پژوهشگران متخصص ما به رایگان یک نمونه پروپوزال آماده کارشناسی ارشد روانشناسی را برای دانلود به چهار بخش تقسیم کرده اند تا برای راهنمای نحوه نوشتن پروپوزال پایان نامه روانشناسی مورد استفاده قرار گیرد (بخش سوم).

این پروپوزال به صورت کامل و در چهار بخش در این سایت منتشر شده است که لینک بقیه بخش ها در پایان همین مطلب موجود است.

بخش سوم:

عنوان نمونه پروپوزال ارشد روانشناسی

تاثیر آموزش روش های مقابله با استرس بر بهبود عملکرد خانواده بیماران روانی

 

پیشینه و سواق یا مروری بر مطالعات:

اوسمان و همکاران(2010) در مطالعه ای به بررسی اختلال افسردگی و عملکرد خانواده بیماره مبتلا به اسکیزو فرنیک پرداختند.

از مجموع 234 مراقبان 232نفر از آنها که معیارهای ورود به مطالعه را دارا بودندپرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه عملکرد خانواده را تکمیل نمودند یافته ها نشان داد که شیوع پریشانی روانی در نمونه مطالعه 14% (33 نفر) و از اختلال افسردگی 6% بود (14 نفر).

هیچ ارتباطی بین ویژگی های اجتماعی جمعیت شناختی بیماران و مراقبان با اختلال افسردگی وجود نداشت، اما اریتاط معناداری بین اختلالات افسردگی و ابعاد عملکرد خانواده از نظر ارتباطات و نقش وجود داشت.

کی پور، آرمان و مارسی (2011) به بررسی اثر بخشی آموزش مقابله با استرس عملکرد خانواده، سلامت روان افراد مبتلا به HIV پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که آموزش مقابله با استرس بر عملکرد خانواده موثر است.

و بین گروه آزمایش و کنترل در مرحله بعد آموزش تفات معناداری وجود داشت و نتایج بعد از سه ماه گیگیری نیز حفظ شدند. الششتای (2011) پژوهشی با هدف بررسی راهبردهای مقابله در برابر استرس های روزمره زندگی در بیماران اسکیزوفرنیک و تاثیر این راهبردها بر کیفیت زندگی این بیماران می پردازد.

برای این منظور 75 بیمار اسکیزوفرنیک با استفاده از پرسشنامه های راهبرد مقابله ایف علائم مثبت و منی بیماری و پرسشنامه کیفیت زندگی برای اسکیزو فرنیک ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که شایع ترین راهبرد مقابله در این بیماران حواس پرتی و پذیرش بودند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که علائم منفی اسکیزوفرنیک بر روی کیفیت زندگی بیماران تاثیر می گذارند.

الششتای و الزب (2011) پژوهشی با هدف راهبردهای مقابله با استرس و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیک در عربستان صعودی و مصر انجام دادند. برای این منظور 140 بیمار اسکیزوفرنیک عربستان صعودی و 140 بیمار مصر را انتخاب کردند. و از پرسشنامه علائم مثبت و علائم منفی، و پرسشنامه کیفیت زندگی و راهبرد کنار آمدن برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمودند.

نتایج پژوهش آنها نشان داد که که بیمارن عربستان صعودی بیشتر از راهبردهای مقابله حواس پرتی و پذیرش استفاده می کردند. و همچنین در بیماران مصری بین طول مدت بیماری و زیر مقیاس های انگیزش و انرژی رابطه مثبت معنادار پیدا کردند.

یزدانی، نویدیان، پهلوان زاده، (1389) پژوهشی با هدف تعيين اثربخشي آموزش خانواده بر ميزان افسردگي، اضطراب و استرس مراقبين خانوادگي بيماران رواني بستري در بيمارستان نور شهر اصفهان انجام دادند.

مطالعه نوعي کارآزمايي باليني تصادفي يک سوکور است که تاثير يک برنامه آموزش رواني چهار هفته اي را براي يک دوره زماني سه ماهه بر روي 100 نفر از مراقبين خانوادگي بيماران رواني بستري در بيمارستان نور شهر اصفهان بررسي نمود. افسردگي، اضطراب و استرس مراقبين با استفاده از پرسشنامه DASS (فرم 42 سوالي) تعيين شد. یافته ها نشان داد که ميانگين نمره افسردگي، اضطراب و استرس در گروه آزمون به طور معناداري نسبت به گروه کنترل، در مراقبين خانوادگي بيماران مبتلا به اختلال اسکيزوفرنيا و اختلال خلقي کاهش يافت.

در نتیجه برنامه آموزش خانواده به منظور کاهش افسردگي، اضطراب و استرس در مراقبين خانوادگي بيماران رواني موثر بوده و اين امر مي تواند کيفيت زندگي بيماران و مراقبين را به طور بالقوه اي بهبود و ارتقا بخشد.

 

چارچوب پژوهش:

اختلال اسکیزوفرنی همچنانکه در DSM-5 آمده است، این اختلال با نابهنجاریهایی در یک یا چند مورد از پنج زمینه زیر مشخص شده اند: هذیان ، توهم ، تفکر آشفته، رفتار حرکتی بسیار آشفته یا نا بهنجار (ازجمله کاتاتونی) و نشانه های منفی(گنجی، 1392؛ انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393).

هذیان های عقاید ثابتی هستند که با وجود شواهد مغایر، پذیرای تغییر نیستند. محتوای انها می تواند انواع موضوعات را در بر داشته باشد (مثل گزند و آسیب، ارجاعی، جسمانی، مذهبی، بزرگ منشی).

توهمات تجربیات شبه ادراک هستند که بدون محرک بیرونی روی می دهند. آنها واضح روشن هستند، از نیرو و تاثیر ادراک های بهنجار برخوردارند، و تحت کنترل ارادی نیستند. تفکر آشفته معمولا از گفتار استنباط می شود. امکان دارد فرد از یک موضوع به موضوع دیگر جابجا شود. جواب ها به سوالات ممکن است به طور غیر مستقیم ربط داشته یا کاملا بی ربط باشد(گنجی، 1392؛ انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393).

رفتار حرکتی بسیار آشفته یا نا بهنجار می تواند خود را به شیوه های مختلف آشکار سازد که از حماقت بچگانه تا سراسیمگی غیر قابل پیش بینی گسترش دارد. مشکلات می توانند هر نوع رفتار هدفمند مورد توجه قرار گیرند که به مشکلاتی در انجام دادن فعالیت های روزمره منجر می شوند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393).

نشانه های منفی بخش قابل ملاحظه ای از بیماری مرتبط با اسکیزوفرنی را توجیه می کنند، ولی در اختلالات روان پریشی دیگر کمتر برجسته هستند. دو نشانه منفی در اسکیزوفرنی برجسته اند: کاهش ابراز هیجانی و بی ارادگی . کاهش ابراز هیجانی، کاهش هایی را در ابراز هیجانات در چهره، تماس چشمی، آهنگ صدا، و حرکات دست، سر، و صورت که معمولا تاکید هیجانی به گفتار می دهند، شامل می شود. بی ارادگی کاهش انگیزش در فعالیت های هدفمندی است که خود فرد آنها را آغاز می کند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393).

مفهوم خانواده و عملکرد آن خانواده صرفا حضور تعدادی از افراد که در یک فضای فیزیکی و روان شناختی در کنار هم قرار دارند، نیست. خانواده به عنوان یک سیستم اجتماعی-فرهنگی تلقی می شود که در کنار همه ی خصوصیات دیگرش، دارای مجموعه ای از قواعد است و هر یک از اعضایش نیز نقش خاصی دارند.

این سیستم دارای یک ساختار قدرت است که ه وسیله ی آن، اشکال مختلفی از ارتباط را بروز می کند. هر خانواده روش خاصی برای مواجهه با مشکلات دارد. اعضای این سیستم با هم رابطه ای عمیق و چند لایه ای دارند. همچنین اعضای خانواده تا حدود زیادی پیشینه ی مشترک، ادراکات درونی شده ی مشترک، مفروضات و دیدگاههای درباره ی دنیا و برداشت مشترکی از اهداف زندگی دارند (نظری، 1393).

در چنین نظامی، افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیر پا، و متقابل به یکدیگر متصل شده اند. ممکن است از شدت و حدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، لیکن باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی خانوادگی به بقای خود ادامه خواهد داد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

ورود به چنین نظام سازمان یافته ای صرفا از طریق تولد، فرزند خواندگی، یا ازدواج صورت می گیرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392). در داخل این سیستم، حلقه های عاطفی قدرتمند، پایدار و متقابلی افراد را به هم گره زده است.

بنا به گفته ی کی (1985) خانواده ها صاحب اعضای جدیدی می شوند و به مرور آنها را از دست می دهند، اما روابط خانوادگی همچنان پابرجا باقی می ماند. نفوذ خانواده باعث می شود، حتی زمانی که اعضاء در اثر فاصله های فیزیکی و یا گاهی مرگ از هم جدا می شوند، حلقه های عاطفی و ارتباطی اعضاء باقی بماند. به عبارتی عضو یک خانواده هرگز نمی تواند به طور کامل و واقعی، عضویت در آن خانواده را از دست بدهد (نظری، 1393).

بر خلاف اعضای متعلق به نظام های غیر خانوادگی که عمدتا می توان در غیاب آنها عضو جدیدی را جایگزین ساخت،اعضای خانواده تعویض ناپذیر هستند. این امر در وهله نخست به خاطر آن است که ارزش اصلی خانواده حاصل شبکه روابطی است که توسط اعضای آن به وجود آمده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

خانواده ها از نطر سازمانی، سیستم عاطفی پیچیده ای دارند که ممکن است حداقل مرکب از سه نسل باشند. البته امروز به دلیل افزایش طول عمر، خانواده ها مرکب از چهار نسل هم وجود دارند (نظری، 1393). هر خانواده به صورت اجتناب ناپذیری تلاش می کند تا به خودش به عنوان یک گروه نظم دهد. این تلاش برای نظم دادن به خود می تواند به صورت سنتی یا نو گرایانه، سازگارانه یا ناسازگارانه و منظم یا نا منظم باشد(نظری، 1393).

اعضای خانواده در حین رشد به هویت اختصاصی و یکتای خود دست می یابند. اما باز هم به گروه خانوادگی دلبستگی دارند و لذا هویت یا تصویر جمعی خاص خود را حفظ خواهد کرد. این اعضا در انزوا زندگی نمی کنند، بلکه به یکدیگر وابسته اند آن هم نه فقط به خاطر پول، غذا، و سر پناه بلکه به خاطر نیاز به عشق و محبت، همکاری و همیاری، جامعه پذیری و سایر نیاز های ملموس. این افراد برای دستیابی به کارکرد موفق باید خود را با نیاز های و خواسته های متغیر سایر اعضا و همچنین انتظارات متغیر شبکه خویشاوندی بزرگتر، محله، ودر نهایت کل جامعه منطبق سازد (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه شاهی برواتی و نقشبندی، 1392).

راهبرد های مقابله با استرس لازاروس و فولکمن (1986) مقابله را چنین تعریف کرده‌اند:

«تلاش‌های رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواسته‌های خاص بیرونی یا درونی شخص که ورای منابع و توان وی ارزیابی می‌شوند بر آیند» بر اساس این تعریف،

1. مقابله فرایندی است که دائماً در حال تغییر است؛

2. مقابله به طور خود کار انجام نمی‌شود، بلکه الگوی آموخته شده‌ای است برای پاسخگویی به موقعیت‌های تنش زا؛ و

3. مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با استرس است.

لازاروس (1982) دو راهبرد را برای مقابله با استرس پیشنهاد کرد؛ مقابله متمرکز بر مسئله و مقابله متمرکز بر هیجان.

راهبردهای مقابله ای هیجان مدار که شامل کوشش هایی جهت تنظیم پیامد های هیجانی واقعه تنش زاست و تعادل عاطفی و هیجانی را از طریق کنترل هیجانات حاصله از موقعیت تنش زا حفظ می کند و راهبرد مقابله ای مساله مدار که شامل اقدامات سازنده فرد در رابطه با شرایط تنش زاست و سعی دارد تا منبع تنیدگی را حذف کرده یا تغییر دهد(خدایاری فرد و پرند، 1390).

به نظر ایندلر و پارکر (1994) راهبردهای مقابله‌ای را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

• راهبرد تکلیف مدار: این راهبرد مستلزم حصول اطلاعات درباره موقعیت تنش زا و پیامدهای احتمالی آن است. افرادی که از این راهبرد استفاده می‌کنند، تلاش می‌کنند تا فعالیت‌های خود را با توجه به اهمیت آن اولویت بندی کنند و با مدیریت زمان به انجام به موقع فعالیت‌ها مباردت می‌ورزند.

• راهبرد هیجان مدار: این راهبرد مستلزم یافتن روش‌هایی برای کنترل هیجان‌ها و تلاش برای امیدوار بودن به هنگام مواجهه با موقعیت‌های تنش زاست. افرادی که از این راهبرد استفاده می‌کنند، ضمن اینکه بر هیجانات خود کنترل دارند، ممکن است احساساتی چون خشم یا نا امیدی را نشان دهند.

• راهبرد اجتناب مدار: این راهبرد مستلزم انکار یا کوچک شمردن موقعیت‌های تنش زاست.

افرادی که از این روش استفاده می‌کنند، هشیارانه تفکرات تنش زا را واپس رانی کرده و تفکرات دیگری را جایگزین آن می‌کنند (خدایاری فرد و پرند، 1390).

 

نمونه پروپوزال آماده ارشد روانشناسی - بخش اول

نمونه پروپوزال آماده ارشد روانشناسی - بخش دوم

نمونه پروپوزال آماده ارشد روانشناسی - بخش چهارم