انجام پایان نامه روانشناسی با موضوع خشونت و تلویزیون می تواند یک موضوع بکر و تازه باشد.

آیا ظاهر واقعیات در تعیین تأثیرات آنها مهم است؟

بیشتر خشونتی که در تلویزیون مشاهده میشود واقعی است - خصوصا اخبارها تصاویری را نشان دهند که برای بعضی از بینندگان چندش آور است.

حکایاتهای قدیمی می گویند که مخاطبان وقتی بعضی خشونتها (خصوصا خودکشی را می بینند یا میشنوند آن را تقلید می کنند.

گرچه اولین بار رفتار تقلیدی صرف، عکس العملی بوده که نسبت به رمان گونه یعنی مصیبتهای ورتر جوان در قرن هجدهم انجام شده، اما زنده بودن تصاویر تلویزیونی ممکن است حتی از نوشته های یک نابغه هم کمک بیشتری به اینگونه رفتارها کند.

همین طور خشونت های بی قید وبند مصور در بافتهای غیر واقعی و یا کارتون ها ممکن است بر روی کودکان تأثیر نامطلوبی بگذارد. و اما اگر بیننده از لحاظ عاطفی خود را نزدیک به شخصیتهای این برنامه ها بداند، آنگاه این تأثیرات بسیار شگرف خواهند بود.

لازم به ذکر است که کودکان بواسطه تخیل قوی گاهی با این شخصيتها احساس نزدیکی می کننده در برخی موارد خشونت شخصیتهای قهرمان و یا دیگر شخصيتها موجه و یا حتی صفتی نیکو جلوه داده میشوند که ممکن است مورد استقبال بیننده قرار گیرد.

ممکن است بین طبیعت و محیطی که خشونت در آن به تصویر کشیده می شود و خصیصه های بیننده این تصاویر کنشی متقابل وجود داشته باشد.

از این رو پسران جوانی که قبلا دنیا را مکاتی خشن می دانسته اند، ممکن است به خشونتی که دیده اند احساس نزدیکی کنند، آن را طبیعی بدانند و یا آن را تقلید کنند(اندرسون و دیگران، ۲۰۰۳؛ چوئسمن و تیلور، ۲۰۰۶) جالب است بدانید هیچ کس بحثی ندارد که تمام و یا بخش عظیمی از پرخاشگری، نتیجه تماشای خشونت در تلویزیون، فیلمهای سینمایی، نماهنگها، ترانه ها و بازیهای ویدیویی است. صرفا به این خاطر که میزان مشاهده این نوع خشونتها آنقدر بالا است که می توان گفت رابطه ای بین دیدن خشونت و افزایش خشونت و پرخاشگری وجود دارد.

هر عاملی که خطر پرخاشگری را افزایش دهد می تواند به طور جدی مسیر زندگی فرد را دچار تغییر کند.

هم چنین پیامدهای مهمی را برای سلامتی کل جامعه به همراه داشته باشد.

هم به واسطه اینکه میزان پرخاش در جامعه بر میزان تجربه پرخاش افراد تأثیر می گذارد، هم به این خاطر که درک افراد جامعه از پرخاش بر سلامت روانی آنها تأثیر گذار است.

یعنی مثلا اگر باور کنیم که دیگر افراد پرخاشگر و بی عاطفه اند ممکن است ما هم نگران، وحشت زده، غير اجتماعی و متخاصمانه تر باشیم (برای مثال، اندرسون دیگران، ۲۰۰۳؛ سوئسمن و تیلور، ۲۰۰۶).

بعضی محققان بر این باورند که پرخاش در دوران کودکی، نشانه پرخاش و بزهکاری در نوجوانی و ابتدای جوانی است.