موضوع جدید پایان نامه روانشناسی عمومی درباره تئوری ذهن

 اگر تشخیص موقعیت در ارتباطات فردی و لذت بردن از فضایل اخلاقی، نشانه های رتبه بالای ویژگی شخصیتی سازگاری است، حال سؤال این است که کسب رتبه کم در آن، چه نشانه هایی دارد.

از مطالبی که تاکنون خوانده ایم، در می یابیم که چنین افرادی کمتر مایلند به دیگران اعتماد کنند، کمک کنند و عموما گرایش آنها بر بی تفاوتی و خصومت ورزی نسبت به دیگران است. آنها در روابط فردی توازن چندانی نداشته و بیشتر وقت خود را به پردازش کاستی ها می گذرانند پردازش کلماتی نظیر «تهدید و یورش» به جای کلمات مربوط به تعامل، مانند «تسلا و دلداری» و نقصان در تئوری ذهن نیز می تواند با پارانویا مربوط باشد؛ زیرا اگر کسی نتواند شرایط روحی فرد دیگر را بفهمد، احتمال این که او را دشمن بداند، زیادتر می شود در بین تمام مواردی که جمع آوری نموده ام، یک مورد درستی موضوعات ذکر شده را به روشنی نشان می دهد. من نمی خواهم جزئیات بیوگرافی را شرح دهم اما نمونه ما که فردی است نقطه مقابل ماريا، می تواند الگوی آموزنده ای باشد. او مردی است که می نویسد از سال های اولیه زندگی اش در دام سوء ظن نسبت به افراد خانواده اش بوده است. این فرد از پدر و مادرش چنین می گوید: «دو فرد احمق غير مسئول که ساختار ژنتیکی مرا آلوده ساختند. پدرم فردی بی عرضه، با اخلاق بچه گانه و حسود بود و مادرم تنبل، ضعیف، احمق، خودخواه و مهم تر از همه این بی اراده بود. من به هیچ وجه نمی توانم مهرهای خوب از آنها داشته باشم» این که قضاوت های این فرد تا چه حد واقعیت دارد، روشن نیست اما من می توانم چنین برآورد خصمانه ای نسبت به پدر و مادر را، نشانه کم بودن درجه سازگاری فرد بدانم. در حالی که ماريا فضيلت و لذت کمک به دیگران را شناخته بود، این مرد به نحوی نامتعادل فقط به منافع شخصی خود می اندیشید. او می گوید: «من با یک نگاه اجمالی آینده خود را می بینم که به مدارج بالا دست یافته ام. من ایده های بزرگ و دگرگون کننده را کشف می کنم و در چشم همکارانم به موجودی خارق العاده بدل می شوم».


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی (ایده 291)  :

رابطه کاستی در تئوری ذهن با پارانویا و پرخاشگری و بدگمانی در خانواده در ...