مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 36 صفحه
نوع فایل: word کد Mb395
برای دانلود مبانی نظری این متغیر به ادامه مطلب بروید...

یکی از موضوعاتی که در طی دو دهه ی گذشته تلاش و توجهات تجربی و نظری فراوانی را به خود جلب کرده است، بحث هیجانها است. این علاقه و توجه تا حدی می تواند به دلیل نقشی باشد که هیجان و تنظیم هیجان در رفتارهای بیرونی (فردی) ایفا می نماید. نظریه پردازان و دانشمندان مختلف، تعاریف متعددی از هیجان ارائه داده اند، اما در مجموع می توان گفت که هیجان رویدادی پیچیده و چند بعدی است که منجر به آمادگی برای عمل می شود هر فرد عادی می داند که دارای عواطفی است و زندگی بدون عواطف، زندگی تیره، مکانیکی، و بیرنگ خواهد بود.

از طرف دیگر سلامت روانی و عقلی شخص به سلامت عاطفی او بستگی دارد. زیرا نظر شخص نسبت به خودش، دیگران، اوضاع اجتماعی، و زندگی به طور کلی از چگونگی رشد و تکامل عواطف وی متاثر می شود. به بیان دیگر، داوری های هر فرد درباره ی خود و دیگران و مسائل اجتماعی به کیفیت عواطف او بستگی دارد و شخصی که از رشد سالم هیجانی و عاطفی بهرمند نباشد هرگز فردی واقع بین، نیک اندیش، درست کردار، و در نتیجه فرد مفید و موثر در پیشرفت جامعه نخواهد بود (شعاری نژاد، 1388).

هیجان ها بسیار پیچیده تر از آن هستند که ابتدا به چشم می خورند. در نگاه اول همگی هیجان ها را به عنوان احساس، می شناسیم. ما شادی و ترس را می شناسیم زیرا جنبه ی احساسی آنها را طبق تجربه ی ما خیلی بارز هستند. وقتی با تحدیدی مواجه می شویم یا به سمت هدفی پیشرفت می کنیم، تقریباً غیر ممکن است که متوجه جنبه ی اساسی هیجان نشویم. اما به همان صورتی که بینی بخشی از صورت است، احساس ها نیز فقط جزئی از هیجان هاهستند (ریو، 2005، ترجمه ی سیدمحمدی، 1390)

تعریف هیجان: واژه هیجان که با واژه های شور، احساس و عاطفه شباهت زیادی دارد به معنای هر نوع برانگیختگی ذهن و بدن است. همانطور که اشاره شد، هیجانات، احساسات و عواطف بخشی از وجود ما هستند. در واقع هیجان، احساس و عاطفه پدیده هایی هستند که ما هر روز با انواع مختلفی از آن درگیر هستیم. مسائلی مانند عشق، غم، شادی، خشم و عصبانیت و بسیاری دیگر از حالت ها که قطعاً همه ی ما تک تک آنها را به خوبی می شناسیم و همه ی آنها را احساس کرده ایم، محتوای هیجان، احساس و عاطفه ما را تشکیل می دهد (امامی نائینی، 1385).

روان شناسان در تعریف هیجان و عاطفه اختلاف نظر دارند زیرا هر کدام در تعریف خود زاویه ای از آن را در نظر می گیرند. چنان که بعضی از ایشان به منشاء و دگرگونی هیجان توجه دارند، برخی جنبه های عضوی آن را مورد توجه قرار می دهند، و گروهی نیز می خواهند ماهیت هیجان و عاطفه را به فطری و فرهنگی تقسیم کنند. استانلی هیجان را نخستین پایه ای که انرژی روانی در پیدایش و دگرگونی خود برآن استوار است تعریف می کند. جیمزلانکه معتقد است که ادراک حالات عضوی یا بدنی باعث پیدایش حالات هیجانی و عاطفی می شود و هیجان و عاطفه در واقع همین ادراک است. مکدوگال هیجان را نشانه بروز غرایز می داند (شعاری نژاد، 1388).

تعریف هیجان خیلی پیچیده تر از تعریف مجموع اجزای آن است. هیجان نوعی ساختار روان-شناختی است که این چهار جنبه ی تجربه را در یک الگوی هم زمان، هماهنگ می کند. هیجان همان چیزی است که عناصر احساس، انگیختگی، هدفمندی و یا بیانگری را در واکنشی منسجم به رویداد فراخوان، تنظیم می کند (ریو،2005، ترجمه ی سید محمدی، 1390).