پروپوزال آماده روانشناسی کودکان استثنایی

این پروپوزال آماده روانشناسی کودکان استثنایی که می بینید پنجاهمین 50 پروپوزال رشته روانشناسی است که به رایگان در این سایت برای دانلود قرار داده ایم.

 

موضوع پایان نامه روانشناسی کودکان استثنایی:

رابطه مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی

بیان مساله:

همواره بخشی از جمعیت هر کشوری، به دلایل مختلف دچار آسیب های جسمی و روان شناختی می شوند. براساس برآورد سازمان بهداشت جهانی، فراوانی جمعیت کودکان و نوجوانان استثنایی در جهان در حال حاضر 500 میلیون نفر است و با افزایش جمعیت در جهان، این تعداد در آینده رو به افزایش است (کاکابرایی و همکاران، 1393).

کودکان استثنایی همواره از دستیابی به فرصت های بازی، آموزش، زندگی خانوادگی، مراقبت های بهداشتی کافی، کار و حقوق مشارکت در زندگی اجتماعی محروم هستند و این کودکان در چنین محیط های محرومی دچار ضعف و افت در اموری مانند خودپنداره، عزت نفس و انگیزه می شوند (حسن زاده، 1377). کم توانی ها به دنبال خود، خودپنداره و رشد اجتماعی ضعیف را به همراه دارند و در نتیجه سطح تحمل و شکست این کودکان در مقایسه با همسالان بدون کم توانی، پایین تر است (گایتجلای ، 2004).

پر واضح است که کم توانی منشا بسیاری از اختلالات رفتاری در این کودکان می باشد که در نتیجه ناسازگاری و پرخاشگری آنها افزایش می یابد. این کودکان تقریبا از همان اوایل دوران کودکی با مشکلات جدی در تعاملات اجتماعی و ارتباطی مواجه هستند. در این کودکان مولفه های اصلی تعامل های اجتماعی مانند رابطه دلبستگی، تقلید از دیگران و درک هیجان های اشخاص دیگر آسیب دیده اند (کلمبی و همکاران، 2009).

همچنین در زمینه مهارت های ارتباطی، به راحتی نمی توانند با دیگران ارتباط موثر برقرار کنند و با اعمال و حرکت های خاصی مانند تکان دادن دست به نشانه خداحافظی، دالی بازی کردن و تکان دادن سر به علامت نفی، حالت های عاطفی خود را بیان کنند و برای ارضای نیازهای خود از دیگران کمک بگیرند (سادوک و سادوک ، 2007؛ جانسون و میرز ، 2007).

گستره ادبیات پژوهشی مربوط به عوامل خطر ساز مشکلات رفتاری در کودکان، عمدتا روی عوامل خانوادگی به عنوان پیش بینی کننده های مشکلات رفتاری تمرکز نموده اند (فریک ، 1994). خانواده بافت اصلی رشد کودک است و عوامل خانوادگی، ویژگی های فردی کودک، نشانگان قبلی و حوادث زندگی، بروز ناسازگاری های رشدی و آسیب های روان شناختی را پیش بینی می کنند (لوما ، 2004).

کودکان با مشکلات رفتاری و والدین نه تنها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند، بلکه سایر اعضای خانواده یعنی دیگر فرزندان را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. تحقیقات نشان داده است که اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد به بیان دیگر، هر چقدر مشکلات روانی شدید تر باشد، ظهور اختلال های رفتاری کودکان نیز سریعتر خواهد بود (ریاحی و همکاران، 1391).

تولد کودک استثنایی، نه تنها والدین، بلکه سایر اعضای خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. در چنین شرایطی آرامش خانواده از بین رفته، نگاه سایر اعضای خانواده به سوی کودک معلول معطوف می گردد. به بیان دیگر معلولیت فرزند تازه متولد شده، موجب می شود که خانواده نتواند کارکردهای متعارف خود را به نحو مطلوب تداوم بخشد. از جمله، فراهم کردن شرایط رشد و پرورش فرزندان، تامین محیطی دلپذیر برای اعضا و ایجاد پایگاهی مناسب برای برقراری روابط اجتماعی موثر با دیگران است و ... . در صورت وجود کودک معلول در خانواده و عدم توجه به مدیریت و کنترل پی آمدهای حضور او، خسارات و آسیب های مادی و روانی مضاعفی بر خانواده تحمیل می گردد. در چنین شرایطی والدین ممکن است از داشتن چنین فرزندانی دچار شوک شده و پی آمدهایی همچون افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس، خجالت، انکار و احساس گناه را برای آنها در پی داشته باشد (رید - برانت ، 2006؛ هاور و همکاران، 2010).

مطالعات انجام شده حاکی از این است که اثرات منفی داشتن کودک کم توان یا ناتوان موجب ایجاد تنش و فشار در اعضای خانواده خصوصا مادر می شود(تاجری و بحیرایی، 1387)؛ چرا که مادر اولین شخصی است که به طور مستقیم با کودک ارتباط برقرار می کند. احساساتی مثل گناه، تقصیر و ناکامی و محرومیت ناشی از عادی نبودن کودک می تواند سبب گوشه گیری مادر و عدم علاقه به برقراری رابطه با محیط و همچنین پایین آمدن عزت نفس و احساس خود کم بینی و بی ارزشی و غم و اندوه در مادر شود که پیامد آن عزت نفس پایین، بروز افسردگی و به خطر افتادن سلامت روانی مادر است(نریمانی و همکاران، 1386).

وجود کودک ناتوان، سازش یافتگی و سلامت جسمی و روانی مادر را تهدید می کند و غالبا تاثیر منفی بر وی می گذارد(سالوویتا ، لاتالینا ، لیونونین ، 2003؛ گوپتا و سینگل ، 2004).

آسیب های روانی والدین، کودک آزادی، بی توجهی و مسامحه، غالبا سهم بزرگی در بروز اختلالات رفتاری دارد. پژوهش های مختلف در اهمیت جنبه های منفی روابط والد-کودک در بروز مشکلات رفتاری تاکید دارد و به طور قابل ملاحظه ای نشان دهنده ارتباط بین شیوه های خشونت آمیز والدین، تنبیه فیزیکی و ارتباط تعارض آمیز با مشکلات رفتاری در کودکان بزرگتر است (ارون و همکاران، 1971؛ لئوبر ، 1990؛ مولر و همکاران، 1995).

واژه خشونت خانگی می تواند در بر گیرنده تجربیات وسیعی باشد که عمدتا در فضای خانه رخ می دهد و به نحوی خشونت آمیز تلقی می شود. در میان انواع خشونت ها اعم از خانوادگی و اجتماعی، خشونت های خانگی یک آسیب جدی اجتماعی است که با وجود پیشرفت های فرهنگی و فکری همچنان در جامعه خودنمایی می کند (صادقی فسایی، 1389).

خشونت خانوادگی به طور گسترده در معنای کنترل اقتصادی، سوء رفتارهای فیزیکی، جنسی، کلامی، عاطفی و روان شناختی تعریف شده است که به وسیله یک فرد بزرگسال در خانواده علیه عضو دیگر از خانواده به منظور غلبه و کنترل بر او به کار می رود (وین بااوم و همکاران، 2001).

در تعریفی دیگر، خشونت خانوادگی عبارت است از اعمال فشار و زورگویی یک عضو خانواده که به طور جدی زندگی، سلامت جسمی، انسجام روان شناختی یا آزادی عضو دیگر را در خطر قرار می دهد (ایوانس، 2007).

آنچه وقایع مرتبط با خشونت خانوادگی را ناگوارتر می کند حضور کودکان در هنگام رخداد آن است. تحقیقات در کشور های دیگر تخمین زده اند که هر ساله بین 3 الی 18 میلیون کودک حداقل یکبار در معرض خشونت میان والدین خود بوده اند (هلدن و ریچی ، 1998؛ اشترائوس ، 1992).

اکثر محققان درباره تعریف کودکان در معرض خشونت خانوادگی تقریبا اتفاق نظر دارند که زمانی می توان این اصطلاح را به کار برد که کودک در خانه خشونت میان والدین را دیده، شنیده یا مستقیما در معرض آن قرار گرفته یا اینکه پیامدهای ناخوشایند ناشی از خشونت های فیزیکی و جنسی اعمال شده علیه مراقب خود را تجربه کرده باشد (ادلسون ، 1999).

امروزه می دانیم که اثرات خشونت فقط به قربانیان آن محدود نشده، بلکه شاهدان آن را نیز در بر می گیرد. کودکان شاهد خشونت، قربانیان خاموش یا نامرئی خشونت هستند. والدین اغلب تصور می کنند که کودکان آنها به آن میزان از رشد عقلی نرسیده اند که آن چه را می بینند به ذهن بسپارند. در صورتی که برخی مطالعات نشان می دهد که کودکان حتی در یک سالگی به شکل غیر کلامی اثرات مواجهه با خشونت میان والدین خود را به صورت آشفتگی های خواب، آشفتگی های خلقی و مشکلاتی در تعامل با همسالان (لیزر و همکاران، 1985) و نشانه های پس از سانحه (بگت و همکاران، 2006) نشان می دهند.

هیوز و همکاران (1989) دریافتند که کودکانی که هم شاهد خشونت و هم قربانی آن بوده اند، بیشترین مشکلات رفتاری را داشتند و کودکانی که صرفا شاهد خشونت بوده اند با سطح متوسطی از مشکلات دست به گریبان بودند؛ و همانطور که انتظار می رود کمترین میزان مشکلات در آن دسته از کودکانی دیده می شود که هیچ یک از این دو مسئله را تجربه نکرده اند. بنابراین با توجه به آنچه که گفته شد پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که چه رابطه ای بین مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی وجود دارد؟

پروپوزال آماده روانشناسی کودکان استثنایی

اهمیت و ضرورت:

در دهه های اخیر روان شناسان بر روابط کودک با مراقبینش تاکید بسیار کرده اند زیرا باور دارند واکنش های متقابل و صمیمیت والدین اساس رشد شناختی-عاطفی کودک را تشکیل و خطر ابتلای کودک به اختلال های روانی را کاهش می دهد. در محیط خانواده که در واقع جامعه ای محدود است، کنش و واکنش های میان اعضاء تاثیر بسزایی در کاهش یا افزایش مشکلات دارد. لذا در چنین محیطی صحبت از تاثیر یک سویه بر یکدیگر خطاست. نمی توان صرفا از مشکلات کودک سخن راند حال آن که روشن است در یک سیستم تعاملی رشد می یابد (جانسون و مش ، 2001).

اهمیت پیشگیری زودرس وقتی بیشتر آشکار می شود که شاهد ارجاع کودکان در سنین پایین به مراکز تخصصی بهداشت روانی باشیم و تاخیر در شناسایی مشکلات کودکان، نتیجه ای جز افزایش تاثیرات موقعیت منفی و ایجاد مشکلات جدی در راه بازپروری یا درمان آن ها نخواهد داشت (استورا، 1385).

از این رو با توجه به گستردگی ابعاد روانی، جسمانی و اجتماعی، ضرورت درمان و کاهش عوارض ناشی از معلولیت و ارتقاء سطح استقلال شخصی –اجتماعی این کودکان انجام بررسی هایی در این زمینه ضروری می نماید. همچنین مواردی که در ذیل به آن اشاره‌ شده دلیل بر اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق بوده است:

نیاز به بررسی رابطه مشکلات روانی والدین و خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی؛ درک روابط این سازه‌ها با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی، می‌تواند نقش مهمی در طرح‌های آموزشی و مداخلات مرتبط با کودکان استثنایی داشته باشد. شناسایی مشکلات روان‌شناختی در والدین کودکان استثنایی می‌تواند از بروز مشکلات رفتاری در کودکان استثنایی پیشگیری می‌نماید.

عدم وجود پژوهشی جامع در این حوزه؛ ایجاد زمینه برای انجام پژوهش‌های بیشتر و همه جانبه در این حوزه. با بررسی های انجام شده در ایران، هیچ تحقیقی بررسی رابطه مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی نشان نداده است. لذا بررسی رابطه مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی ضرورت پیدا کرد. نتایج حاصل از این پژوهش، می تواند چشم اندازی روشن و عملی برای مشاوران و روان درمانگران خصوصا خانواده درمانگران فراهم نماید. به علاوه، نتایج پژوهش می تواند مبنای نظری و عملی مناسبی برای کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی در موسسات مختلف آموزشی و درمانی از قبیل مراکز مشاوره در دانشگاهها، کلنیک ها و غیره مورد استفاده قرار گیرد. لذا بررسی رابطه مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی ضرورت پیدا نمود.

پروپوزال آماده روانشناسی کودکان استثنایی

پیشینه پژوهش

ارس و همکاران (2014) به بررسی کیفیت مرتبط به سلامتی در والدین کودکان مبتلا به آسیب شنوایی پرداختند. نتایج پژوهش آن‌ها نشان داد که والدین کودکان مبتلا به آسیب شنوایی کیفیت زندگی پایین‌تری نسبت به والدین کودکان عادی تجربه می‌کنند. و آسیب شنایی کودکان آن‌ها به طور منفی تمام ابعاد سلامتی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. زلر (2007) مطالعه ای که بر روی 6522 مادر و کودک بین ژانویه 1992 و دسامبر 2002 انجام داد نتایج نشان داد که نشانگان افسردگی مادران روی خط سیر مشکلات رفتاری کودکان تاثیر می گذارد و درگیری مثبت پدر این ارتباط را تعدیل می کند.

میداوس و همکاران (2007)مطالعه ای بر روی مادران با سلامت روان پایین انجام دادند که نتایج مطالعات نشان داد که اضطراب و افسردگی مادران با افزایش اختلالاتی نظیر اضطراب و افسردگی، نقص توجه و بی اعتنایی مقابله ای در کودکان رابطه دارد. میچل و هیوسر-کریم (2008) دریافتند که مادران نوجوانان مبتلا به ناتوانی‌های رشدی، بهزیستی روانی کمتر و افسردگی بیشتری از خود نشان می‌دهند.

هینتیرمیر (2006) در پژوهشی که روی والدین کم شنوا انجام داد به این نتیجه دست یافت که هرچه اضطراب والدین کودکان کم شنوا کمتر باشد مشکلات هیجانی و اجتماعی فرزندانشان هم کمتر است. کابلینسکی و همکاران (2006) در ارتباط با نقش والدین در مشکلات رفتاری کودکان آمریکایی نشان دادند نقش والدین سبک زندگی، تعارض های خانوادگی و افسردگی مادر در پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان موثر است. مادرانی که سعی در رفع تعارض های خانوادگی داشتند در کودکانشان مشکلات رفتاری کمتری مشاهده شد.

بت (2004) در پژوهشی به ارزیابی سطوح استرس در والدین کودکان با ناتوانی به این نتیجه دست یافت که بین سلامت روانی و سلامت هیجانی-رفتاری مادر و فرزندان، رابطه معناداری وجود دارد. هیوز و همکاران (1989) دریافتند که کودکانی که هم شاهد خشونت و هم قربانی آن بوده اند، بیشترین مشکلات رفتاری را داشتند و کودکانی که صرفا شاهد خشونت بوده اند با سطح متوسطی از مشکلات دست به گریبان بودند؛ و همانطور که انتظار می رود کمترین میزان مشکلات در آن دسته از کودکانی دیده می شود که هیچ یک از این دو مسئله را تجربه نکرده اند.

ریاحی و همکاران (1391) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که بين مشکلات رفتاری کل، علائم رفتاری برونی سازی و علائم رفتاری درونی سازی کودکان با همه خرده مقياس‌های سلامت روان مادران رابطه مثبت معناداری وجود دارد. علائم رفتاری درونی‌سازی کودکان با حساسيت بين فردی رابطه معناداری نشان نداد.

نتایج پژوهش خانجانی و همکاران (1389) نشان داد که اضطراب و افسردگی مادر پیش بینی کننده قوی اختلالات درونی سازی در دختران است. عامل اضطراب مادر در مقایسه با افسردگی مادر سهم بیشتری در پیش بینی اختلالات درونی سازی داشت. مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که بین افسردگی مادر با اختلالات درونی سازی و همچنین بین اضطراب مادر و اختلالات درونی سازی رابطه علی معنادار وجود دارد.

نریمانی و همکاران (1386) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که بین سلامت روانی مادران کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنسین از نظر علائم سلامت روانی یعنی افسردگی، اضطراب، روان پریشی، پرخاشگری و ترس مرضی تفاوت معناداری وجود دارد. اما از نظر شکایت جسمانی، وسواس-اجبار، حساسیت در روابط متقابل، و افکار پارانوئیدی تفاوت معنادار بین گروهها به دست نیامد.

 

پروپوزال آماده روانشناسی کودکان استثنایی

اهداف پژوهش

هدف کلی - بررسی رابطه مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی با مشکلات رفتاری کودکان استثنایی.

اهداف فرعی

1. تعیین رابطه بین مشکلات روانی مادر و مشکلات رفتاری کودکان استثنایی؛

2. تعیین رابطه بین مواجهه کودک با خشونت خانوادگی و مشکلات رفتاری کودکان استثنایی؛

3. تعیین رابطه بین مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی؛

4. پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان استثنایی براساس مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی. فرضیه ها:

5. بین مشکلات روانی مادر و مشکلات رفتاری کودکان استثنایی رابطه وجود دارد.

6. بین مواجهه کودک با خشونت خانوادگی و مشکلات رفتاری کودکان استثنایی رابطه وجود دارد.

7. بین مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی رابطه وجود دارد.

8. مشکلات روانی مادر و مواجهه کودک با خشونت خانوادگی، مشکلات رفتاری کودکان استثنایی را پیش بینی می کنند.

 

روش:

با توجه به موضوع و هدف پژوهش و با توجه به اینکه در این پژوهش هیچ متغیری دستکاری نمی شود و هدف تعیین رابطه بین متغیرهای پژوهش است، لذا روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است.

 

جامعه، نمونه و روش نمونه گیری:

جامعه آماری آن کلیه کودکان استثنایی(نابینا، ناشنوا، کم توان ذهنی) 7تا 12 سال و مادران آنها می باشند که به مراکز توان بخشی کودکان شهر .... مراجعه می کنند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس می باشد. نمونه پژوهش 150 نفر می باشد که براساس ملاک ورود به پژوهش (سن کودک 7 تا 12 سال، نداشتن مشکلات روانی و جسمی مزمن در مادران، داشتن رضایت برای شرکت در پژوهش) انتخاب می شوند. بعد از انتخاب آزمودنی ها پرسشنامه های چک لیست نشانگان روانی SCL.90.R، پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر فرم والدین و مقیاس تاکتیک های تعارض در اختیار مادران آنها قرار می گیرد تا تکمیل نمایند.

 

نوآوری در پژوهش:

با عنایت به جدید بودن نسبی موضوع و عدم پژوهش در جامعه مورد نظر نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده مسئولین امر قرار گیرد.

 

ابزار:

چک لیست نشانگان روانی SCL.90.R: آزمون SCL.90.R برای اولین بار در سال 1973 به وسیله دراگوتیس و همکارانش براساس تجربیات بالینی و تحلیل های روان سنجی قبلی به صورت و شکل فعلی ارائه و معرفی شد(دراگوتیس و کلری ، 1977). از آن به بعد این آزمون در مطالعات زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. آزمون SCL.90.R یک فهرست علائم روانی خود گزارشی دهی 90 سوالی است که به وسیله تحقیقات روان سنجی بالینی به وجود آمده است. این آزمون شامل 90 ماده در مقیاس لیکرت 5 درجه ای (0=هیچ، 1= کمی، 2=تاحدودی، 3= زیاد، 4= به شدت) می باشد.

این ابزار 9 بعد از علائم روان پزشکی (شکایت جسمانی، وسواس فکری – عملی، حساسیت میان فردی، افسردگی، اضطراب، خصومت، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روانپریشی) را مورد بررسی قرار می دهد. در این مقیاس 7 ماده اضافی نیز وجود دارد که در هیچ یک از ابعاد یاد شده طبقه بندی نشده است و با عنوان سایر از آنها یاد می شود. این آزمون حالت های فرد را از یک هفته پیش مورد ارزیابی قرار می دهد(دراگوتیس و کلری، 1977؛ حبیب زاده ، 1380).

علاوه بر ابعاد نه گانه فوق 3 معیار کلی نیز در این آزمون گنجانده شده که شامل علائم مرضی(GSI)، معیار ضریب ناراحتی(PSDI) و جمع علائم مرضی (PST) می باشد و نمره گذاری و تفسیر آزمون براساس 3 شاخص کلی صورت می گیرد(دراگوتیس و کلری، 1977؛ حبیب زاده، 1380).

این پرسشنامه در پژوهش های زیادی در خارج و داخل مورد استفاده قرار گرفته و از روایی بالایی برخوردار بوده است. دراگواتیس، ریکلز و راک (1976)، ضرایب روایی ملاکی همزمان ابعاد نه گانه این آزمون را با پرسشنامه چند وجهی مینه سوتا (MMPI) به استثنای مقیاس وسواس اجباری بین 36/0 تا 73/0 گزارش کرده اند که همگی در سطح یک درصد (01/0 (P<معنادار بوده است (دراگوتیس، 2000).

دراگوتیس، مورو، فتینگ، پتمن (1984-1983) در یک مطالعه همه گیر شناسی بیماریهای روانی که در چندین مرکز سرطان شناسی با استفاده از آزمون (SCL-90-R) به عنوان وسیله سرند کردن انجام دادند. نتایج تحقیق حاکی از قدرت مناسب آزمون در تمیز و تشخیص افراد سالم از بیمار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که این آزمون به خوبی قادر به تشخیص بیماران سرند شده که نیازمند مداخله درمانی بودند در مقایسه با کسانی که نیازی به شیوه درمانی نداشته بودند(دراگوتیس، 2000).

 

پروپوزال آماده روانشناسی کودکان استثنایی

پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر:

این پرسشنامه توسط مایکل راتر در سال 1975 ساخته شده است و شامل نسخه A و B است که نسخه Aدارای 31 عبارت است و توسط والدین تکمیل می شود. والدین حدود 20 دقیقه با توجه به رفتارهای کودکان در 12 ماه گذشته می توانند به پرسش ها پاسخ دهند. نمره 13 در فرم A نقط برش است و کودکانی که نمره 13 یا بالاتر داشته باشند دارای مشکل شناخته می شوند.

پرسشنامه های فرم والدین و معلم به 5 زیر گروه طبقه بندی شده است و هر گروه سئولات خاصی را در بر می گیرد که عبارتند از: پرخاشگری/بیش فعالی؛ اضطراب/افسردگی؛ ناسازگاری اجتماعی؛ رفتار ضد اجتماعی؛ اختلال کمبود توجه. در نمره گذاری به هر سوال این پرسشنامه حداقل صفر و حداکثر 2 نمره تعلق می گیرد: نمره صفر زمانی تعلق می گیرد که در مورد رفتار کودک صادق نباشد، نمره یک زمانی به سوالات پرسشنامه داده می شود که تنها در مواردی در رفتار کودک، صدق کند و نمره 2 زمانی به رفتار توصیف شده داده می شود که کاملا در مورد کودک صادق باشد (حیدری و همکاران، 1385).

اعتبار و روایی این پرسشنامه برای اولین بار توسط مهریار 1373 با روش دو نیمه کردن و بازآزمایی 85/0 گزارش شده است (یوسفی،1377). عدل (1372) از طریق روش های دو نیمه کردن و باز آزمایی، ضریب همبستگی، این پرسشنامه را به ترتیب 68 و 85 درصد گزارش کرده است که هر دو در سطح 01/0 معنی دار بودند(به نقل از حیدری و همکاران، 1385).

مقیاس تاکتیک های تعارض:

این یک ابزار 15 سوالی است که برای سنجش سه تاکتیک حل تعارض (یعنی استدلال، پرخاشگری کلامی، خشونت) بین اعضای خانواده تدوین شده است. این مقیاس سه فرم دارد: تعارض با برادر یا خواهر، تعارض با والدین و حل تعارض مادر و پدر (باقری ثنائی و همکاران، 1387). نمرات زیر مقیاس استدلال در هر یک از مقیاس های تاکتیک های تعارض از پرسش های A تا E بدست می آید.

نمرات پرخاشگری کلامی-روانی با جمع پرسش های F تا J پرخاشگری فیزیکی با جمع پرسشهای K تا O بدست می آید. دامنه نمرات 0 تا 15 است که نمرات بالاتره به معنی استفاده بیشتر از یک تاکتیک به خصوص است. آزمودنی ها باید میزان خشونت را در مقیاسی 5 درجه ای از هرگز تا بیش از ماهی یکبار درجه بندی نموده و گزارش کنند.

نمرات درجه بندی های مقیاس به ترتیب شامل 0=هرگز، 1=یک بار در سال، 2= دو یا سه بار، 3=اغلب، اما کمتر از یک بار در ماه، 4=حدودا ماهی یکبار، 5=بیش از ماهی یکبار تجربه خشونت می باشد (باقری ثنایی و همکاران، 1387). این مقیاس در سال 1979 توسط اشتراوس برای ارزیابی خشونت کلامی، روانی و جسمانی تهیه شده است. اشتراوس پایایی و روایی مقیاس را روی 2143 نفر از زوج های آمریکایی ارزیابی نموده و با ضریب آلفای کرونباخ پایایی حداقل 78/0 را برای مقیاس خشونت بدست آورد (کامرانی فکور، 1385).

این مقیاس در ایران برای نخستین بار توسط محمد خانی (1384) به فارسی برگردانده شد و با کسب اجازه از اشتراوس به کار گرفته شد. میانگین ضریب پایایی این مقیاس با استفاده از آلفای کرونباخ از 79/0 برای خشونت روان شناختی تا 91/0 برای مذاکره گزارش شده است (محمدخانی، 1384).

 

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات:

جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده توسط ابزار های فوق، از شاخص ها و روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده می شود. از آمار توصیفی برای بدست آوردن فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و خطای استاندارد داده ها و سپس از آمار استنباطی برای بدست آوردن ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه با استفاده از نرم افزار spss به کار گرفته می شود.