دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی در مورد اضطراب

بخش هایی از فصل پنجم این پایان نامه:

پژوهش حاضربه روش آزمایشی باطرح پیش آزمون –پس آزمون بادوگروه (آزمایش و کنترل)می باشد که درسال 1392برروی کارکنان شبکه بهداشت ودرمان شهرستان پاسارگاد انجام شده است. در این فصل ابتدا خلاصه پژوهش و سپس بررسی و تبیین فرضیه های پژوهش و سرانجام پیشنهادها و محدودیتهای پژوهش ارائه می گردد. 5-1- خلاصه : هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش گروهی ابراز وجودبرکاهش اضطراب ،پرخاشگری وفرسودگی شغلی کارکنان شبکه بهداشت ودرمان به تعداد 204 نفر ونمونه پژوهش شامل72نفر پرسنل است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش وکنترل قرارگرفتند .درابتدا پیش آزمون توسط هردوگروه تکمیل وسپس گروه آزمایش در8جلسه 60دقیقه ای تحت آموزش گروهی ابراز وجود قرار گرفتند.

گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. پس ازمدت دو ماه پس آزمون برای هردوگروه اجراشد.ابزارپژوهش شامل پرسشنامه اضطراب بک ،پرخاشگری باس وپری وفرسودگی شغلی ماسلاچ بود. داده های پژوهش بااستفاده ازآمار توصیفی نظیر میانگین،انحراف معیار وواریانس و ازآمار استنباطی نظیر تی تست مستقل ،تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا)، وکواریانس موردبررسی قرارگرفت ونتایج زیر بدست آمد:

1-آموزش گروهی ابراز وجودموجب کاهش اضطراب کارکنان شبکه بهداشت ودرمان نمی شود.

2-آموزش گروهی ابرازوجود موجب کاهش پرخاشگری کارکنان شبکه بهداشت ودرمان نمی شود.

3-آموزش گروهی ابرازوجود موجب کاهش فرسودگی شغلی کارکنان شبکه بهداشت ودرمان نمی شود. مهارتهای زندگی روشهاومهارتهای اصلی وضروری برای یك زندگی سالم و سازنده است.

این مهارتها، مجموعه ای ازتوانایی ها هستندكه سبب سازگاری ما با محیط وشكل گیری رفتارهای مثبت ومفید می شوند.این توانایی هافردرا قادر می سازندكه نقش مناسب خودرا در جامعه به خوبی ایفا کندوبدون آن كه به خودویادیگران لطمه ای بزند،باخواسته ها،انتظارات، مسائل ومشكلات روزانه خصوصاً درروابط خود با دیگران، به شكل موثرتری روبه رو شود .جرات مندی مجموعه ای از مهارت ها است که هر کسی از راه تمرین می تواند به آن دست یابد.مهم ترین جنبه آن پس از کسب این مهارت این است که ناگهان افرادمتوجه می شوندکه می توانندبدون هیچ گونه احساس گناه نه بگویند،خواسته های خود را مستقیما مطرح کنند، با دیگران راحت تر ارتباط برقرار کنند.

از همه مهم تر اعتماد به نفس افرادبه شدت بالا می رود.امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی وتغییردرشیوه های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند پژوهش های بی شماری نشان داده اند كه بسیاری ازمشكلات بهداشتی واختلالات روانی عاطفی ریشه های روانی اجتماعی دارند.

نگرانی واضطراب ازجمله حالات روانی هستند که درعصر پرشتاب کنونی بدون آنکه خود متوجه باشیم برغالب اعمال ورفتار سایه افکنده اند.درشرایط کنونی که عصر ارتباطات اعم از شخصی وجمعی است ،موفقیت های افراد بستگی به داشتن روابطی صحیح ومنطقی ومناسب با اطرافیان ،چه درخانواده وچه دراجتماع دارد(لوگال ،به نقل ازشجاع رضوی ،1371). محققین معتقدندكه ابراز وجود یک عملكرد فردی است كه به سازگاری در تعامل اجتماعی كمك می كند.

تعامل ناموفق ابراز وجود بر افسردگی، اضطراب،پرخاشگری و اختلالات شخصیت می افزاید.هدف از آموزش ابراز وجود آن است كه فرد بتواندتوانایی لازم برای برخورد با مسائل و مشكلاتی كه تنش زا باشند را ایجاد كند و از این طریق بهداشت روانی فرد را فراهم آورد. تحقیقات نشان داده است افرادی كه روی پای خود می ایستند و به دیگران وابسته نیستند احساس ارزشمندی می كنند. ابرازوجود باعث كاهش اضطراب، افسردگی، گوشه گیری و افزایش سازگاری اجتماعی و اعتمادبه نفس و به طور كلی باعث افزایش سلامت روانی فرد می شود. بنابراین یكی از عوامل مهم در ارتباط بین فردی سالم، داشتن ابراز وجود است .

ابراز وجود به عنوان یكی ازعوامل مهم موفقیت در روابط بین فردی محسوب می شود. ضعف در این توانایی موجب افزایش تنش روانی و در نتیجه اختلال در زمینه بهداشت روانی افرادخواهد شد. افراد با مهارت های ابراز وجود ضعیف هم برای خود و هم دیگران مشكلات عدیده ای را به وجود می آورند. 5-2- فرضیه‌های پژوهش 1-آموزش گروهی ابراز وجودموجب کاهش اضطراب کارکنان شبکه بهداشت ودرمان می شود.

2-آموزش گروهی ابرازوجودموجب کاهش پرخاشگری کارکنان شبکه بهداشت ودرمان می شود. 3-آموزش گروهی ابرازوجود موجب کاهش فرسودگی شغلی کارکنان شبکه بهداشت ودرمان می شود.

فرضیه اول: آموزش گروهی ابراز وجودموجب کاهش اضطراب کارکنان شبکه بهداشت ودرمان می شود . همان طور که در جدول 10-4 نشان می دهد تفاوت میان دو گروه کنترل و آزمایش در متغیر اضطراب معنادارنمی باشد. لذا برای بررسی تفاوت میان دو گروه کنترل و آزمایش پس از آموزش گروهی ابراز وجودآزمون تی تست گروه های مستقل در جدول 11-4 نشان می دهدتفاوت میان نمرات اضطراب دو گروه کنترل وآزمایش پس ازآموزش گروهی ابرازوجود معنادار نمی باشد. بنابراین فرضیه اول پژوهش مورد تأیید نمی باشد.

این یافته پژوهش بانتایج تحقیقات انجام گرفته ازکامیل وهمکاران(2006)، نوتاوسروسی(2003)، پاترسون(2002)، لسورلستر(2001)، شانون(1999)، استفان(1997)، روزنبرگ وهاپکو (1997)،وایز(1996)،ولپه(1970)، لاریجانی وهمکاران(1389) همسومی باشد.بانتایج تحقیقات انجام گرفته از داون مک براید(2012)،آمال موسی(2011)، لین (2008)،لارکین(2002)،دبی وهمکاران(2002)،توماکا و همکاران(1999)،وایز(1998)، دبی وهمکاران(1996)،جفری(1993)،ربیعی وهمکاران(1389)، تقوی لاریجانی وهمکاران(1388)،حاج امینی و همکاران(1387)،رحیمی وهمکاران(1385)،محمودی عالمی وهمکاران(1383)،نیسی وشهنی ییلاق(1380)،طارمیان(1380)ناهمسو می باشد. به نظرمی رسد علیرغم استقبال پرسنل ازآموزش ابرازوجودآنهادرپیاده کردن واجرای آن درزندگی خانوادگی وشغلی باموانعی روبه روبودندکه انگیزه آنها راسلب می کرد.چنانچه دربعد پژوهش کیفی این تحقیق ،آنهاپس ازاجرای پس آزمون ابرازمی داشتند که به دلایل مختلف قادر نبودندیانمی خواستند یانمی توانستندمواردآموزش ابرازوجودرادرزندگی خودپیاده کنند.

از جمله تبیین های احتمالی که می توان برای این یافته در نظر گرفت این است در نظریه ی یادگیری اجتماعی می توان دیدکه به‌جای تعارض‌های درونی، شیوه‌هائی در مدار توجه قرار می‌گیرد که طی آن، اضطراب از راه یادگیری با برخی موقعیت‌ها مرتبط می‌شود(اضطراب آموخته شده).دختر بچه‌ای که والدینش او را به‌‌خاطر عصیان در برابر خواسته‌هایشان و پافشاری بر خواست‌های خودش تنبیه کرده‌اند، سرانجام یاد می‌گیرد که درد تنبیه را به رفتار ابراز وجود پیوند دهد. از این راه بعدها هر بار که دختر به فکر ابراز وجود و ایستادگی در برابروالدین خودمی‌افتد، مضطرب می‌شود(اتکینسون وهمکاران ،1992،به نقل ازبراهنی وهمکاران،1378).

فرزندانی كه در خانواده های باشیوه فرزند پروری استبدادی رشد وتربیت یافته اند، قادر به بیان آزادانه افكارواحساسات وانتقادات واعتراضات خود نبوده ودرصورت لزوم نمی تواننددرخواستهای غیرمنطقی دیگران رارد كنندچنین افرادی از توان ابراز وجودبرخوردارنیستندودچار اضطراب می شوند.در زندگی ماشینی امروزه متاسفانه با کاهش ارتباط صمیمانه میان اعضای خانواده، اقتدار ومسئولیت پذیری والدین در ایفای وظایف خانوادگی شان رو به کاهش نهاده است. در این میان نقش ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را نباید نادیده گرفت. البته ناتوانی افراد به علت ارتباط خانوادگی ،وابستگی وسنتی بودن تمایل به ابراز وجود را کم کرده است .

یکی دیگر ازتبیین های احتمالی مربوط به عدم کاهش اضطراب که درنظریه یادگیری اجتماعی وجود داردبه این نکته اشاره می کند که منابعی در شرطی شدن ویا ارائه‌ شناخت به یادگیرنده موثر هستند. این منابع که برخی توان آموزش‌های مثبت و منفی را دارند (مانند گروه همسالان) و برخی قاعدتاً دارای کارکرد آموزشی مثبت هستند (مانند مدرسه) عبارت‌اند از: 1-خانواده:یكی ازمنابع مؤثردریادگیری اجتماعی، اعضای خانواده و به‌ویژه والدین هستند.

خانواده برای كودك كم سن وسال معرف همه دنیایی است كه اورااحاطه كرده است.تصویر خوددرنزد كودك، انعكاس احساسی است كه اعضای خانواده نسبت به اودارند؛بنابراین، تصوری كه فردازخودو نیز از جهان پیرامون وازافرادی كه درپیرامون اوینددارد،به طورمستقیمت تحت تأثیرنظروباورهای خانواده‌اش قراردارد(کوئن،به نقل ازتوسلی وفاضل،1388).بندورا درتحقیقی كه درباره تأثیر سرمشق‌گیری بر یادگیری اجرا شد، رفتار والدین دو گروه كودك را مقایسه كرد.

یك گروه از كودكان بسیار پرخاشگر و گروه دیگر از كودكان خوددار تشكیل شده بود. طبق نظریه بندورا، رفتار كودكان باید رفتار والدین آن‌ها را منعكس كند. این پژوهش نشان داد كه والدین این كودكان خوددار، خوددار و والدین كودكان پرخاشگر، پرخاشگر بودند.

بندورا از تحقیقات خود نتیجه گرفت كه آغاز یادگیری رفتارها -خوب و بد، بهنجار و نابهنجار- با تقلید كردن از رفتار والدین خود به‌عنوان الگو است.از جمله رفتارهای متعددی كه كودكان از طریق سرمشق‌گیری فرا می‌گیرند، ترس‌های غیرمنطقی هستند. كودكی كه می‌بیند والدین او هنگام طوفان می‌ترسند یا وقتی با افراد غریبه مواجه می‌شوند عصبی هستند، به‌راحتی این اضطراب‌ها را جذب كرده و آن‌ها را تا بزرگسالی بدون آگاهی از علت آن‌ها، با خود به همراه می‌برد. البته، رفتارهای مثبتی چون توانمندی، جرأت و خوشبینی هم از والدین و الگوهای دیگر آموخته می‌شوند.

در سیستم اسكینر، تقویت‌كننده‌هارفتاررا كنترل می‌كنند؛ از نظر بندورا، این الگوها هستند كه رفتار را كنترل می‌كنند.ازطرفی درنظریه یادگیری اجتماعی بندورامطرح می شودکه شرط تبدیل یادگیری به عملکرد است ووقتی درفرهنگ یک جامعه جرات ورزی تقویت نشودابرازوجود علیرغم یادگیری فردبه عملکردتبدیل نخواهد شد(شولتز ،1998،به نقل ازسیدمحمدی،1389).

2- رسانه‌های همگانی:رسانه‌ها و به‌ویژه تلویزیون، مجموعه‌ای از عوامل قدرتمند در یادگیری اجتماعی هستند(ارونسون ،2001به نقل ازشکرکن،1391).بندورا منتقد صریح جامعه‌ای است كه الگوهای غلط را برای كودكان تأمین می‌كند. مخصوصاً‌ الگوهای رفتار خشونت‌بار كه در تلویزیون و فیلم‌ها و بازی‌های ویدیویی نمایش داده می‌شوند.پژوهش اوتأثیرالگوهارابررفتاربه وضوح نشان می‌دهد(سیدمحمدی،1389).

همچنین رسانه‌ها از طریقی چون آموزش، متقاعدسازی و تبلیغات باعث یادگیری اجتماعی می‌شوند. 3-مدرسه: كودك در مدرسه هنجارهایی چون استقلال، موفقیت، عام‌گرایی و خاص‌گرایی (درك شباهت و تفاوت خود با دیگران در جمع) را می‌آموزد(شارع پور،1389). همچنین پارسونز از بحثی به نام "یادگیری پنهان" در مدرسه نام می‌برد كه طی آن، دانش‌آموزان مسائلی چون احترام به معلم، توجه به حقوق هم‌كلاسی‌ها و عادات پسندیده را می‌آموزد.آموزش شهروندی و حقوق و وظایف شهروندی نیز از دیگر دستاوردهای فرآیند یادگیری در مدرسه است(شارع پور،1389). 4-گروه همسالان:تأثرازگروه،ازپدیده‌های مسلم اجتماعی است(نیکزاد،1379).

روان‌شناسان اجتماعی ازتمایل فردبرای جستجوی پاداش دردرون گروه واجتناب ازتنبیه‌های آن،تعبیربه وابستگی هنجاری می‌كنند(بداروهمکاران ،به نقل ازگنجی،1389). به نظر ساترلند، اكثراً رفتار تبهكارانه در درون گروه‌های نخستین به‌ویژه گروه‌های همسالان فراگرفته می‌شود(گیدنز،به نقل ازصبوری،،1377).

البته این تأثیر، صرفاً در كجروی نیست بلكه در همنوایی و رفتار مثبت نیز وجود دارد. 5-خرده‌فرهنگ‌ها:گروه‌های مذهبی(مسجد، کلیسا، نماز جمعه )ومنهای آن روحی که درتعالیم صحیح خودبه همراه دارند کلان‌ْ فرهنگ دینی راتشکیل می‌دهدوخرده‌فرهنگ تلقی نمی‌شوند،دارای ارزش‌هایی هستند که کم‌وبیش محصول رنگ و لعاب افکار درست و نادرست اعضای گروه است و این ارزش‌ها به سرعت در بین اعضا سرایت می‌کند.فرهنگ هاباتوجه به الگوهای ارزشی وطرزتلقی های اصولی شان،باهم متفاوتند.گرت هافستد ،دانشمندهلندی،روش مفیدی برای درك ارزش های متفاوت درفرهنگ های ملل که می توانند بر رفتار در محیط کار تأثیربگذرانند، ارائه می دهد.پنج بعد فرهنگ ملی در چارچوب پیشنهادی وی را می توان به شرح ذیل تبیین نمود:

1-فردگرایی/جمع گرایی

2-فاصله قدرت

3-عدم قطعیت گریزی

4-بلندمدت/کوته مدت نگری

5-مردانگی- زنانگی:

درفرهنگهای مردانه استقلال عمل باارزش است. لذا تاکید بر قاطعیت، رقابت و موفقیت در بازار است. در فرهنگ زنانه تاکید بروابستگی، برابری جنسیت، کیفیت زندگی، ارتباطات پرسنلی است(احمدی وسلسله،1390).پس می توان گفت مردگرایی باقاطعیت ارتباط تنگاتنگی دارد(موسوی وهمکاران،1386) .

دراین پژوهش اکثر افراد زن هستند.درمورد جنسیت، میزان جرأت ورزی دربین زنان و مردان متفاوت می باشد چنانچه تحقیقات نشان می دهند میزان جرأت ورزی در میان مردان بیشتراز زنان است هم چنین به لحاظ فرهنگی در تعاملات،زنان جوامع آسیایی میزان جرأت ورزی کمتری نسبت به زنان جوامع غربی از خود نشان می دهند (کجل،2009؛توکلی وهمکاران،2009).

کاربرد این مطلب:

نقد پایان نامه، آموزش روش تحقیق، منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی