تعریف عملیاتی متغیرها در پایان نامه ارشد روانشناسی چیست؟ با پاسخ به این سوال می توانید از آن در نوشتن پروپوزال و پایان نامه استفاده نمایید.

یک تعریف عملیاتی با مشخص ساختن فعالیت ها یا «عملیاتی» که برای اندازه گیری یک سازه یا متغیر لازم است به آن معنا می بخشد .

به عبارت دیگر ، تعریف عملیاتی مشخص ساختن فعالیتهایی است که محقق در اندازه گیری یا دستکاری متغیر انجام می دهد .

تعریف عملیاتی به منزله نوعی دفترچه راهنما برای پژوهشگر است .

آن در اصل می گوید : «کارها باید به این شیوه انجام شوند . »

به طور خلاصه ، تعریف عملیاتی با بیان اینکه محقق برای اندازه گیری متغیر چه کارهایی را باید انجام دهد به آن معنا می دهد .

یک نمونه مشهور از تعریف عملیاتی عبارت است از : هوش ( اضطراب ، پیشرفت ، و نظایر آن ) نمره های به دست آمده از آزمون هوش x است ؛ یا هوش آن چیزی اسن که آزمون هوش x آن را می سنجد .

تعریف عملیاتی در مورد اینکه ابزار خاصی هوش را تا چه حد خوب می سنجد هیچ چیز نمی گوید .

 فرض بر این است که کار آمدی آزمون پیش از آنکه پژوهشگر از آن استفاده کن تضمین شده است .

در این کاربرد ، تعریف عملیاتی یک تساوی است که می گوید ، هوش مساوی است با نمره های حاصل ز آزمون هوش x» همچنین به نظر می رسد که می گوییم ، « معنی هوش ( در این تحقیق ) با نمره های مربوط به آزمون هوش x بیان می شود .

 به طور کلی ، دو نوع تعریف عملیاتی وجود دارد .

( 1 ) سنجشی ( 2 ) آزمایشی .

تعریف ارائه شده در بالا خیلی نزدیک به تعاریف سنجشی است تا آزمایشی . یک تعریف عملیاتی سنجشی نحوه اندازه گیری متغیر را توصیف می کند .

برای مثال ، پیشرف را می توان به وسیله یک آزمون پیشرفت استاندارد ، آزمون پیشرفت معلم –ساخت ، یا به وسیله نمره ها تعریف کرد .

هیلر ، فیشر ، و کائس که سخنرانی مؤثر در کلای درس را مورد مطالعه قرار داده اند ، مبهم بودن سخنرانی را با مشخص کردن واژه ها وعباراتی که سخنرانی ها را مبهم می سازند ، مانند « چند تائی» ، «معدودی» ، «بعضی وقتا» ، «همه این» ، «و چیزها» ، «نه زیاد» ، «نسبتاً زیاد» تعریف کرده اند .

با استفاده از این «تعریف» مبهخمی و سایر متغیر های کلامی که به طور عملیاتی تعریف شده بودند ، مثل علاقه ، اطلاعات ، و سیالی کلامی ، نوارهای دیداری ( نوارهای ویدیویی ) سخنرانیهای واقعی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند .

یک مطالعه ممکن است با توجه به متغیر صورت گیرد .

آن را می توان به طور عملیاتی با فهرست کردن رفتارهایی از کودکان که احتمالاً رفتارهای قابل ملاحظه هستند تعریف کرد و سپس از آموزگاران خواست کودکان را بر اساس یک مقیاس 5 درجه ای رتبه بندی کنند .

این رفتارها ممکن استاز این قبیل باشند ، وقتی که کودکان به یکدیگر می گویند ، «متأسفم» یا « ببخشید» ، یا وقتی کودکی عروسک خود را بنا به درخواست کودک دیگر ( و نه بر اساس تهدید به پرخاشگری ) به او می دهد ، یا وقتی کودکی در تکالیف مدرسه به دیگری کمک می کند .

یک تعریف عملیاتی آزمایشی جزییات ( عملیات ) دستکاری متغیر توسط پژوهشگر را بیان می کند .

تقویت را می توان به طور عملیاتی با بیان جزئیاتی در مورد نحوه تقویت کردن ( پاداش دادن ) و تقویت نکردن ( پاداش ندادن ) به رفتارهای مشخص شده عریف کرد .

برای مثال ، در مطالعه هرلاک که قبلاً بحث شد ، بعضی از کودکان مورد ستایش ، و برخی مورد سرزنش قرار می گرفتند ، و بعضی نیز نادیده گرفته می شدند . دالارد و دیگران ، محرومیت را جلوگیری از دستیابی به هدف یا « . . . تداخل در وقوع پاخ برانگیخته هدفدار در زمان مناسب در توالی رفتار . . . »تعریف کرده اند .

این تعریف کاربرد های روشن برای دستکاری آزمایشی را در بر می گیرد .

فریدمن ، والینگتن ، و بلس «گناه» را به وسیله اغوای آزمودنی ها به دروغگویی تعریف کردند .

فرض بر این بود که دروغگویی موجب احساس گناه می شود؛ ظاهراً اینطور شد .

 بعداً مثالهای دیگری از هر دو نوع تعریف عملیاتی ارائه خواهد شد .

سایر پژوهشگران دیر یا زود باید با ضرورت اندازه گیری متغیر های مربوط به روایطی که مورد مطالعه قرار می دهند روبرو شوند .

بعضی وقت ها اندازه گیری آسان و بعضی وقت ها دشوار است .

اندازه گیری جنسیت یا طبقه اجتماعی آسان است ، سنجش خلاقیت ، محافظه کاری ، یا کار آمدی سازمانی دشوار است .

اهمیت تعریف های عملیاتی را نمی توان دست کم گرفت . آنها جزء جدایی ناپذیر پژوهش علمی هستند زیرا پژوهشگران را قادر می سازند متغیر ها را بسنجند ، و پلهای بین سطح نظریه – فرضیه – سازه و سطح مشاهده به شمار می روند .

هیچ پژوهش علمی بدون مشاهده انجام نمی شود ، و بدون دستور العملهای مشخص در مورد اینکه چه چیزی و چگونه مورد مشاهده قرار گیرد ، مشاهده غیر ممکن است .

تعریف های عملیاتی چنین دستورالعمل هایی هستند .

گر چه نمی توان تعریفهای عملیاتی را نادیده گرفت ، این تعاریف تنها معانی محدودی از سازه ها را ارائه می نمایند .

هیچ تعریف عملیاتی هرگز نمی تواند کل متغیر را بیان کند . برای مثال ، هیچ تعریف عملیاتی هرگز نمی تواند جنبه های غنی و گسترده تعصب انسان را بیان کند .

این بدان معنی است که متغیر های سنجیده شده توسط دانشمندان از لحاظ معنا همیشه محدود و مشخص هستند .

«خلاقیت» مطالعه شده توسط روان شناس «خلاقیت» مطرح شده توسط هنرمندان نیست ، هرچند که حتماً عناصر مشترکی دارند .

بعضی از دانشمندان می گویند همین معانی عملیاتی محدود تنها معانی ای هستند که چیزی «معنی می دهند» ، سایر تعریفها فراطبیعی و بی معنی هستند .

آنان می گویند بحث از اضطراب بی معنی است مگر اینکه تعاریف عملیاتی کافی از اضطراب در دسترس باشد و مورد استفاده قرار گیرد .

این دید با وجود برخورداری از جنبه های سالم ، افراطی است .

پافشاری در این که هر واژه ای که در بحث علمی مورد استفاده قرار می گیرد به طور عملیاتی تعریف شود ، بسیار محدود کننده ، باز دارنده ، و همانطور که خواهیم دید به طور علمی ناسالم خواهد بود .

برخلاف خطرات عملیات گرایی افراطی ، به طور امن می توان گفت که عملیات گرایی تأثیر سالم داشته و هنوز هم دارد ، زیرا همان طور که اسکینر می گوید ، «نگرش عملیاتی ، بر خلاف کمبودهایش ، در هر علمی بویژه روانشناسی به سبب واژگان گسترده و در اصل باستانی و غیر علمی آن چیز خوبی است .

 وقتی واژه های به کار رفته در علوم تربیتی را در نظر می گیریم ، روشن است که این علم نیز از واژگان گسترده باستانی و غیر علمی برخوردار است .

این موارد را در نظر بگیرید : کلّ کودک ، غنی سازی افقی و عمودی ، برآورده ساختن نیازهای یادگیرنده ، برنامه اصلی ، سازگاری هیجانی ، و غنی سازی برنامه .

برای روشن سازی تعریفهای عملیاتی و مؤلفه ای – و همین طور نظریه – فرض بر این است که این طرح یک نظریه به خوبی تدوین شده را نشان می دهد .

خطوط تک معرف پیوندها یا ارتباط های نظری بین سازه ها هشتند .

این سازه ها که با حروف کوچک نشان داده شده اند به طور مؤلفه ای تعریف شده اند ؛ یعنی C4 به طریقی به وسیله C3 تعریف شده است ، و یا برعکس . خطوط دوتایی تعریفهای عملیاتی را نشان می دهند .

سازه های C به طور مستقیم بر داده های قابل مشاهده متصلند ، آنها پیوندهای جدانشدنی از واقعیت تجربی هستند .

مهم است توجه شود که همه سازه ها در یک نظریه علمی به طور عملیاتی تعریف نمی شوند .

در حقیقت ، یک نظرریه نسبتاً محدود است که تمام سازه هایش این گونه تعریف شده اند .