مشخصات پروپوزال:
موضوع پروپوزال: اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی هیمبرگ (CBGT) بر کاهش علایم اختلال اضطراب اجتماعی در دانش آموزان متوسطه اول شهر اصفهان
منابع فارسی و لاتین: دارد
تعداد صفحه: 20 صفحه
نوع فایل: word شماره 125
برای دانلود به ادامه مطلب رجوع کنید...
 

هم چنانکه در نسخه ی پنجمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (DSM-5) آمده است، اختلال اضطراب اجتماعی ترس یا اضطراب محسوس در مورد یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آنها فرد با احتمال بررسی دقیق دیگران مواجه می شود. فرد می ترسد که طوری عمل کند یا نشانه های اضطراب بروز دهد که به صورت منفی ارزیابی شوند. موقعیت های اجتماعی تقریبا همیشه ترس یا اضطراب را بر انگیخته می کنند. از موقعیت های اجتماعی اجتناب می شود یا این موقعیت ها با ترس یا اضطراب شدید تحمل می شوند. ترس، اضطراب، یا اجتناب مداوم است، معمولا 6 ماه یا بیشتر ادامه می یابد (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393). ترس های مربوط به عرق کردن شدید و سرخ شدن چهره نیز از جمله علایمی هستند که در این افراد زیاد دیده می شود. به بیان دیگر هر کاری که در حضور دیگران انجام دهند، می تواند اضطراب شدید و یا حتی یک حمله کامل وحشت زدگی در آنان پدید آورد (دیویسون ، نیل و کرینگ ، 2004).

در تبیین مکانیزم زیر بنایی اختلال اضطراب اجتماعی، الگوهای نظری متعددی ارائه شده است که عمدتا بر نقش فرآیندهای شناختی تاکید دارند. از جمله، مدل شناختی-رفتاری اضطراب اجتماعی که توسط راپی و هیمبرگ ارایه شده است، که فرآیندهای شناختی سوگیرانه را در تداوم این اختلال مهم فرض می کند. این مدل براین فرض است که پیش بینی موقعیت یا خود موقعیت مفروضه هایی را در ذهن افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی فعال می کند. این افراد باور دارند که در موقعیت های اجتماعی به طور غیر موجه عمل خواهند کرد؛ به طوری که پیامدهای اجتماعی نامطلوبی منجر می شود. این مدل همچنین بر این فرض استوار است که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی اهمیت بسیار بالایی بر تاثیر دیگران قایلند، از این رو چنین دیدگاهی باعث می شود تا آن ها دیگران را بیش از حد نقاد در نظر بگیرند (راپی و هیمبرگ، 1997).

در درمان اختلال اضطراب اجتماعی، هم از درمان های دارویی و هم از درمان های روان شناختی استفاده می شود. هر چند مطالعات چندی در رابطه با تعیین برتری یکی از این ها نسبت به دیگری انجام گرفته، اما هنوز یافته های باثباتی که بتواند نشان دهد کدام روش بر دیگری برتری دارد وجود نداشته و در نتیجه هنوز اتفاق نظر کافی در بین صاحب نظران وجود ندارد (تورک ، هیمبرگ، و هوپ ، 2001؛ رووا و آنتونی ، 2005). درمان های شناختی-رفتاری برای اختلال اضطراب اجتماعی مبتنی بر مدل های مختلف شناختی در سبب شناسی این اختلال هستند(تورک و همکاران، 2001). درمان شناختی رفتاری گروهی هیمبرگ (CBGT) برای شکستن چرخه معیوب اضطراب اجتماعی از طریق ادغام ساختار شناختی و تکنیک های مواجهه با خطر، هم در جلسات درمان و هم در محیط اطراف مراجع کار می کند.

CBGT سه جزء اصلی دارد: 1- مواجهه با موقعیت هراس آور اجتماعی در جلسه، 2- بازسازی شناختی، 3- طراحی تکالیف برای مواجهه خطر واقعی و بازسازی شناختی به صورت خود اجرایی. مواجهه درون جلسه ای از طریق پروتکل درمانی، با مداخلات شناختی در قبل، حین، و بعد از هر بار مواجهه صورت می گیرد. پس از ابتدا، به طور معمول تکالیفی داده می شود. در جلسه از مراجعان خواسته می شود که فعالیت های بازسازی شناختی را قبل، در حین برقراری ارتباط، و بعد از هر بار مواجهه به طور واقعی انجام دهند(هیمبرگ و بیکر ، 2002).

 

 شماره 125