زهرا اسدی(1391) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان"مطالعهی کیفی تحلیل مصرف و دریافت موسیقی توسط جوانان ایرانی ساکن در شهر کرج" به دنبال دریافت و معناسازی جوانان ایرانی از ژانرهای اصلی موسیقی در ایران است.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل مقاله
منابع:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
34 صفحه
کد:
12 mt
ایمان و دیگران (1389) در تحقیقی با عنوان «با نگاه به جامعهشناسی موسیقی به بررسی سیستم معانی ذهنی مصرف موسیقی» بین دانشجویان ساکن خوابگاه پرداخته اند. در این تحقیق محققان از رویکرد کیفی نظریه زمینهای وتکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق بهره جسته اند. تحلیل یافتههای آنها به تحلیل بافت فضایی خوابگاه شامل تناسب زمانی و مکانی مصرف موسیقی در زندگی خوابگاهی پسرا ن و دختران پرداخت. همچنین آنها در روند این تحلیل به این نتیجه دست یافته اند که عواملی مانند «مدگرایی» و « بازار جهانی موسیقی» به عنوان عوامل مداخله گر در مصرف موسیقی افرادتاثیر گذارند. با این وصف افراد با قرار گرفتن در محیط خوابگاهی نوعی گذار موسیقایی را تجربه میکنند بدین صورت که زندگی دانشجویی به لحاظ مصرف موسیقایی به چند مقطع تقسیم میشود. دوره قبل از دانشگاه که افراداولین تماسها با مصرف موسیقی را برقرار میکنند. یکسال اول دانشگاه که افراد به خاطر داشتن اوغات فراغت بیشتر و ناآگاهی در شناسایی منابع تفریحی، به مصرف موسیقی پناه میآورند و در این مقطع تحت تاثیر مستقیم هم اتاقیها و دوستان در فرآیند موسیقی انتخابی مورد مصرف خود هستند ومصرف موسیقی در این مقطع بسیار بالا و شدید است. در سالهای میانی دانشگاه زمانی که دانشجو بیشتر درگیر درس و دانشگاه میشود دیگر همانند گذشته تحت تاثیر دوستان نیست اما مصرف موسیقی همچنان به عنوان عاملی تخلیه کننده برای فرد در سطح بالایی ادامه دارد و در نهایت مقطع پایانی این پروسه درچند ترم پایانی و یا سال آخر دانشگاه است. در این مقطع از مصرف افراطی موسیقی خبری نیست افراد کمتر تحت تاثیر دوستان هستند و کمتر از الگویی از پیش تعیین شده موسیقی مصرف میکند. بر اساس تحقیق این محققان، کنشگران معانی دریافتی را به موسیقی الصاق میکنند و نزد خود نگه داری میکنند. این معانی در طول زمان در ذهن کنشگران دستکاری شده، بازبینی، اصلاح و تفسیر میشوند. درواقع نمادهای دریافتی از موسیقی کنشگران را قادر میسازد تا در کنشها و واکنشها شرکت کنند. آنها قادرند این معانی دریافتی از موسیقی را در طول زمان تغییر دهند و یا اصلاح کنند (ایمان، 1389) بر اساس این فرآیند افراد با مصرف موسیقی راهبردهای «جایگزینی و گسترش موسیقی» و افزایش«ضریب غیبت ذهنی» را اتخاذ مینند. که براساس آن هر یک از افراد از موسیقی مورد مصرف خود معنای خاص و ذهنیت خاصی را اتخاذ میکند. همچنین راهبرد غیبت ضریب ذهنی در مصرف موسیقی به این معناست که افراد در مصرف و گوش دادن به موسیقی کمتر الگویی انتخابی دارند. و کمتر به محتوا پرداخته و از تمهای کلی آهنگ لذت میبرند. مثلا زمانی که همزمان در حال انجام کاری دیگر در حین مصرف موسیقی هستند. که در این صورت فرآیند هوشیار و توجه آگاهانه فرد کمتر میشود. و درنهایت با استفاده از این راهبردها پیامد «انگاره سازی» برای مخاطبان مطرح میشود که بر اساسآن مخاطبان به نوعی تصویرسازی ذهنی دربرابر موسیقی میپردازند که در دوسوی یک طیف از هم ذات پنداری تا فرافکنی در نوسان است.
علی زاده محمدی (1387) در کتابی تحت نام «بررسی تاثیرات روانشناختی انواع موسیقی عامهپسند ایرانی» طی یک مطالعه پس رویدادی مقایسهای و به صورت تحلیل میدانی به دنبال پاسخ گویی به دو سوال است. اول اینکه بین موسیقی عامهپسند با عواملی همچون جنسیت، شخصیت، علایق ونگرشهای افراد چه رابطهای وجود دارد؟ و دوم اینکه این ارتباط میتواند ما را به بعضی از مبانی بنیادی در اثر بخشی روانی موسیقی نزدیک سازد؟ در این تحقیق زاده محمدی به ابعاد روانشناختی و یا به عبارتی بهتر ابعاد شخصیتی افراد در احساس و درک موسیقی توجه کرده است. در جریان تحقیق انواعی از موسیقی برای افراد پخش شده است. سپس پرسش هایی در مورد موسیقی مورد علاقه و وضع اقتصادی اجتماعیشان پرسیده شده است. بر اساس یافتههای این تحقیق هرچه دانشجویان شاخصهای برون گرائی، باز بودن و سازگاری بیشتری داشتند بیشتر از ژانر مصرف موسیقی خود لذت میبردند. همچنین هرچه وضعیت اقتصادی اجتماعی افراد بیشتر باشد. گرایش آنها به موسیقی کوچه بازاری کمتر است و وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر گرایش بیشتر به موسیقی پاپ و موسیقی سنتی را به دنبال داشته است. بر اساس یافتههای تحقیق بین مصرف کنندگان موسیقی سنتی با مولفههای شخصیتی آزرده خوئی، عصبیت و هیجان رابطهی منفی وجود داشت، درحالیکه همین رابطه با موسیقی کوچه بازاری مثبت بوده است. همچنین علل گرایش جوانان به موسیقی پاپ جذابیتهای احساسی و اجتماعی این موسیقی برای افراد عنوان شده است. به نظر زاده محمدی موسیقی کلاسیک چارچوب ملودیک گسترده وساختار محکمیدارد که افراد برای مصرف باید فهم و درک موسیقایی متناسب با آن را داشته باشند. همچنین براساس یافتههای تحقیق در موسیقی سنتی نوعی ثبات و تعادل فکری وجود دارد که مهارکننده هیجان است.
محمد فاضلی (1386) تحقیقی انجام داده است به نام «جامعهشناسی مصرف موسیقی» وکتابی به همین عنوان به چاپ رسانده است. او در این تحقیق با تحلیل تطبیقی رابطه سبک زندگی و مصرف موسیقی شهروندان تهرانی بالای 30 سال و پایین 30 سال را مورد برسی قرار داده است. در این پژوهش او از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه سود جسته است. این تحقیق دارای یافتههای متنوع و متفاوتی بوده است ازجمله اینکه جوانان زیر 30 سال علاقمندی کمتری به موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی نسبت به افراد بالای 30 سال نشان داده اند. همچنین میزان علاقمندی آنها به موسیقی بدون کلام ایرانی و موسیقی محلی نسبت به افراد بالای 30 سال کاهش را نشان میدهد. در این میان علاقمندی جوانان زیر 30 سال به موسیقی کلاسیک خارجی و موسیقی پاپ لس آنجلسی و یا موسیقی محلی و یا تند و هیجانی خارجی بیشتر بوده است. همچنین این تحقیق نشان داد افرادی که تحصیل کرده تر بودند و یا دارای والدین تحصیل کرده تر بودند بیشتر از بقیه در کنسرتهای موسیقی شرکت میکردند و این تصدیقی شد بر اینکه اقشار بالاتر جامعه میزان دسترسی بیشتری به برنامههای هنری دارند. و دقایق بیشتری به موسیقی گوش میدهند. در مجموع این تحقیق نشان داد که شهروندان تهرانی دانش موسیقایی پایینی دارند به طوریکه تنها 9/17 درصد افراد مبادرت به انجام رفتارهای متناسب با سبک زندگی پرمنزلت کردند. این تحقیق نشان داد افراد بیشتر به دنبال یادگیری یک ساز خارجی هستند تا یادگیری سازی سنتی همچنین هر اندازه تحصیلات والدین، منزلت شغلی فرد و پدرش و پایگاه اقتصادی اجتماعی افراد بیشتر بود میزان علاقمندی به موسیقی خارجی بیشتر میشد. همچنین میزان علاقمندی مردان به موسیقی خارجی نسبت به زنان بیشتر اعلام شده است. بر اساس نتایج این تحقیق سبک زندگی و سرمایه فرهنگی والدین بر نوع ذائقه موسیقایی افراد تاثیر زیادی میگذارد. «جوانان و مصرف موسیقی» عنوان تحقیق دیگری است که توسط فردین علیخواه و محمد خانی ملکوه(1385) انجام گرفته است. این تحقیق با محوریت شناخت میزان و نوع موسیقی مورد استفاده جوانان 15 تا 25 ساله بوده است. طبق این تحقیق محققین درمجموع از 1024نفر نظر سنجی کرده اند. روش این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده پرسشنامه بوده است.