موضوعات پروپوزال پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی اینطور نیست که از هوا بیاید بلکه تماما نیاز به خلاقیت دارد.
مطلب زیر را مطالعه کنید ، متغیرها را استخراج کنید شاید موضوعی به ذهنتان برسد:
تحول پیوسته است یا ناپیوسته:
ـ از دیدگاه نمو یافتگی یا نمو داخلی، تحول به منزله مراحل یا لحظه های پی درپی به شکل ناپیوسته جلوه گر می شود، در نتیجه مراحل بسیار متکثر هستند.
ـ از دید رفتاری نگران تحول پیوسته و تراکمی است و مشتمل بر اکتساب فزاینده پاسخ های آموخته.
ـ از دید پردازش خبر تحول معمولا پیوسته است و مشتمل بر اکتساب ساخت های همواره مؤثرتر و فرایندهایی برای تحقق بهتر فعالیت ها.
ـ از دید نظریه های روانی اجتماعی تحول ناپیوسته و دارای مراحلی است.
در عین حال ممکن است فرد به مراحل آغازین واپس روی کند و تظاهراتی در چهارچوب تعارض های حل نشده از خود نشان دهد.
ـ از دید نظریه پردازان بافتاری اجتماعی فرهنگی تحول پیوسته است و تبادل های بین فرد و محیط را دربرمی گیرد.
ـ از دید رفتارشناسان طبیعی نیز تحول پیوسته است.
ـ از دید پیاژه تحول دارای مراحلی است که آن را ناپیوسته جلوه گر می سازد. پیاژه مراحل تحول را در قالب سه دوره بزرگ یعنی دوره حسی ـ حرکتی، دوره تجسمی تهیه و شکل گیری عملیات عینی و دوره عملیات صوری معرفی کرده است.
تعامل بین قلمروهای مختلف یا عدم تعادل: از دید نمویافتگی یا نشو و نمای عصبی جنبه های مختلف تحول روانی مؤلفه های یک طیف یا یک نیم رخ هستند.
ـ از دید نظریه های یادگیری، یادگیری از جبهه های مختلف آغاز می شود و قویاً تابع موقعیت است.
ـ از دید نظریه پردازش، تحول یک قلمرو مخصوص است، کوشش هایی در راه ارائه مدل هایی از زوایه پردازش در زمینه ارتباط بین جنبه های اجتماعی و هیجانی به عمل آمده است.
ـ از دید نظریه های روانی ـ اجتماعی تعارض های نافرجام یا شکست در پیشرفت مراحل روانی اجتماعی در قلمروها مختلف، تحول شخصیت را عقب نگه می دارد.
ـ از دید نظریه های بافتاری، بوم شناختی، به دلیل تبعیت متقابل جنبه های فردی و محیطی تمام جنبه های تحول رابطه تنگاتنگ با یکدیگر دارند.
ـ از دید رفتارشناسی طبیعی، جنبه های اجتماعی و روان شناختی تحول رابطه باریکی با جنبه های زیست شناختی دارند، همه جنبه های تحول بر اثر مساعی مشترک آنها در تحقق سازش به یکدیگر متصلند.
ـ از دید نظریه سازشی پیاژه، تحول به صورت مراحل در قلمرو شناخت فقط پیامدهایی در تفکر و حل مسأله ندارد، بلکه تغییرات جنبه های اخلاقی و اجتماعی و عاطفی را تحت تأثیر خود می گیرد و بدین سان پیشرفت قلمروهای اخیر تابع جنبه ای شناختی اند.