آزمون فرضیه ها در تحلیل آماری پایان نامه روانشناسی با spss ارتباط عمیقی با ثبت نتایج دارد و در حقیقت تفسیر نتایج به آزمون فرضیه بستگی دارد.

تفسیر نتایج و آزمون فرضیه ها :

هدف از تجزیه و تحلیل ، روشن کردن حقیقت است .

یعنی در تجزیه و تحلیل به دنبال این هستیم که ببینیم واقعیت و حقیقت پدیده ها چیست و چه روابطی بین آنها وجود دارد .

در ابتدای تحقیق پس از تعیین چارچوب نظری تحقیق ، آنچه را که به دنبال روشن کردن صحت و سقم آن هستیم در قالب فرضیه های تحقیق بیان کردیم .

در تجزیه و تحلیل ، واقعیت های موجود را روشن می کنیم ، و این واقعیت های روشن شده را در مقابل فرضیه ها قرار می دهیم و با آنها مقایسه می کنیم .

هنگامی که تجزیه و تحلیل انجام می شود ، نتایجی که از تجزیه و تحلیل با استفاده و به کارگیری الگوی تحلیلی به دست می آید ، اعداد و ارقام یا نماد هایی هستند که به خودی خود نمایانگر مطالب زیادی نیستند .

در این مرحله ، در این مرحله صحت هر یک از این اعداد و ارقام روشن می شود ، به این ترتیب که هر یک از ضرایب و شاخص های بدست آمده را از نظر سطح اطمینان آزمون می کنیم .

اگر از این جهت روابط بین متغیر های الگو قابل اطمینان بود ، آنها را می پذیریم و سپس در صورت صحت ، آنها را شرح می دهیم .

در این تشریح ، تعریف متغیر ها را دو باره به خاطر می آوریم و از روی ضرایب به دست آمده ( متناسب با نوع بررسی ) ، پدیده ها یا رابطه بین متغیر ها و در نتیجه رابطه بین پدیده های مورد بررسی را شرح می دهیم .

پس از شرح نتایج ، واقعیت های بدست آده در تحقیق را به طور کامل روشن می کنیم .

این نتایج ، آماده مقایسه با فرضیه می شوند . در نهایت ، فرضیه های تحقیق را دوباره به یاد می آوریم و نتایج تجزیه و تحلیل را با آن مقایسه می کنیم .

در صورتی که نتایج با فرضیه های تحقیق مطابق بود ، فرضیه ها را می پذیریم ، در غیر این صورت ، فرضیه ها را رد می کنیم .

در تفسیر نتایج باید به مفهوم هر یک از ضرایب با توجه به مقادیر و واحد شمارش متغیر های توضیح دهنده و وابسته توجه کافی کنیم .

در صورتی که هدف از تحقیق ، شناخت پدیه ها باشد و رابطه بین پدیده ها مورد توجه نباشد نیز لازم است به مقادیر و واحد های مربوط یه هر متغیر یا شاخص توجه کافی شود .

با توجه به اهمیت ویژه ای که مرحله تجزیه و تحلیل در فرایند تحقیق دارد ، در این مرحله و در تفسیر نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل باید به نکات زیر توجه داشت :

اول اینکه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ، هنگامی قابل استناد است که الگوی تحلیلی تدوین شده ، دارای پشتوانه نظری قابل اطمینانی باشد .

به عبارت دیگر اگکر در تجزیه و تحلیل ، نتایج قابل توجهی به دست آید و از لحاظ توجیه ضرایب نیز ، آماره های آزمون ضرایب ، دارای سطح اعتماد بالایی باشند ، اما از لحاظ نظری نتوان به انها اتکا کرد ، این نتایج فاقد اعتبار هستند .

البته هنگام ساختن الگوی تحلیلی به چارچوب نظری توجه کافی می شود .

در این زمینه می توان گفت همبستگی و همراهی متغیر ها و وقوع حالتی خاص برای متغیر ها و پدیده ها به خودی خود هیچ ارزش و اعتباری ندارد و تنها زمانی واجد اعتبار است که بتوان از لحاظ نظری این حالت را تایید کرد ، به عبارت ساده نظریه یا نظریه هایی وجود داشته باشد که آن حالت را تایید کند .

تنها در این صورت است که تفسیر نتایج و مقابله آن با فرضیه ها معتبر است .

نکته دوم ، توجه به محدودیت های روش ها و ابزاری است که در تحقیق به کار می رود .

در کاربرد روش های تجزیه و تحلیل باید توجه داشت که گرچه فنون مختلف ریاضی و آماری از دقت بالایی برخوردار هستند ، اما این فنون محدودیت هایی نیز دارند یعنی در کاربرد این فنون بویژه در علوم انسانی رای نهایی با نتایج حاصل از کاربرد این فنون نیست ، بلکه محقق به وسیله فکر و قدرت عقل و استدلال خود ، نتایج را بررسی می کند و چگونگی عملکرد این فنون را نیز تفسیر می کند .

در بسیاری از موارد ممکن است محقق با توجه به عوامل متعددی که در الگوی تحلیلی وارد نشده اند ، نتایج حاصل از این فنون را اصلاح یا رد کند .

در مواردی نیز با توجه به چارچوب نظری تحقیق ، نتایج بدست آمده را کنار بگذارد و اقدام به اصلاح الگوی تحلیلی یا تجدید نظر در اطلاعات و داده های آماری مورد استفاده ، کند .

بنابر این در کاربرد روش های تجزیه و تحلیل نباید به فنون به کار گرفته شده اعتماد محض داشت .

به عبارت دیگر دقت علمی ، مترادف با اتکای کامل به این فنون نیست ، بلکه نظر نهایی با تفکر علمی محقق است .

هر روشی محدودیتی دارد ، در ظمن اینکه باید بهترین روش ها را انتخاب کرد .

لازم است که به محدودیت های آنها نیز توجه داشت و در پذیرفتن و تفسیر نتایج ، این محدودیت ها را در نظر گرفت .

همچنین دراین زمینه ممکن است یک فن و یک روش خاص نتواند تجزیه و تحلیل را به طور کامل و مطلوب به انجام برساند و لازم باشد که محقق از روشها یا فنون مختلف به عنوان مکمل روش اصلی استفاده کند .