موسیقی درمانی برای کودکان اوتیسم (مطلب روانشناسی با منبع)

 تونی ویگرام علاوه بر تدریس در دانشگاه آلبورگ دانمارک، در انگلستان به حرفه موسیقی درمانی مشغول است. او در این کشور با کودکان مبتلا به مشکلات ارتباطی و رشدی مثل اوتیسم کار می کند.

ویگرام می گوید: فکر می کنم مهمترین زمینه ای که متخصصین موسیقی درمانی بیشتر روی کودکان مبتلا به این نوع مشکلات کار می کنند، فعل و انفعال اجتماعی، تخیل و خلاقیت آن ها است.

به این خاطر، به این بچه ها نیرو میدهید تا به شیوهای غیر شفاهی ارتباط برقرار کنند، زیرا اکثر روش های سنتی برای ارتباط با این کودکان، دچار مشکل، تأخیر و مانع است.

بنابراین تلاش می کنیم برای آنها پتانسیل لازم را به منظور برقراری ارتباط ایجاد کنیم.

ولی این امر بدان معناست که شما باید محتوای موسیقی را تحلیل نمایید که عبارت است از: روش نواختن طبل، چگونگی طبل زدن و ابزاری که آنها استفاده می کنند.

شما نیز باید از طریق تحلیل درک کنید، معنای آنچه آنها میگویند، چیست.

آیا آنها به شما میگویند، عصبانی و نامید هستند یا می گویند، شاد هستند و میخواهند با شما ارتباط برقرار کنند.

ویگرام از پسر بچه پنج سالهای میگوید که ظاهراً مبتلا به اوتیسم است.

او مرتباً در مورد دستشویی صحبت می کرد و در سه جلسه اول، ۲۵ بار کلمه توالت را به زبان آورد!

او به توالت علاقه مند بود، زیرا می خواست نحوه پایین رفتن آب را مشاهده کند و علت علاقه او، استفاده از توالت نبود.

ویگرام میگوید: در جلسه موسیقی درمانی، هرگز از زبان شفاهی برای ارتباط برقرار کردن با او استفاده نمی کنم.

به او چند طیل دادم تا بنوازد. او یک طرف ایستاد و با چوب به طبل زد.

وی با مهارت و به سرعت می نواخت و به من نشان داد ظرفیت ریتمی بالایی دارد.

او میتوانست ریتم هایی را که می نوازم و تولید می کنم، بشنود.

از نظر من نکته مهم آن بود که او میتوانست به سرعت نحوه تغییرات موسیقی را پیش بینی کند.

او پنج نت نواخت، بعد کار را متوقف کرد و منتظر من شد.

من نیز برایش طبل زدم. همراه هم فرآیندی ایجاد کردیم که طبیعت پویای موسیقی ایجاد کرده بود.

ویگرام در مورد این کودکا می گوید: بلندتر، ملایمتر، سریع تر و کندتر می نواخت.

همه چيز حالت دو طرفه داشت و این حالت در کودکان مبتلا به اوتیسم، خیلی نادر است.

این پسرک برای کارهای بداهه خلاق در حین گفتگو و گوش دادن به آنچه انجام می دادم، ظرفیت بالایی نشان داد.

بنابراین این موضوع نشانگر آن بود که این کودک احتمالاً نسبت به آنچه تخمین زده میشد، پتانسیل بالاتری در سطح غیر شفاهی برای برقراری ارتباط دارد.

این موضوع را میشد از الگوهای تکراری و تقلیدی او تشخیص داد.

ویلیم، موسیقی درمانگر و دانشجوی دورہ دکترا دانشگاه غربی سیدنی استرالیا است که روی جامهای تبتی تحقیق می کند.

او میگوید: این جامها شاید بتوان جالب ترین ابزار تولید کننده صوت دانست که برای موسیقی درمانی استفاده می شوند، چون فرکانسیهای مختلفی را در خود دارند.

تجربه مشترک مراجعه کنندگان این بود که همه بلافاصله احساس صمیمت و صفا نموده و تمرکز پیدا می کردند.

افراد زمانی که از این جام ها استفاده می کنند به سرعت وارد حالت آرامش می شوند و سطح هوشیاری آنها تغییر می کند.

آلان اعتقاد دارد مردم موسیقی سنتی را بیش از صوت صرف میدانند.

اما از نظر او، در این جامها قدرت زیادی نهفته است، زیرا ما بیشتر با اصوات سر و کار داریم تا خود موسیقی، یعنی مراجعه کننده سریع تر با اصوات ارتباط برقرار می کند، زیرا در اینجا هیج محدودیت و کار اشتباهی، مثل غلط نواختن نتهای موسیقی، وجود ندارد.

زمانی که به این جامها ضربه میزنیم، صدای ناهنجاری تولید می شود.

بلافاصله بعد از این صدا، نوایی صمیمی ایجاد می شود.

از دیدگاه روانشناسی، میتوان از این طریق برای رهاسازی کامل فشارها از خود استفاده کرد.

این نوا به طور متناوب بین دو حالت فشار و آرامش تغییر وضعیت می دهد.

بنابراین با گوش فرا دادن به اصوات و نواختن آنها، می توان این دو حالت را تشخیص داد و به آرامش رسید.

به منظور تحلیل و ارزیابی علمی اثر موسیقی تلاش های روزافزونی صورت می گیرد و کاربرد آن در شیوه های شفابخشی در حال گسترش است.

به همین خاطر می توان انتظار داشت تحقیقات به عمل آمده در زمینه موسیقی درمانی بیشتر از سایر زمینه ها خواهد بود.