اگر به دنبال خرید نمونه پروپوزال روش تحقیق روانشناسی بالینی هستید با ما در ارتباط باشید و اگر قصد انتخاب موضوع را دارید مطلب زیر را بخوانید.

 مطلب زیر را مطالعه کنید شاید موضوعی به ذهنتان برسد:
خودپنداره :

برای اطمینان از اینكه دیگران ما را به گونه ای ببینند كه خود را می بینیم، نشانه ها و نمادهای خود جلوه گری اختیار می كنیم. از طریق ظواهر بیرونی خود انگاره مان (خود طرحوارههایمان) را به دیگران معرفی می كنیم. نمونه هایی از ظواهر بیرونی كه می كوشیم آن را به دیگران معرفی كنیم، خود جسمانی ماست (لباسهای رنگارنگ ـ رژیم گرفتن و ...). اما گاهی پسخوراند ناهمخوان با خود می گیریم كه برای حفظ ثبات خود، اولین دفاعی كه انجام می دهیم این است كه اطلاعات ناهمخوان را طوری تحریف می كنیم كه ناهمخوانی خود را از دست بدهد.

در صورتی كه اطمینان از خودپنداره، زیاد باشد پسخوراند مغایر به ندرت خودپنداره را تغییر می دهد و فقط باعث می شود كه اطمینان از خودپنداره اندكی كاهش یابد. وقتی كه اطمینان از خودپنداره كم باشد، پسخوراند مغایر می تواند موجب تغییر در خودپنداره شود. گاهی خودپنداره ها در پاسخ به پسخوراند اجتماعی تغییر می كنند اما خودپنداره ها را می توان به صورت عمدی هم تغییر داد.

ما می توانیم برای ارتقای خود فعلی مان به خود كه مطلوب و ممكن باشد، به صورت عمدی خودپنداره مان را عوض كنیم. خودهای ممكن، نظر ما را در مورد آنچه كه دوست داریم بشنویم، آنچه ممكن است بشنویم، و آنچه ترسیم بشویم، نشان میدهد. خودهای ممكن، خود های آتی (چه مطلوب و چه هولناك) است، بازنمایی ذهنی ویژگی ها و توانایی هایی كه خود هنوز از آنها برخوردار نیست. خودهای ممكن، عمدتاً از اجتماع، سرچشمه می گیرد.

خودهای ممكن همیشه از مشاهده الگوهای مثبت حاصل نمی شود. عملكرد انگیزشی خود ممكن، درست مثل عملكرد هدف است. خود ممكن، مشوق جالبی را برای فرد تأمین می كند تا در جهت رسیدن به آن تلاش كند بنابراین خود ممكن، با نیرومند ساختن تلاش و استقامت و با هدایت كردن توجه و برنامه ریزی راهبردی می تواند به صورت یك نیروی حركتی قدرتمند عمل كند.

نقش انگیزشی خود ممكن این است كه خود فعلی را به شیوه های خود ممكن شدن متصل می كند بنابراین فردی كه خود ممكن را دنبال می كند، كمتر به خود طرحوارۀ موجود بیشتر به خود ایده آل، متكی می شود. مفهوم خود های ممكن، خود را به صورت یك هستی پویا، با توجه به گذشته، حال، آیندۀ آن، توصیف می كند. فردی كه فاقد خود ممكن در زمینه ای خاص است، در واقع برای پرورش دادن و به كارگیری تواناییها در آن زمینه، مبنای شناختی مهمی ندارد.