نمونه پروپوزال ارشد رشته مطالعات زنان

یک نمونه پروپوزال ارشد رشته مطالعات زنان به طور کامل در این بخش ارائه شده است تا راهنمای دانشجو برای نوشتن طرح تحقیق باشد.

موضوع پایان نامه مطالعات زنان:

تبیین آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی براساس نظریه کولبرگ

مسئله پژوهش:

قرآن کریم مسئله اخلاق را جزو اهداف اصیل نبوت عام می شمارد و زندگی انسان ها را در سایه اخلاق، زندگی سعادتمند می شمرد و انسانی را که متخلق به اخلاق الهی نیست، خاسر و سرمایه باخته می داند (جوادی آملی، 1388).

قرآن راههای اخلاقی را از همان معارف اولی شروع و به رفتار، گفتار و نوشتار ختم می کند (جوادی آملی، 1390).

انسان در بعد روحی و ملکوتی خود، استعداد هایی نهفته و قابل رشد و پرورش دارد که عمده ترین آنها عبارتند از:

استعداد اخلاقی، حس پرستش و خداجویی و گرایش های اخلاقی(سجادی، 1387).

دین اثر گذار ترین و نافذ ترین نهاد اجتماعی بشر است (آذربایجانی، 1382). نقش گذاری و تاثیر بخشی دین و تقید به دین در شکل و شیوه انگیزه سازی، ضمانت گری، تعالی بخشی، فیض رسانی و ارتقای نیت انسان در انجام افعال اخلاقی می باشد (علاء الدین، 1389).

دین دارای نقش موثر "انگیزه سازی" برای انجام، تکرار، تثبیت و رشد رفتار اخلاقی است (حسینی، 1383). به کارگیری این شیوه قرآنی در نهاد خانواده توسط والدین موجب می گردد زمینه های تکرار، تثبیت و رشد افعال اخلاقی فراهم آید(علاءالدین، 1389).

همچنین دین "ضمانت گر" اجرا و تثبیت و رشد اخلاقی است. در آیات متعدد قرآن این تضمین گری برای انجام و استمرار و تثبیت و رشد فعل اخلاقی به تعددبه چشم می خورد(همان منبع). از سویی دیگر دین عامل "تثبیت، رشد و تعالی اخلاق" است. هر قدر انسان در پرتو استورات و برنامه های انسان ساز قران کریم قرار گیرد و دایره ی خود را گسترش دهد، اخلاق او اخلاق برتری خواهد بود. نتیجه دیگر این امر آن است که کارهای اخلاقی بیشتر و مفید تری نیز می تواند انجام دهد (مطهری،1372).

تحقیقات ارتباط تنگاتنگ دین را با تعلیم و تربیت نشان می دهد. ملائکه (1375) معتقد است که امروزه از یک سو دستگاه ها و نهاد های مختلف تعلیم و تربیت عهده دار اموزش و تربیت دینی در جامعه هستند و از سوی دیگر، خانواده به شکل غیر رسمی به تربیت و آموزش دینی فرزندان می پردازد. رشد اخلاقی در طول قرن ها از مهمترین مسایل اجتماعی مورد توجه بوده است. نظریه پردازان اوایل قرن بیستم، اخلاق را وسیله ای برای رشد اجتماعی به حساب آورده اند. لذا رشد اخلاقی از مسایل عمده روان شناسی است. یکی از روان شناسان معروف به نام لورنس کولبرگ از سال 1948 تا اواخر قرن بیستم در این زمینه مطالعات گسترده ای انجام داده است(سیف و همکاران، 1390).

از نظر کولبرگ رشد اخلاقی یک فرآیند مداوم است که در سراسر دوره عمر اتفاق می افتد. کولبرگ مانند پیاژه معتقد است که رشد اخلاقی اساسا نشات گرفته از استدلال اخلاقی است که در طی مراحل مختلفی (از کودکی تا نوجوانی) شکل می گیرد. او در طی سالها تحقیق و آزمون و مصاحبه و طرح چند سوال درباره هریک از داستان ها نظریه خود را مطرح نمود (لطف آبادی، 1383).

او رشد استدلال را به عنوان گسترش فزاینده دیدگاهی اجتماعی اخلاقی در سه سطح رشدی توصیف نمود (کیلنو همکارانف 1960؛ ترجمه جهانگیر زاده و همکاران، 1389).

این سه سطح اخلاقی به ترتیب عبارتند از: 1)سطح پیش قراردادی؛ 2) سطح قرار دادی؛ 3) سطح مافوق قراردادی.

که هر کدام از این سطح به دو مرحله و در مجموع به شش مرحله تقسیم می شوند. کولبرگ بر این باور است که دوستان و والدین فرد می توانند تفکر وی را در برخورد با مسائل اخلاقی بهبود بخشند، اما فرض اصلی او این است که نوع استدلال فرد در برخورد با یک مسئله اخلاقی، که ناشی از سطح رشد تفکر اوست، نقش اساسی در عملکرد وی ایفا می کند.

او معتقد است که قضاوت و رفتار اخلاقی کودکان و نوجوانان به جای آنکه تابع مقتضیات زندگی اجتماعی و فرهنگی باشد ناشی از مرحله رشد شناختی است که در آن قرار دارند. بنابراین با توجه به تحقیقات و نظریات متعدد که در زمینه آموزه های دینی و رشد اخلاقی مطرح شده است اما تا آنجا که پژوهشگر بررسی نموده، پژوهش که به تبیین آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی پرداخته باشد یافت نشد. بنابراین پژوهش حاضر در این چهاچوب و با هدف تبیین آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی انجام می گیرد.

نمونه پروپوزال ارشد رشته مطالعات زنان

پرسش های پژوهش:

آیا بین آموزه های دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی رابطه وجود دارد؟

آیا استدلال اخلاقی کودکان دبستانی با الگوی ارائه شده کولبرگ مطابقت دارد؟

آیا استدلال اخلاقی کودکان دبستانی با بالا رفتن سن رشد می یابد؟

آیا آموزه های دینی والدین می تواند استدلال اخلاقی کودکان دبستانی را تبیین کند؟

آیا آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی با توجه به جنسیت متفاوت است؟

 

اهداف پژوهش و ضرورت آن:

تبیین آموزهای دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی.

بررسی وضعیت رشد اخلاقی در کودکان دبستانی.

 

فرضیات پژوهش:

بین آموزهای دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی رابطه وجود دارد.

استدلال اخلاقی کودکان با بالا رفتن سن رشد می یابد.

آموزه های دینی والدین می تواند رشد اخلاقی در کودکان دبستانی را تبیین کنند.

آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی با توجه به جنسیت متفاوت است.

نمونه پروپوزال ارشد رشته مطالعات زنان

تعاریف متغیرها:

تعاریف نظری متغیرها:

رشد اخلاقی: رشد اخلاقی در برگیرنده آن دسته از قوانین و مقررات اجتماعی است که تعیین می کند انسانها در رابطه با دیگر مردم چگونه باید رفتار کنند(شعاری نژاد، 1381).

آموزه های دینی: مجموعه آموزه ها و اصول و چهارچوب هایی است که ضمن ساختارمند بودن، براساس طرح پیشنهادی خدا (کتاب آسمانی قرآن) که با ایجا انگیزه و طرح مساله برای تفکر و ارائه روش عملی جهت تمرین و کسب تجربه و بررسی نتایج فکری و تجارب عملی، زندگی را به فرصت و امکانی در جهت تحقق تمامیت انسان تبدیل می نماید(صالح پور و همکاران، 1388).

  تعاریف عملیاتی متغیرها:

رشد اخلاقی: در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی از معما های کلبرگ کسب کرده است.

آموزه های دینی:در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه مححق ساخته آموزه های دینی والدین کسب می کند.

 

 

زمینه پژوهش:

مطالعات پیشین:

مک کلایت و ویلهبی (2009) در مطالعه ای در دانشگاه میامی به بررسی ارتباط، تبیین و کاربرد سه متغیر دین، خودتنظیم گری و خود کنترلی را در افراد پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که رفتارهای اجتماعی افراد تحت تاثیر سه متغیر یاد شده قرار می گیرند.

به طوری که دین می تواند خود کنترلی افراد را به صورت مستقیم تحت تاثیر قرار دهد و زمینه لازم برای خود تنظیم گری آنان را فراهم آورد.

جاناتان (2006) در یک مطالعه تجربی تحت عنوان دین و عملکرد اجتماعی، به بررسی رابطه بین باورهای دینی و عملکرد اجتماعی افرد پرداخت. نتایج تحقیق وی نشان داد که عملکرد اجتماعی افراد به صورت معناداری می تواند وابسته به باورهای مذهبی بادشد.

نظری توکلی(1391) در پژوهشی به بررسی جایگاه وراثت در آموزه های دینی و تاثیر آن بر تربیت پذیری انسان پرداخت. نتایج پژوهش وی نشان داد که هر چند که اصل وراثت و کارکرد آن نسبت به انسان مورد تایید رهبران دینی است؛ اما آیات و روایاتی که برای مورثی بودن صفات اخلاقی باآن ها استشهاد شده، به چیزی بیشتر از تمایل ذاتی و نهادینه شده بشر به ارزش ها و فضایل اخلاقی و بیزاری از نابهنجاری ها و رذایل اخلاقی دلالت ندارند؛ از این رو، از منظر دینی انسان موجودی است که در تمام صفات اخلاقی خود، تربیت پذیر است.

نتایج پژوهش کریمخانی (1391) نشان داد که عملکرد رفتاری دانشجویان تحت تاثیر آموزه های دینی قرار دارد. و همچنین یافته ها نشان داد که آموزه های دینی ابعاد مختلف عملکرد رفتاری را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

صادقی و همکاران (1386) در پژوهش خود نشان دادند که روش تربیت دینی برای دختران و پسران دارای تفاوت معنادار می باشد. نتایج پژوهش تقوی و ستار زاده (1389) به پرداختند.

آنها نشان داد که آموزه های دینی بر آشنایی کودک با مفاهیم دینی، مسائل دینی، مناسک دینی، اماکن دینی و هماهنگی رفتاری با والدین تاثیر معناداری دارد.

نمونه پروپوزال ارشد رشته مطالعات زنان

چهارچوب نظری پژوهش:

پیشینه نظری نظریه رشد اخلاقی کولبرگ شش مرحله در سه سطح قزار می گیرد:

سطح 1- اخلاق پیش قراردادی

مرحله 1:اطاعت و تنبیه: در این مرحله، بجه ها قوانین را ثابت و مطلق می انگارند. اطاعت از قوانین بسیار مهم است زیرا باعث جلوگیری از تنبیه می شود.

مرحله 2: فردگرایی و مبادله: در این مرحله، نقطه نظرات فردی و قضاوت بچه ها بر پایه چگونگی بر آورده ساختن نیازهای فردی قرار دارد. سطح اخلاق قراردادی

مرحله 3: روابط میان فردی: این مرحله بر زندگی مطابق نقش ها و انتظارات اجتماعی تمرکز دارد. همرنگی با جماعت، خوب جلوه گر شدن و ملاحظه تاثیر تصمیمات بر روابط، مورد تاکید قرار می گیرد.

مرحله 4: حفظ مرتبه اجتماعی: در این مرحله از رشد اخلاقی، انسان ها به هنگام قضاوت کردن جامعه را به صورت کلی در نظر ی می گیرند. تمرکز اصلی بر حفظ قانون، پیروی از مقررات، انجام وظیفه و احترام به مافوق است.

سطح 3- اخلاق پس قراردادی

مرحله 5: قرارداد های اجتماعی و حقوق فردی: در این مرحله، انسان ها شروع به در نظر گرفتن ارزش ها، عقاید و باورها متفاوت سایر مردم می کنند. قوانین برای حفظ یک جامعه اهمیت دارند اما افراد جامعه باید این استانداردها و چارچوب ها را قبول داشته باشند.

مرحله 6: اصول همگانی: آخرین سطح از استدلال اخلاقی کولبرگ بر پایه اصول اخلاقی همگانی و استدلال انتزاعی قرار دارد. در این مرحله، انسان ها از این اصول که ملکه ذهنشان شده است پیروی می کنند،حتی اگر با قوانین و مقررات تناقض داشته باشد (کولبرگ و هرش ، 1977).

کولبرگ معتقد است که این سطوح و مراحل در قضاوت اخلاقی به ترتیب و به تدریج که سن فرد بالا می رود در او شکل می گیرد. استدلال کودک در معماهای اخلاقی، قبل از 9 سالگی، در سطح اول است.

در اوائل نوجوانی این استدلال ها عموما در سطح دوم است و گاهی بین مرحله دوم و چهارم نوسان می کند. در نیمه دوم نوجوانی گروهی از نوجوانان به مرحله چهارم می رسند و روی هم رفته، فقط اقلیتی از افراد هستند که در دوره نوجوانی و بزرگسالی به سطح اخلاق فوق قراردادی (آنهم صرفا تا مرحله پنجم دست می یابند(همان منبع).

 

اطلاعات مربوط به روش شناسی پژوهش:

روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است.

نمونه پروپوزال ارشد رشته مطالعات زنان

 

 تعریف جامعه آماری و ویژگی آن:

جامعه آماری پژوهش عبارت است کلیه دانش آموزان دبستانی شهر تهران و والدین آنها می باشند که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل هستند. 

روش نمونه گیری و حجم تقریبی نمونه:

روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای است. به این صورت که برای انتخاب افراد نمونه از بین ناحیه های چندگانه تهران دو ناحیه به صورت تصادفی انتخاب و از هر ناحیه یک دبستان پسرانه و یک دبستان دخترانه انتخاب، و از هر دبستان 30 نفر (5 نفرپایه اول، 5 نفرپایه دوم، 5 نفر پایه سوم، 5 نفر پایه چهارم، 5 نفر پایه پنجم و 5 نفر پایه ششم) به طور تصادفی گزینش می شوند.

 

ابزار سنجش، مقیاس های سنجش (روایی- پایایی):

معماهای کلبرگ: کلبرگ (1985) به منظور سنجش مراحل تحول اخلاقی کودکان و نوجوانان مجموعه داستان هایی را تدوین نمود که در انها اطاعت از مرجع قدرت یا قانون در تعارض مستقیم با کمک به یک شخص نیازمند قرار می گرفت.

مجموعه معماهای کلبرگ 8 معمای اخلاقی را شامل می شود. در پژوهشی که به راهنمایی دکتر محمد تقی براهنی به منظور بررسی اعتبار و روایی آزمون رشد اخلاقی کلبرگ در ایران انجام شد، اعتبار و روایی این آزمون برای کاربرد در ایران در سطح قابل قبولی اعلام شده است (رهنما،1372، نقل از امیر خوانی، 1393)

پرسشنامه آموزه های دینی والدین: این پرسشنامه محقق ساخته شامل دو بخش است.

بخش اول؛ مشخصات فردی، و شامل مواردی در مورد سن، جنس، میزان تحصیلات و .. می باشد.

بخش دوم شامل سوالی چهار گزینه ای است در اعمال تربیت دینی بررسی می نماید. آزمودنی ها پس از انتخاب یکی از گزینه ها براساس اینکه مذهبی بوده یا مذهبی نبوده و برای تربیت دینی فرزندشان تلاش داشته یا نداشته اند، به چهار گروه تقسیم می شوند. ("افراد مذهبی بوده و برای تربیت دینی فرزندشان تلاش داشته اند"، "افرادی مذهبی بوده ولی برای تربیت دینی تلاش نداشته اند،" افردادی مذهبی نبوده ولی برای تربیت دینی تلاش داشته اند"، و سرانجام "افرادی مذهبی نبوده و برای تربیت دینی تلاش نداشته اند").

 

روش تجزیه و تحلیل داده ها:

برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده خواهد شد. از آمار توصیفی برای بدست آوردن فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و خطای استاندارد داده ها استفاده خواهد شد. سپس از آمار استنباطی برای بدست آوردن همبستگی و ازمون t به کمک نرم افزار spssاستفاده خواهد شد. 

نوآوری تحقیق:

از آنجایی که بخش اعظم رفتارهای کودکان متاثر از محیط تربیتی وی می باشد و اینکه ارتباط بین دین و اخلاق انکار ناپذیر است این پژوهش ضرورت می یابد. و همچنین مرور پیشینه پژوهش مشخص کرده است که تاکنون تحقیقی در زمینه آزموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان انجام نگرفته بنابراین پژوهش حاضر دراین چارچوب و با هدف تبیین آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی انجام می گیرد.

 

فهرست منابع و ماخذ:

منابع فارسی:

امیر خوانی، سوده؛ سلیمی بجستانی، حسین؛ و نوئین، آرمیتا (1393)، بررسی اثر بخشی تئاتر درمانی بر سطح استدلال اخلاقی. مجله طب نظامی، دوره 16، شماره 2: ص 82-77.

...

منابع لاتین:

...