همه افراد در جایی از زندگی خود احساس کرده اند که در مورد چیزی دارای اضطراب هستند. تقریبا همه کودکانی از چیزی می ترسند.

ما باید یاد بگیریم که بر این مسائل غلبه کنیم. اما بعضی افراد از احساس ترس و اضطرابی رنج می برند که بسیار شدید می باشد و در آنها انگیزه ای را به وجود نمی آورد بلکه دردناک و محل زندگیشان می باشد و همانند ترس و اضطراب در دیگران نیست و خارج از کنترلشان است و به جای اینکه موقت باشد، دائما با آنها همراه می باشد. احساساتی از این قبیل از مشخصات اختلالات درونی سازی هستند و به آیین دلیل اختلالا دروتی سازی نامیده می شوند که فرد دچار این اختلالات به نظر می رسد که از درون رنج می برد و عمدتا به خوش ضربه میزند تا دیگران اما ممکن است دليلان احساساتی هم باشد که خود فرد در درونش ایجاد کرده است اظطراب شدید هم همانند بسیاری از گروه اختلالات دیگر ممکن است روند معکوسی در پیش بگیرند.

بخشی از این مساله که در این جا مورد بحث قرار میگیرد مربوط به تغییر کنترل احساسات فردی از حالت تعادل احساسی قوی به سمت یک موقعیت احساسی خیلی متغییر و آسیب پذیر می باشد. بعضی محققین این مساله را به حالت های خلق و خویی اولیه انسان نسبت می دهند. مشکل در تطبیق دادن احساسات در شرایط جدید و تامین کننده و ظرفیت کم برای شرایط جدید از دو ویژگی هایی هستند که تا حد زیادی مانع فعالیت کودکان نوپا و کودکان کم سن و سال می شوند. نتیجه این امر ایجاد اضطراب و عدم واکنش به شرایط جدید تاشنا می باشد.

این روش ممکن است در کوتاه مدت باعث کاهش ایجاد اظطراب شود. اما این رش به عنوان یک روش مقابله با مشکلات دارای معایب عمده ای می باشد اینکه افراد یاد نمی گیرند که موقعیتهای جدید هم می توانند خوشایند باشند و اینکه یادگیری چگونگی مهارت مقابله درست با مسائل بصورت مثبت مشکل می شود.

برای انتخاب موضوع جدید و نیز سفارش انجام پروپوزال پایان نامه روانشناسی عمومی درباره اضطراب می توانید با این گروه پژوهشی در ارتباط باشید.