نگرشهای افراد جامعه بویژه والدین، خواهر و برادرها، معلمان و هم کلاسی ها اثر چشمگیری بر نگرش فرد معلول نسبت به معلولیتش و خودش دارد.

اگر آنها نسبت به او احساس تاسف کنند احساس ناراحتیش بیشتر میشود. اگر آنها او را به عنوان یک معلول طرد کنند، وی همه نگرشهای منفی را نسبت به خودش تجربه خواهد کرد و پی می برد که این رفتارها ریشه اجتماعی دارد. احساساتی نظیر احساس رنجش، دلسوزی نسبت به خود باعث کم شدن جذابیتش شده و احساس طرد شدن از طرف جامعه افزایش خواهد یافت. زمانی که این نقع کم یا زیاد میشود نگرشهای اجتماعی مساعدتر خواهد شد. به طور کلی نقع کوچک مانع از انجام کارهایی نمی شود که دیگران انجام می دهند و معمولا به طور جزیی یا کامل می تواند پوشیده شود. نقص بزرگ باعث ایجاد احساس ترحم و همدردی میشود. نگرشهای اجتماعی نیز تحت تاثیر میزان معروفیت و سرشناس بودن فرد معلول قرار می گیرند. زمانی که مردم با یک فرد ناتوان آشنا می شوند نسبت به زمانی که برای اولین بار او را ملاقات می کنند به وی نگرش مطلوب تری خواهند داشت. در برخوردهای اولیه بسیاری از مردم در برخورد با یک معلول جسمی احساس ناراحتی می کنند بویژه اگر این نقص آشکار باشد و فورا به رابطه خود با فرد معلول خاتمه می دهند. بیشترین نگرشهای اجتماعی نامطلوب نسبت به افرادی که از یک نقص جسمی رنج می برند در افرادی که نژادپرست هستند دیده می شود. آنها با یک فرد معلول مانند یک غریبه رفتار کرده و او را طرد می کنند. این امر در مورد افرادی صدق می کند که جزء اقلیتهای مذهبی، نژادی یا در گروههای اجتماعی اقتصادی خاصی هستند. نگرشهای اجتماعی نامطلوب موجب مشکل شدن پذیرش اجتماعی، ایجاد موانعی برای کار و ازدواج و احساس طرد شدن آنها از جانب اعضای خانواده میشود که به طور غیرمستقیم بر شخص تاثیر می گذارد. تحت چنین شرایطی او به سختی می تواند تصور از خود مثبت داشته باشد حتی اگر بتوانند به راحتی ظاهر بدنش را مطابق با فرهنگ جامعه تغییر دهد و حتی اگر نقص فیزیکی اش اصلاح یا پوشانده شود.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی (ایده 306) :

رابطه نگرش والدین به کودکان با تصویر از خود در کودکان دارای معلولیت جسمی