ریشهی اصطلاح نشانهشناسی از واژهی یونانی semeion به معنای نشانه میآید. یونانیان قدیم این واژه را بیشتر بهعنوان یک نمایه یا عارضه در نظر داشتند.»
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
23 صفحه
کد:
167 mt
نشانهشناسی اجتماعی
«نشانهشناسی اجتماعی شاخهای از نشانهشناسی است که در تمامی ابعاد معطوف به معنی است و معنی مدنظر آن در بطن اجتماع تولید میشود؛ بنابراین، جامعه سرچشمه و مولد معنی است. تأکید بر نشانهشناسی بهجای استفاده از نشانه یکی از چند ویژگیای است که نظریهی نشانهشناسی اجتماعی را از دیگر نظریههای نشانهشناسی متمایز میسازد. در نشانهشناسی اجتماعی افراد با ماهیت اجتماعی خود و با استفاده از منابع فرهنگی موجود که بهگونهای اجتماعی ساختهشدهاند در فرایند نشانهشناسی و ارتباط حضوری فعال دارند.» (گونترکرس، 67:1392). «اگر رابطهی میان دلالت یاب و دلالت گر آن محصول نظام قراردادهای اجتماعی مختص هر جامعه و مقاطع تاریخی معین باشد همهی معناها در چارچوب تاریخ و فرهنگ تولید میشوند. معناها هرگز ثبات قطعی و نهایی نمییابند، بلکه همیشه، از یک بستر فرهنگی به بستر فرهنگیِ دیگر و از دورهای به دورهی دیگر، دگرگون میشوند. پس هیچ «معنای راستین» واحد، تغییرناپذیر و جهانشمول وجود ندارد. اختیاری بودن نشانهها باعث میشود کاملاً تابع تاریخ باشد و ترکیب دلالت گر و دلالت یاب معین در لحظهای خاص نتیجهی محتمل این فرایند تاریخی است.» (هال، 62:1391). در واقع فرض بر این است که نشانهها به خودی خود دربردارندهی معناهای معین و محتوای نیستند، بلکه این بهکارگیری نشانههای مشخصی برای رسانیدن پیامهای مشخص مورد نظر افرادی که آن را به کار میگیرند، است که ساخت دهندهی معنای نشانهها هستند؛ بنابراین معناهایی که نشانهها میرسانند را باید در زمینهی اجتماعیای که در آن بهکار رفتهاند در نظر گرفت.
«نشانهشناسی اجتماعی و بعد چندوجهی آن به تحلیل مسائلی همچون علائق سازندگان نشانه، ماهیت سازندگان نشانه، فرآیند معنی سازی، فرایند نشانه سازی در محیطهای اجتماعی، منابع ساخت معنی و پتانسیلهای مربوط به آنها (که در واقع دالهایی هستند که در ساخت نشانههای استعاری نقش دارند) و درنهایت به معانی بالقوهی صورتها و ساختارهای فرهنگی نشانه شناختی میپردازند. به عبارتی، این نظریه میتواند به توصیف و تحلیل همهی نشانهها در تمام وجوه و رابطهی بین این وجوه در یک متن بپردازد.»(گونتر کرس، 72:1392).
«در این رویکرد فرض بر این است که بازنمود، تولید و انتشار فناوریهای فرهنگی و همچنین خدماتی که این محصولات ارائه میدهند، همگی در چارچوب و محدودیتهای شرایط اجتماعی موجود بکار گرفته میشوند. ارتباط همیشه تحت تأثیر داشتههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شکل میگرفته است و این روند همچنان نیز ادامه خواهد داشت.» (همان، 30). «در توجه به مسائل روزمره و پیشپاافتاده نکات مهمی برداشت میشود. در واقع، با توجه بهظاهر زندگی اجتماعی و وقایع موجود در اجتماع میتوان به محل بروز نشانهها و گفتمانها پی برد. در نتیجه، نشانهها درجایی بنا میشوند که گفتمانها نیز در همان حوالی شکل گرفتهاند.»(همان، 139).