کوششهای انجام گرفته در زمینهی جامعهشناسی ادبیات تا قرن بیستم بسیار کم است و شاید تنها بتوان به مواردی چون آثار مارکس و انگلس در ادبیات اشاره کرد.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
21 صفحه
کد:
236 mt
نظریههای جامعهشناسان در حوزه دین
امیل دورکیم جامعهشناس فرانسوی (1917ـ 1858 م)، در اثرش به نام اشکال ابتدایی حیات دینی، تعریفی اجتماعی از دین بهدست میدهد. بهزعم وی، دین نظامی همبسته، متشکل از اعتقادات و اعمالی در برابر موجوداتی مقدس؛ یعنی مجزا و ممنوع التماس است. این اعتقادات تمام کسانی را که بدان میپیوندند متحد میکند و پایهگذار اجتماع است. وی میگوید: دین یک معنویت والاست و ما به هیچ وجه نمیتوانیم آن را از زندگی فردی و اجتماعی خود جدا کنیم. استدلالات مختلف دورکیم در زمینه دین او را به یک تعریف کلی میرساند: «دین بهصورت اعتقاد به یک دنیای مقدس در برابر یک دنیای غیرمقدس (پلید) تعریف میشود» (رحیمی، 1391).
تأکید دورکیم در همبستگی مکانیکی و ارگانیکی، وجدان جمعی و نظام هنجاری حائز اهمیت است. وی در همبستگی مکانیکی معتقد است که افراد مثل هم فکر میکنند و بهلحاظ رفتاری تفاوتهای اندکی با یکدیگر دارند. افراد در ارزش¬ها، مقدسات و. . . با یکدیگر مشترکاند و وظایف و کار ویژههای اقتصادی یکسانی را انجام میدهند، اما در اثر تعاملات اجتماعی، تقسیم کار و تخصصی و پیچیده شدن کارها، دیگر همبستگی مکانیکی جوابگو نخواهد بود. بنابه تعبیر دورکیم «در جریان گذار از همبستگی سنتی به همبستگی جدید، نوعی گسیختگی (آنومیک) در زمینه ارزشهای افراد پدید میآید. بهعبارت دیگر در این شرایط آدمی از سنّتهای خود بریده اما به همبستگی جدید نپیوسته است» (پویان، 1383: 27).
بهعقيده دورکيم دین عامل همبستگی و ثبات اجتماعی و پایداری جامعه و مظهر قدرت جامعه است و نقش مثبت دین در حل و فصل مشکلات اجتماعی، در ایجاد یگانگی و در معنویتی که در جامعه بهوجود میآورد نیز سخت اهمیّت دارد. بهعلاوه دین موجب ثبات، استمرار و پایداری جامعه میشود. وی برای دین چند عملکرد قائل است: 1ـ وحدت بخشیدن: دین اجزای جامعه را به یکدیگر متصل میکند و آن را به عنصری واحد بدل و سمبلهای اساسی وحدت را فراهم میکند. به نظر وی، ریشههای تفکر و فرهنگ و حتی سازمان یافتن ذهن انسان، مستقیماً وابسته به اعمال دینی اوست. از گفتههای او چنین برمیآید که مفاهیم زمان، مکان، عدد، ملیت و قدرت، همگی دارای طبقهبندی دینی هستند و در جوامع غیردینی اصلاً بهوجود نمیآیند.