در دورهی سامانی و غزنوی، غرور و حس رزمی بر فکر شاعر ایرانی غلبه دارد که این امر نتیجه رفاه اجتماعی و غرور بازیافته مردم ایران است.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
17 صفحه
کد:
251 mt
مکتب وقوع
در دورهای از ادبیات فارسی شاعران به این نتیجه رسیدند که شعر سبک عراقی از واقعیت دور شده و جنبهی تخیلی به خود گرفتهاست و هیچ طراوتی ندارد، پس باید به سوی حقیقتگویی روی آورد (شمیسا، 1375: 270)؛ آنان که سبک عراقی را اسیر ابتذال و تقلید میدانستند جهت نجات آن با ایجاد تغییر در قالب غزل، به روایت ماجراهای واقعی میان عاشق و معشوق پرداختند و نظم و نثر، هر دو، شکلی وقوعی به خود گرفتند. به دنبال آن، رویگردانی عاشق از معشوق رواج یافت که در نهایت منجر به شکل گرفتن واسوخت به عنوان شاخهای فرعی از مکتب وقوع شد
مکتب وقوع، سبک شعری است که در سدهی دهم هجری در ادبیات فارسی آغاز شد و حدفاصل سبک عراقی و سبک هندی بود. این مکتب در اواخر حکومت تیموریان که اوضاع کشور آشفته بود شکل گرفت و در زمان سلطنت صفویان که درباریان و اغلب مردم دچار انحطاط اخلاقی بودند، رواج یافت و به بیان عشقی زمینی در مقابل عشق آرمانی پیش از خود پرداخت. «آنچه باعث شد این شیوه در قرن دهم و یازدهم به عنوان طریقه و مکتبی نو معرفی شود، تفاوتی است که با شیوهی غزلسرایی معمول در دورهی قبل از آن داشته است» (رزمجو، 1390: 84). در مکتب وقوع شاهد بیان اشعار عاشقانه به صورت واقعی و ملموس هستیم و به همین دلیل نام این مکتب، وقوع است و از واقع شدن و واقعیت گرفته شدهاست. در این سبک، اشعار معمولاً عاشقانه و رواییاند و شاعر آنچنان دقیق به جزئیات ماجراهای رفتاری بین عاشق و معشوق میپردازد که هر خوانندهای ماجرا را باور کرده و متأثر میشود. البته همهی اشعار شاعران این سبک، به یک نسبت دارای این مشخصهی حقیقت نمایی نیست اما به طور کلی، مشخصهی حقیقت نمائی یا باور داشت اینگونه اشعار بسیار قوی است (شمیسا، 1362: 151).
دربارهی بنیانگذار این مکتب در بین صاحب نظران اختلاف وجود دارد. در کتب مختلف، شاعران متفاوتی را به عنوان واضع مکتب وقوع معرفی کردهاند. «معمولاً لسانی را واضع این مکتب میدانند ولی به نظر آقای گلچین معانی شهید قمی بر او تقدم دارد» (شمیسا، 1362: 151)؛ عدهای نیز پیشاهنگی بابا فغانی را در وقوعسرایی اثبات کردهاند (کارگر، 1390: 47). آنچه مسلم است شاعرانی که به عنوان واضع وقوع معرفی شدهاند خود دنبالهروی فغانی بودهاند؛ و تعمق در زندگی بابا فغانی و زبان و مضمون اشعار پر سوز و گداز او و تأثیری که بر شاعران عصر صفویه نهاده ما را بیشتر به این باور میرساند که بابافغانی پرچمدار مکتب وقوع بوده است.