مشخصات:
موضوع تحقیق روانشناسی: گروه درمانی شناختی رفتاری سوء مصرف مواد: سوءمصرف داروها و مواد روان گردان مهم ترین عامل تهدید كننده سلامتی مردم آمریكا در قرن بیست ویكم است (بنیاد رابرت وودجانسون ، 2001). به تقریب بیشتر آمریكاییان عواقب و پیامدهای منفی ناشی از مصرف و سوءمصرف مواد را در طول زندگی خود تجربه كرده اند.
منابع فارسی و لاتین: داخل متنی دارد
کاربرد این مطلب: آموزش مفاهیم روانشناسی، تحقیق پایان ترم، درس روش تحقیق دانشجویان کارشناسی و ارشد، استفاده در پروپوزال نویسی، استفاده در پایان نامه نویسی، مطالعه ازاد، و...

کیفیت : عالی

تعداد صفحه: 36 صفحه
نوع فایل: word کد Tah04
برای دانلود این تحقیق روانشناسی به ادامه مطلب بروید...

سوءمصرف داروها و مواد روان گردان مهم ترین عامل تهدید كننده سلامتی مردم آمریكا در قرن بیست ویكم است (بنیاد رابرت وودجانسون ، 2001). به تقریب بیشتر آمریكاییان عواقب و پیامدهای منفی ناشی از مصرف و سوءمصرف مواد را در طول زندگی خود تجربه كرده اند. با وجود این، مصرف مواد همیشه به ایجاد مشكلات مهمی برای فرد مصرف كننده منجر نمی شود، مگر در مواردی كه حالتی مزمن و طولانی مدت داشته باشد. با وجود این واقعیت كه بیشتر افرادی كه مواد مصرف می كنند از پایدار ماندن و طولانی شدن پیامدهای منفی مصرف مواد اجتناب می كنند، با این حال داده های همه گیرشناسی نشان می دهند كه اختلال های مصرف مواد (SUDs) از جمله شایع ترین اختلال های روان پزشكی در كل جامعه هستند و پس از اختلال های مربوط به طیف افسردگی بیشترین میزان رخداد را دارند (رجیر و همكاران،1990).

ابعاد و ویژگی های تشخیصی اگرچه برای اشاره به این اختلال ها از اصطلاحات زیادی استفاده می شود (كه الكلیسم و «اعتیاد» بیشترین استفاده را دارند)، اما چهارمین مجموعه تجدیدنظرشده راهنمای آماری و تشخیصی انجمن روان پزشكی آمریكا (2000 ، (DSMIV-TR دو نوع اختلال مرتبط با مصرف مواد را مشخص كرده است كه عبارتند از: اختلال های ناشی از مصرف مواد و اختلال های مرتبط با مصرف مواد . اختلال های ناشی از مصرف مواد به طور معمول مشكلات ناشی از مصرف مستقیم مواد هستند، مشكلاتی همچون مسمومیت، نشانگان ترك اعتیاد، روان پریشی های ناشی از مصرف مواد و غیره. این اختلال ها همیشه با دارو درمان می شوند و نقشی در بحث و گفت وگویی كه در زیر می آید، ندارند. اختلال های مرتبط با مصرف مواد شایع تر و پایدارترند و براساس DSM- IV-TR شامل اختلال های «مصرف مواد» و «وابستگی به مواد» هستند. فرض براین است كه اختلال مصرف مواد شدت كمتری از اختلال وابستگی به مواد دارد و با مصرف مكرر یك ماده مخدر در شرایطی كه مصرف آن برای خود فرد یا دیگران آسیب زاست یا مشكلات روان شناختی و اجتماعی مهمی برای او ایجاد می کند، مشخص می شود.

در جدول 1-13، خلاصه ای از ملاك های تشخیصی اختلال مصرف مواد را مشاهده می كنید. وابستگی به مواد، عواقب و پیامدهای جدی تری برای فرد دارد و به مفهوم «اعتیاد» در دیدگاه عامیانه نزدیك تر است. وابستگی به مواد مستلزم مصرف مواد به گونه ای است كه در طول زمان به بروز سه پیامد یا بیشتر از پیامدها و عواقب منفی مرتبط با مصرف مواد در زندگی فرد منجر شود. ملاك های مربوط به وابستگی به مواد در جدول 2-13 خلاصه شده است.

در رویكرد DSM-IV-TR به تشخیص اختلال های مرتبط با مصرف مواد تلویحات زیادی وجود دارد؛

اولاً این اختلال ها ماهیتی منفرد و واحد نداشته و كلیه افرادی که واجد ملاك های تشخیصی برای ابتلا این اختلال ها هستند، نیمرخ نشانگان یكسانی ندارند.

ثانیاً مصرف مواد به تنهایی و به خودی خود بخشی از ملاك های تشخیصی برای اختلال سوءمصرف مواد یا اختلال وابستگی به مواد نبوده و فقط شرط اساسی برای آن است (برای مثال فردی كه در حال حاضر مشروب نمی خورد، به الكل وابستگی ندارد!).

ثالثاً، همین كه فرد به عنوان فرد وابسته به مواد شناخته شد، هرگز به طور كامل از این تشخیص رهایی نخواهد یافت. در بهترین حالت، زمانی این اختلال به طور موفقیت آمیزی درمان شده است كه بهبودی كامل همچنان حفظ شود.

در نهایت برای درمان و حل مشكلات سوءمصرف مواد و وابستگی به مواد نیازی به ترك كامل مصرف مواد نیست، بلكه فقط باید مصرف مواد به ایجاد نشانگان برشمرده شده برای این اختلال، منجر نشود. بنابراین ترك كامل اعتیاد یا مصرف مواد در طول زندگی پیش شرط لازم برای حل مشكلات مرتبط با مصرف مواد نیست.

در عین حال، در عمل این روشی برای اطمینان یافتن از این است كه فرد هیچ مشكلی در زمینه مصرف مواد ندارد. افراد از نظر روش های وابستگی به مواد و سوءمصرف مواد بسیار متفاوت اند، مواد روان گردان نیز از نظر اعتیادآور بودن و ایجاد اختلال در افراد مختلف، با یكدیگر تفاوت دارند. بنابراین مشخص نیست كه داروهای توهم زا چرا و چقدر سندرم وابستگی مشابه با سندرم ایجادشده توسط دیگر مواد را ایجاد می كنند (مانند الكل، داروهای محرك و مواد نیروزا).

ماهیت سندرم وابستگی به مواد نیز در اثر مصرف داروی خاصی از فردی به فرد دیگر متفاوت است، ازاین رو این الگوهای مصرف است كه به سوء مصرف یا وابستگی به مواد منجر می شوند. به این دلایل برنامه ریزی برای ارزیابی و درمان فردی بخشی مهم و جدایی ناپذیر هر نوع درمان شناختی- رفتاری در اختلال های مصرف مواد است.