بخشی از این مقاله ارزشمند: استرس در سالمندان سالمندی چالشی است که بر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تاثیر گذاشته است. در هر ماه تعداد یک میلیون نفر به جمعیت بالای 60 سال جهان افزوده می شود (مایا و همکاران، 2006).
سالمندی افق پیش روی هر انسانی است که به عمر طبیعی خود زندگی را ادامه می دهد و با تغییرات بیولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمی و آناتومی همراه است (فینیز ، 2000).
این مرحله از عمر نیز مانند سایر مراحل مرحله گذار است و دارای بحران های خاص خود می باشد، به ویژه که تفاوت اساسی آن گذر از این مرحله به مرحله ای است که برای بسیاری ار افراد ناشناخته و گاهی آمیخته با ترس و ابهام است. افراد سالمند با مرحله ای روبه رو می شوند که باید تلاش کنند انسجام خود را بازیابند، چرا که همزمان با این مرحله رویدادهای دیگری در زندگی فرد در حال وقوع است یا وقوع یافته است. مانند رفتن فرزندان از خانه که والدین پس از سالها زندگی با ایشان و بودن در کنار یکدیگر با یک خلاء عاطفی ارتباطی روبرو می شوند. به این سندرم، سندرم کاشانه خالی گفته می شود. افرادی که دچار سندرم کاشانه خالی می شوند دارای روابط ضعیف تر و حمایت اجتماعی کمتر بوده و علائم افسردگی و احساس تنهایی بیشتری را دارا هستند (مارکر و همکاران، 2008).
افراد مسنی که روابط اجتماعی سازنده ای با دیگران شکل می دهند در تمامی ابعاد کمتر آسیب می بینند (ایکسوجی و همکاران، 2011؛ بلزنیر و ربیسکا ، 1998).
از طرفی به دلیل پیری تدریجی و از بین رفتن توان برخی از قسمت های بدن مشکلات سلامتی نیز به مشکلات سالمندان اضافه خواهد شد. این مشکلات علاوه بر تغییر در خودپنداره، هزینه های مالی گزافی را نیز به سالمندان تحمیل خواهند کرد. جمع این رویداد ها یا هر یک به تنهایی ایجاد استرس می کند و در صورتی که ادامه یابند منجر به نشانگان انطباق عمومی خواهند شد (گراهام و همکاران، 2006) که بر سلامت روانی سالمند تاثیر خواهد گذاشت. شدت استرسی که سالمند متحمل می شود با سبک مواجهه ای وی ارتباط تنگاتنگی دارد (سوزا و همکاران، 2009).
سالمندانی که انسجام خود را حفظ می کنند، انرژی خود را به امور مهم تر و چشمگیر تر اختصاص می دهند و امور کمتر مهم را به دیگران واگذار می کنند (برک، 2007؛ ترجمه سید محمدی، 1387).
افراد سالمند از اینکه نشان دهند به دیگران وابسته هستند احساس رنج می کنند. آنها ترجیح می دهند در اوج فرزانگی همچنان مستقل بمانند، آنها می دانند که مراقبان آنها نیز دچار فشار روانی و بی حوصلگی خواهند شد و به همین دلیل نمی خواهند حس سربار بودن داشته باشند. به ویژه اینکه تحقیقات نشان داده اند مراقبان سالمندان نیز فشار روانی شدیدی را متحمل می شوند(لئونارد ، 2010).
مقابله با استرس سالمندی آگاهی از مسائل و مشکلات دورهء سالمندی، مشاور را در انتخاب روش برخورد درست و نیز فراهم آوردن امکانات و وسـایل لازم بـرای کمک به حل مشکلات سالمندان یاری میدهد. آنچه را که همه سالمندان بدان نیاز مـبرم دارنـد، گوش دادن فـعال به گفتههایشان و بذل توجه و محبت و صمیمیت به آنان است. این موارد در تمام روشها و فنون مـشاوره بـاید بهطور جدّی مورد توجه مشاور قرار گیرد.
برخی روشهای مقابله با استرس سالمندان را میتوان چـنین خـلاصه کرد:
1. ارائه اطـلاعات در زمینه عامل استرسزا و افزایش دانستههای آنان که در نهایت میتواند به مقابله با استرس و در نتیجه به کـاهش آن مـنتهی شود. نوع و میزان اطلاعات مورد نیاز، به موقعیت و وضعیت سالمند بستگی دارد و در انتقال آنها بـاید اصـول لازم رعـایت شود تا مؤثر و مفید افتد.
2. انجام برخی اعمال و تلاشهای مستقیم با سالمند که به کاهش عامل اسـترسزا(استرسور) منجر مـیشود، نظیر تـجویز داروهای مناسب، و تشکیل جلسات مشاورهء فردی و گروهی (شفیع آبادی، 1384).
انسان در هر سنّی قابلیت تغییر و دگرگونی دارد. بـه عـقیده بلسکی(1991) شیوهء مشاوره و رواندرمانی شناختی-رفتاری در تغییر شناختهای معیوب، الگوی فکری غیر معقول، و استرسهای دورهء سالمندی بسیار مؤثّر است.
به نـظر بـک(1973) اولین گام مهم در مشاوره و رواندرمانی شناختی تعیین هدف ها بهطور عینی و رفتاری اسـت. در ایـن زمینه باید به سالمند فرصت کافی داده شود تـا بـا دقـت هدفهای خود را مشخص سازد و با مشاور در مـیان بـگذارد. گاهی ضرورت ایجاب میکند که مشاور برای کمک به سالمند از ابزار و وسایل مختلف نـظیر تـخته، گچ، کاغذ، و ماژیک در جلسه مشاوره استفاده کند(به نقل از شفیع آبادی، 1384).