یکی از نظریه های مهم در توسعه فناوری اطلاعات، نظریه شکاف دیجیتالی است. اما شکاف دیجیتالی نظریه جدیدی نیست. در حقیقت می توان شکاف دیجیتالی را دنباله شکاف آگاهی دانست.
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل


پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
24 صفحه
کد:
722 mb


توضیحات:

یکی از نظریه های مهم در توسعه فناوری اطلاعات، نظریه شکاف دیجیتالی است. اما شکاف دیجیتالی نظریه جدیدی نیست. در حقیقت می توان شکاف دیجیتالی را دنباله شکاف آگاهی دانست. بحث شکاف آگاهی که از سال 1950 در جلسات سازمان ملل و یونسکو به عنوان مهم ترین دغدغه عصر حاضر مطرح شد؛ به بررسی وضعیت دسترسی کشورهای مختلف به اطلاعات و ابزارهای ارتباطی پرداخت. تقریباً از همان زمان بود که مشکل جدیدی در برابر مسیر رو به جلو کشورها به سمت جامعه اطلاعاتی رخ نمود و شکاف دیجیتالی، نامی بود که به آن نهاده شد (کاستلز، 1382: 45). برخی با نگاه صرفاً فیزیکی این شکاف را ناشی از فقدان زیر ساخت ها دانسته و برخی با دیدی جامع تر علاوه بر مسئله دسترسی، از زاویه اجتماعی- فرهنگی و ... نیز به آن نگریسته اند (نوری، 1385: 38).

ولی از سال 2002 شکاف دیجیتالی به مسائل دیگری مافوق دسترسی فیزیکی اطلاق شده و به سمت مباحث علوم اجتماعی گرایش پیدا کرده است (سرکارآرانی، 1383: 33). بر اساس شکاف دیجیتال، دیگر صرف حضور رسانه های سنتی (تلویزیون، رادیو و مطبوعات) و نیز عدم دسترسی به آن ها و عدم آگاهی از محتوای آن ها نیست که منجر به شکاف آگاهی میان افراد می گردد، بلکه رسانه های دیجیتال چون رایانه، تلفن همراه و مهم تر از همه شبکه شبکه ها یعنی اینترنت است که می تواند مبنایی باشد برای بروز شکاف دیجیتال میان کشورهای غنی و فقیر و نیز میان انسان های غنی و فقیر از لحاظ سواد و نیز از لحاظ پایگاه اقتصادی که به آن تعلق دارند (پرورش، 1387: 2).

همه سطح سواد یا سطح آموزش لازم برای بهره برداری از اطلاعات موجود را ندارد و همه به آگاه بودن و یا داشتن توانایی های اطلاع جویی که خیلی مهم است، احساس نیاز نمی کنند و انگیزه کافی برای استفاده از اطلاعات در دسترس را ندارند (نوری، 1385: 38). همان طور که وبستر بیان می کند موضوع مهم این است که انقلاب اطلاعاتی که در یک جامعه طبقاتی زاده می شود از راه نابرابری های موجود یا شاید بدتر شدن آن، نسبت به سایر امور، نمود بیش تری دارد. بنابراین آنچه می توان آن را "شکاف اطلاعاتی" نامید، عمیق تر می شود زیرا آنان که از نظر اقتصادی و تحصیلی بر دیگران برتری دارند، از راه دسترسی به منابع اطلاعاتی بسیار نظیر پایگاه های داده ای مستقیم و تسهیلات ارتباطات رایانه ای پیشرفته می توانند برتری خود را در برابر کسانی که در سطوح پایین سیستم طبقاتی قرار گرفته حفظ کنند (وبستر ، 1380: 193).

نظریه اشاعه :

این نظریه ابتدا در سال 1953، به وسیله تورستن هاگراستراند ، جغرافیدان سوئدی در دانشگاه لاند منتشر شد و برای اولین بار وي با همکاران خود نظریه اشاعه فضایی را در زمینه گسترش نوآوری و پدیده های کشاورزی به کار گرفت (شکویی، 1378: 302). لیکن نظریه راجرز (1987) در مورد اشاعه نوآوری احتمالاً توسعه یافته ترین نظریه در این حوزه است. اشاعه، فرایندی است که به وسیله آن، نوآوری از طریق ایجاد کانال های خاصی در طول زمان، در میان اعضای نظام اجتماعی ارتباط بر قرار می کند. ارتباطات فرایندی است که در آن شرکت کنندگان اطلاعات شان را با یکدیگر به منظور رسیدن به درک و فهم متقابل به اشتراک می گذارند. این تعریف نشان می دهد که ارتباطات یک روند همگرا یا واگرا برای تبادل اطلاعات بین دو یا بیشتر از دو نفر، در جهت حرکت به سمت یکدیگر (یا جدا از هم) در معنایی است که آن ها به رویدادهای خاصی نسبت می دهند این چنین مفهوم ساده از ارتباطات انسان ممکن است به طور دقیق فعالیت های ارتباطی خاص یا رویدادهای درگیر در اشاعه را توصیف کند (راجرز، 1995: 5). چهار عنصر مهم در اشاعه یک نوآوری و ایده جدید مشترک است:

(1) نوآوری که به وسیله (2) کانال های ارتباطی ویژه ای (3) در طول زمان، با سایر اعضای (4) نظام اجتماعی در میان گذاشته می شود ( راجرز و شومیکر، 1369: 24). فرایند تصمیم گیری نوآوری، فرایندی است که از طریق آن فرد (یا دیگر واحدهای تصمیم گیری)، از دانش اولیه نوآوری به سمت شکل دادن نگرش نسبت به نوآوری، تصمیم برای پذیرش یا رد، پیاده سازی ایده های جدید و تأیید این تصمیم گذر می کند. راجرز پنج گام اصلی را در این فرایند مفهوم سازی می کند: 1) دانش 2) اقناع 3) تصمیم گیری 4) اجرا 5) تأیید (راجرز، 1995: 20). فرایند تصمیم گیری نوآوری می تواند به اتخاذ دو چیز منجر شود: تصمیم به استفاده کامل نوآوری به عنوان بهترین روش فعالیت های موجود، و یا رد (تصمیم به نپذیرفتن نوآوری) است (همان، 21). رد یا قبول نوآوری، تصمیمی است که به وسیله فرد اتخاذ می شود.

فرد، با پذیرش نوآوری، استفاده از ایده، روش و یا شئی جدید را شروع می کند و دیگر از فکر و روش پیشین پیروی نخواهد کرد. تصمیم نوآوری دارای ویژگی های معینی است که در دیگر انواع تصمیم گیری ها دیده نمی شود در مورد پذیرش نوآوری فرد می بایست گزیدار نوینی را، غیر از شرایط موجود پیشین، انتخاب کند، بنابراین، نوین بودن گزیدار، جنبه بارزی از تصمیم نوآوری است (راجرز و شومیکر ، 1369: 111).

تمام این فرایند پذیرش و انتشار نوآوری، به وسیله روابط اجتماعی و به وسیله دانش افراد تحت تأثیر قرار می¬گیرد. ویژگی های شخصیتی وزن بزرگی را در شکل دادن به دسترسی نوآوری و قدرت پذیرش شناسایی پیشرفت های تکنولوژی دارد (شلي و همکاران ، 2004: 259). راجرز پذیرندگان نوآوری را بر اساس استقبالی که از آن می کنند به ترتیب زیر تقسیم بندی می کند: