نوشتن پروپوزال دکتری روانشناسی عمومی درباره اعتماد به نفس

 اعتماد به نفس متغیری است همگانی و به نظر می آید درباره آن تحقیق زیادی انجام شده است اما این متغیر به قدری مهم است که با یافتن مسئله ای جدید در این باره می توان پژوهشی جذاب به سرانجام رساند.

غالبا این مساله مورد بحث قرار گرفته است که افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین می باشند، یعنی خودشان انقدر که باید فکر نمی کنند که خوب عمل می کنند، در معرض ریسک بالای انواع اختلالات عملکردی قرار دارند مثل مشکلات احساسی و اجتماعی که هر دو قرین یکدیگر هستند و در مراحل بعدی زندگی اتفاق می افتند.

اعتماد به نفس پایین همراه با ارتباطات ایجاد شده بین اعتماد به نفس یک سری از پیامدها می باشد از جمله بیماری روانی، سوء استفاده مالی، خودکشی و مشکلات اجتماعی و مشکلات سازگاری با محیط و با افراد دیگر. اعتماد به نفس نقش سببی را در پیامدهای زندگی ایفا می کند که میزان اعتماد به نفس فرد در تعیین موفقیت و شکست او در امور زندگی اش بسیار مهم می باشد که این مساله نشان دهنده مشکلاتی است که در هر کجا ممکن است پدیدار شود و باعث به وجود آمدن نتایج خیلی ضعیف خواهد شد.

اگر خود این مساله یک دلیل عمده در به وجود آمدن این امر باشد بنابراین مسائلی که باعث افزایش اعتماد به نفس می شوند بسیار حائز اهمیت می باشند اما این مسائل به عواملی مثل نتایج ضعیف بستگی دارند. بهتر است به جای اینکه بر روی اعتماد به نفس تاکید داشته داشته باشیم به رفع مشکلات قبلی بپردازیم. به اسانی نمیتوان تشخیص داد که کدام یک از این روشها بهتر هستند.

این امر نیازمند اندازه گیری اعتماد به نفس و نتایج احتمالیان و کنترل بسیاری از عواملی می باشد که ممکن است هم بر اعتماد به نفس و هم بر نتیج حاصله تأثير بگذارند که اندازه گیری این مساله نیازمند یک نمونه ازمایشگاهی بسیار بزرگ و مدت زمان بسیار طولانی می باشد. بودن، فرگوسن و هوروود به بررسی داده های به دست آمده از مرکز پزشکی کلیسای مسیحی و مرکز تحقیقات رشد پرداختند که به دنبالان هم گزارش هایی از گروه کلیسای مذهبی از نیوزلند در مورد کودکان داده شد.

اگرچه انها در سن ۱۵ سالگی دارای میزان اعتماد به نفس خیلی پایینی بودند که این مساله بعده ها هم همراه با بیماری های روانی بود (افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی ضد اجتماعی، و فکر کردن به خود کشی) اما مشکلات بسیار زیاد دیگری هم در مورد وابستگی به مواد وجود داشت (مثل وابستگی به نیکوتین و الکل و مواد مخدر) هم چنین آنها مشکلاتی را در مورد رضایت فردی داشتند (میزان پایینی از رضایت نسبت به وضع زندگی، قابلیت و کفیت پایین برقراری ارتباط با دیگران، و وابستگی به دوستان). این اختلالاتی که همراه با این افراد وجود داشتند تا حدی کاهش داده شدند و این مشکلات زمانی شروع به کاهش پیدا کردند که بسیاری از مشکلات روانی کودکان کاهش پیدا کردند، زمانیکه مشکل IQ پایین و عصبی بودن بالای آنها برطرف شد و در این آزمایش به کودکان اجازه داده شد تا بسیاری از موقعیتهای سخت را تجربه کنند.

از جمله موقعیتهای سخت اجتماعی - اقتصادی، اختلالات خانوادگی، مشکلات جسمی و سوء استفاده جنسی از کودکان، و گروه های خانوادگی مشکل دار) بودن، فرگوسن و هوروود به بیان این مساله پرداختند که اگر چه ممکن است اعتماد به نفس پایین باعث پیامدهای بدی باشد اما این عامل تنها یکی از بسیاری از عواملی است که می توانند این نتایج را در پی داشته باشند. مطمئنأ موارد درمانی که تنها بر اعتماد به نفس تاکید می شود و دیگر عوامل را نادیده می گیرند تأثیر گذاری زیادی نخواهند داشت.

پیشنهاد جدیدترین موضوعات و مشاوره انجام پروپوزال دکتری روانشناسی عمومی درباره اعتماد به نفس را با همراهی با ما تجربه کنید.