خودپنداره در سالهای اولیه زندگی هنگامی که تغییرات سریع فیزیکی و روانی روی می دهد، حداقل ثبات را دارد. یک تغییر فیزیکی شدید که تقریبا زمان اندکی را به خود اختصاص میدهد هنگام بلوغ جنسی، باعث بروز بی ثباتی می گردد.

البته این بی ثباتی موقتی است. لیولی و همکاران در مورد تاثیرات رشد سریع فیزیکی و روانی بر خودپنداره هنگام بلوغ جنسی مینویسند: اكتساب مهارتهای اجتماعی - فیزیکی بیانگر این است که باید تغییر متناظری در شخصیت کودک در این دوره از رشد وجود داشته باشد... تغییرات تکاملی در درک کودک از خود طی این سالها اتفاق می افتد». دوره میانسالی هنگامی که عملکرد دستگاه تولید مثل به ضعف می گراید. بار دیگر بی ثباتی بروز پیدا می کند. البته شدت آن مانند دوره بلوغ جنسی نیست چرا که تغییرات فیزیکی کمتری در این مرحله رخ می دهد و ثبات به دست آمده در زمان بلوغ کم و بیش عادی است. تغییرات در محیط نیز می تواند مانند موارد بالا مسئول بروز تغییرات در خودپنداره باشد. هنگامی که تغییر محیطی شدیدی ناگهان روی می دهد و یا موقعی که محیطهای مختلفی که شخص در آن به فعالیت مشغول است، ناپایدار باشد، بی ثباتی خودپنداره به وجود می آید. برای مثال، تمرینات مدرسه ای نه تنها کودکانی را که به سنین بلوغ نزدیک می شوند، تشویق به واقعی بینی می کند؛ بلکه تصاویر آینه ای را مهیا می نمایند که ممکن است کلا با تصاویر اکتسابی در خانه مغایرت داشته باشد. در هر سنی، بی ثباتی خودپنداره در افرادی که نگرش های قوی منفی به خود دارند بیشتر از همه به چشم می خورد. این بی ثباتی تا حدودی توسط تغییرات فیزیکی سریع تقویت می شود. مواقعی که نگرش های منفی به خود بسیار شایع و همراه با تغییرات فیزیکی سریع باشد، واکنشهای منفی بیشتری را در جامعه شاهد خواهیم بود؛ بنابراین در این گونه مواقع، مخصوصا در دوره های بلوغ جنسی، میانسالی و کهنسالی، نگرشی منفی به خود و بی ثباتی خودپنداره بیش از پیش آشکار می گردد.


موضوع پیشنهادی پروپوزال روانشناسی (ایده 298) :

بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی رفتاری بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان