برای نوشتن پروپوزال پایان نامه روانشناسی عمومی انتخاب یک موضوع جدید مهم ترین اولویت است که این موضوع جدید می تواند درباره احساس و ادراک باشد.
بعضی از حالتهای احساسی بصورت شایع و چشم گیر وجود دارند که به صورت بخشی از احساسات ما از خودمان در می آیند طوری که می توانند بر روی بسیاری از رفتارهای ما تأثیر گذار باشند مثل ادراک، بروز احساسات، پردازش شناختی و روابط اجتماعی. به طور کلی ممکن است تبات خاصی در ارتباط با این مساله وجود داشته باشد طوریکه چیزی مثل یک ویژگی شخصیتی محکم و قوی در فرد ساخته می شود و در طول زمان به صورت یک خود دروتی جاودان و تابت در می آید.
ممکن است یک سری تغييرات رشد در ادراک، درک مسائل و کنترل حالتهای احساسی فرد به وجود بیاید. کودکان از طریق احساسات خود به تغیرات قابل توجه عکس العمل نشان می دهند که اگر منطبق با اهداف آنها باشد این عکس العمل ها مثبت خواهد بود و اگر آنها به اهداف و خواسته های خود برسند انوقت این عکس العمل بصورت مثبت خواهد بود. بروز حالت هاس احساسی از بدو تولد قابل تشخیص هستند و به نظر تیرسد که مودک در دو سال اول زندگی اش در نشان دادن حالت هایخشم و ناراحتی دارای تیات میباشد.
از نه ماهگی ممکن است بروز احساسات افراد دیگر بر احساسات کودک تأثیر بگذارد. در بچه ها یک رابطه کاملا مشخص بین احساسات، بروز آنها و تفسیر در مورد حالتهای روحی انها وجود دارد. بنابراین کودک نسبت به عامل های کلیدی احساسی و ارتباط بین بروز احساسات، رفتارها و محرکهای سبیی حساس می باشد. در این جا تفاوتی میان میزان ثبات در افراد وجود دارد که بر میزان مسیر رشد احساسات و درک کودک و تئوری ذهن تأثیر گذار خواهد بود.
شکل گیری اصولی رفتار احساسی کودک ممکن است بخشی از روشی باشد که دران والدین بر رشد کودک تأثیر می گذارند. میزان و نوع نظریات کسانی که از کودکان مراقبت می کنند در مورد احساسات کودکان می تواند تعيين كننده بروز احساسات کودک و نوع حالت روحی باشد که فرد در ارتباط با دیگران و خودش خواهد داشت که ممکن است تا حدی به صورت روانشناسانه و پاتولوژیک باشد.
هم چنین ممکن است تفسیر و تعيير ما از احساسات دیگران تحت تأثیر احساسات خودمان هم قرار داشته باشد. مدلی که در کار تحقیقاتی ما استفاده می شود دارای یک بخش مهم مربوط به احساسات می باشد. شاید به دلیل اینکه بیشتر کارهایی که به مرتبط ساختن روابط اجتماعی، احساسی و شناختی می پردازد نشات گرفته از یک نوع علاقه و جذابیت کاربردی به پاتولوژی روانشناسی رشد می باشد بنابراین تاکید این مدل عمدتا بر روی منبع ایجاد احساسالث و شناخت فرد می باشد.
رابطه متقابل با افرادی که از کودکان مراقبت می کنند باعث ایجاد یک وابستگی می شود که این وابسگی ممکن است وابستگی بصورت وابستگی مطمئن باشد و یا اینکه باعث ایجاد اظطراب، دمدمی مزاجی، و یا یک شخصیت سازمان نیفته شود که در مدل های کاربردی ما مورد استفاده قرار می گیرند. این مدل ها در روابط مطمئن ممکن است پیچیده تر شوند و این در حالی است که کودک دارای اعتماد به نفس می باشد، رفتار اجتماعی دارد و به خوبی با بزرگسالان کنار می اید کودکانی که دارای وایستگی نامطمئن هستند و علام رفتاری انها غالبأ نادیده گرفته می شود و یا درک نمی شوند، اینها کسانی هستند که تلاش هایشان مورد تأیید قرار نمی گیرد، به آنها احترام گذاشته نمی شود، و عکس العمل خوبی از طرف والدین خود دریافت نمی کنند و در معرض خطر بروز احساسات منفی تر و ایجاد یک مدل شناختی غیر منسجم تر قرار دارند که دارای میزان دقت کمتری می باشد و بیشتر تغییر پیدا می کند.