قبل از اینكه كه از نشانه و تعاریف آن سخن به میان آید، به مختصری از تاریخچه پیدایش این علم اشاره میکنیم، نشانهشناسی در ابتدا نتیجهی مطالعهی علمی دردنماهای فیزیولوژیكی است.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
22 صفحه
کد:
133 mt
تاریخچه نشانهشناسی
قبل از اینكه كه از نشانه و تعاریف آن سخن به میان آید، به مختصری از تاریخچه پیدایش این علم اشاره میکنیم، نشانهشناسی در ابتدا نتیجهی مطالعهی علمی دردنماهای فیزیولوژیكی است كه به واسطهی بیماریها یا شرایط فیزیكی خاص ایجاد میشوند. بقراط بنیانگذار علم پزشكی در مغرب زمین بود كه نشانهشناسی را در مقام شاخهای از علم پزشكی و به منظور مطالعهی دردنماها بنیان نهاد- دردنما،در واقع،«نشان علامت، یا سه میون است كه به چیزی غیر از خودش اشاره دارد.»(سیبیاک،1391: 28)
بقراط بر این باور بود كه اولین وظیفهی پزشك، روشن ساختن این موضوع است كه یك درد نمایه به چه چیزی اشاره دارد؟ برای مثال یك لکهی كبود، یك كهیر یا درد گلو میتواند به ترتیب نمایندهی انگشت شكسته، حساسیت پوستی و سرماخوردگی باشد، قرنها بعد بررسی نشانهها در چهارچوبهای غیرپزشكی به هدف فیلسوفان سراسر دورهی ارسطو و فیلسوفان رواقی بدل شد.
ارسطو نشانه را مشكل از سه بعد میدانست: 1) بخش فیزیكی خود نشانه 2) مرجعی كه نشانه به آن بر میگردد و 3) معنایی كه نشانه آن را فرا میخواند. این سه بعد هم زمان هستند:بدین معنی که تصویر واژهای نظیر cat(نشانهای صوتی، متشکل از صداهای c_a_t)،همزمان بدون در نظر گرفتن پستانداری(گربهسان) که به آن اشاره داردو بدون تجربهی معنا(ها)ی فردی و اجتماعیای که آن مرجع به همراه دارد ممکن نخواهد بود.