متادرام نوعی از تئاتر است که سعی میکند دنیاهای برساختهی نمایش را، بر روی صحنه آورد و از این جهت میتوان آن را نمایشی دربارهی چگونگی شکلگیری و ساخته شدن دنیای نمایش، در قیاس با جهان واقعیت، دانست.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
20 صفحه
کد:
97 mt
تعریف متادرام (فرادرام)
متادرام نوعی از تئاتر است که سعی میکند دنیاهای برساختهی نمایش را، بر روی صحنه آورد و از این جهت میتوان آن را نمایشی دربارهی چگونگی شکلگیری و ساخته شدن دنیای نمایش، در قیاس با جهان واقعیت، دانست. در متادارم رابطه سطوح فرعی و سطح اصلی درام، تاثیر آنها بر پیشبرد سطح اصلی و رابطهی دنیای واقعی با این سطوح مورد کنکاش قرار می گیرد. به این ترتیب متادرام نمایشی است درباره کارکرد نمایش، یعنی نمایشی که چگونگی اثر نمایش در دنیای واقعی بر روی مخاطبین را نشان می دهد: « درام را باید به مثابه یک جهان ممکن بدانیم که در دنیای واقعی امکان به وجود آمدن دارد. وقتی نمایشی در نمایش دیگر ساخته شده و وجود داشته باشد، با یک جهان ممکن در مرتبه دوم رو به رو هستیم که دنیای درام اول برای آن حکم دنیای واقعی را دارد؛ بررسی و مطالعه متادرام و نقش آن در دنیای درام موضوعی است که باعث تلاش و گسترش دانش ما در شناخت جهان ممکن درام می شود.» (میر شکار، 1387: 12)
بسیاری از منتقدین مفهوم متادرام را برابر با امر نمایش در نمایش دانستهاند: « حال این امکان می تواند به طور کامل باشد؛ یعنی یک نمایش به شکل خود در آن نمایش اصلی و اولیه اجرا شود و یا تعدادی از اشخاص نمایش برای رسیدن به مقاصدی شروع به نقش بازی کردن کنند و یا خود را به جای شخصیت دیگری قرار دهند که بیشتر به بازی در بازی یا نقش در نقش مشهور است {. . .} متادرام اجرایی طراحی شده توسط شخصیتهایی میباشد که خودشان واقعا در حال اجرای نمایش باشند. به عبارت دیگر این یک نمایش در نمایش است. متادرام قادر به ساخت نمایشنامهای در فضای نظریه و تفسیر نمایشنامه اولیه و اصلی می باشد.» (میرشکار، 1387: 16)
در تحلیل متادرام دو بعد نظری مطرح است. نخست بعد ساختار اجرایی آن است که باعث احساس نزدیکی مخاطب و تماشاگر و نیز شکسته شدن مرزهای معهود تئاتری می شود و دوم، مفهوم آن در بازگویی واقعیت های پنهان و برداشتن حجاب از فرآیند امر نمایشی است که خود به انواع تمهیدات فاصلهگذاری در تئاتر منجر می شود: « شکستن مرز بازیگر و تماشاگر و یا به تعبیری امکان ارتباط مستقیم بازیگران با تماشاگران طوری که آنها را مخاطب مستقیم قرار دهند، تاثیرات به سزایی در شیوه های درام مدرن بوجود می آورد که یکی از مهمترین انواع آن تئاتر برشتی و یا به عبارت دیگر شیوه فاصله گذاری است. از طرفی فرا تئاتر تلاش می کند نمایش را فقط یک تئاتر نشان بدهد و نه زندگی. هنگامی که تماشاگر به یک نمایش واقع گرایانه نگاه میکند، امکان دارد آنچنان محو تماشا شود که در برابر خود دنیای واقعی را متصور شود. اما متادرام به ما اعلام میکند که این فقط یک امکان از یک دنیای دیگر است، هر چند وجوه مشترک زیادی با جامعه ما دارد ولی آن فکر و اندیشه ای و یا بهتر بگوییم جهان بینی را که میخواهد به نمایش بگذارد مورد توجه قرار می دهیم.» (میر شکار، 1387)