که ذهن آدمی را می شناسد، می داند که انسان به سختی می تواند چیزی که قبلا با آن یک بار لذت را تجربه کرده، رها کند. در واقع، ما هیچ وقت چیزی را رها نمی کنیم، بلکه آن را با چیزی دیگر از همان نوع، با نوعی دیگر جایگزین می کنیم. (فروید ۱۹۷۵) از این منظر، تخیل چیزی است که بزرگسالان، هرچند با یک تفاوت آشکار، به جای بازی انجام می دهند. در حالی که، در ارزیابی فروید، کودک هیچ تلاشی برای پنهان سازی بازی اش نمی کند، او اظهار می دارد که «بزرگسالان از تخیلات شان شرمگین هستند و سعی در پنهان کردن آن از دیگران دارند» (فروید ۱۹۷۵). در این اظهار نظر که بازی و دیگر اشکال فعالیت های تخیلی راههایی اصلی برای مقابله با واقعیت و در نتیجه نشانه روان رنجوری است، فروید طبيعت مثبت و سازگارانه ی آن ها را نادیده می گیرد. روان کاوی با نام «وینیکات» این دیدگاه را به چالش کشیده، با این استدلال که بازی شامل برخورد خلاقانه با واقعیت است که به تغییراتی مفید در دنیای درونی و بیرونی منجر می شود. وی با اظهار نظر در مورد این موضوع در ارتباط با نظر فروید پیرامون والايش، می گوید:
فروید در مکان نگاری خود از ذهن، محلی برای تجربه ی فرهنگی نگذاشته است........ فروید از واژه ی والایش با هدف اشاره به راهی به سوی مکانی که تجربه فرهنگی معنادار است، استفاده کرد، اما شاید تا آنجا پیش نرفت که بگوید، تجربه ی فرهنگی در کجای ذهن قرار دارد.» (۱۹۸۰) برای وینیكات، محلی که تجربه ی فرهنگی واقع شده، در فضای بالقوه بین فرد با محیط است». تجربه ی فرهنگی با زندگی خلاقانه در بازی آغاز می شود.

دانلود مقاله اضطراب رایانه

دانلود مقاله در مورد بازی های رایانه ای