غبطه ای که مشغله ذهنی فرد می شود در مقایسه با حالت غبطه ای که مقطعی و گذرا است تا حد زیادی تعادل فیزیکی و روانی فرد را بر هم می زند.

غبطه به طور مستقیم رفتار فرد را تحت تأثیر قرار می دهد و نحوه قضاوت افراد جامعه به طور غیر مستقیم بر شخصیت فرد اثر می گذارد. اگر تأثیر غبطه به گونه ای باشد که واکنش فرد در برابر آنچه که دیگران به دست آورده اند، مثبت باشد و با رفتاری جامعه پسند از موفقیتهای دیگران خوشحال شود رفتار دیگران در مقابل او خوب و شایسته خواهد بود؛ ولی اگر واکنش او در برابر موفقیت دیگران جامعه پسند نباشد و از ناکامیهای آنها احساس شادی و خرسندی کند احتمال دارد به دلیل این رفتارش احساس گناه کرده و اگر دیگران متوجه عکس العمل او شوند، درباره او قضاوت خوبی نخواهند داشت. اگر فرد نتواند تنش هیجانی ناشی از احساس غبطه را به صورت مستقیم بروز دهد به گونه ای غیر مستقیم معمولا در قالب کلمات و به گونه ای خاص آن را بروز می دهد.

شیوه های بروز غبطه در افراد به این نحو است: از سرنوشت خود شاکیاند و با ابراز تأسف برای خود می خواهند توجه و دلسوزی دیگران را به خود معطوف دارند. عده ای هم با دلیل تراشی، وضع بد مالی خود را با «بدبیاری» یا «بد شانسی» توجیه می کنند و با این توجيهات می خواهند حس بی کفایتی خود را کتمان کرده و با به کارگیری این شیوه ها از خود دفاع کنند. عده ای با ایراد گرفتن از دیگران و پست شمردن آنچه که آرزوی دستیابی به آن را دارند خود را قانع می کنند. این افراد از مکانیزم «حقیر شمردن ارزشها» بهره می برند و با به کارگیری این شیوه بالاخره به طور مقطعی خود را از استرس هیجانی ناشی از غبطه رها می کنند. با این حال عده ای هم از روش جایگزینی استفاده می کنند یعنی دیگران را مقصر ناکامیهای خود می دانند. بروز غبطه بر هر نحوی که باشد نباید به راحتی آن را نادیده گرفت و باید آن را ریشه یابی کرد و چون واکنش هیجانی جامعه پسندی نیست، قضاوت دیگران درباره این طرز رفتار منفی است در نتیجه برخورد آنها در رفتار فرد تأثیر گذاشته و باعث می شود او از خود ناراضی باشد.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی (ایده 323) :

مقایسه نقش غبطه منفی بر سلامت روان و خودکارآمدی در دختران و پسران