مشخصات این پایان نامه:
 

اثر بخشی آموزش راهبرد­های فراشناخت و خلاقیت بر خود پندارۀ تحصیلی

منابع فارسی و لاتین: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
پیوست و پرسشنامه: دارد
فهرست مطالب: دارد
تعداد صفحه: 128
نوع فایل: word کد Psy003
برای دانلود فایل کامل این پایان نامه به ادامه مطلب بروید...

بخش هایی از فصل پنجم این پایان نامه:

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های فراشناختی و خلاقیت، بر خودپندارۀ تحصیلی دانش آموزان پایه هفتم منطقه 2 تهران انجام گرفت. این آزمایش تفاوت پس آزمون-پیش آزمون گروه آزمایش را مورد مطالعه، معنا دار نشان داد. به بیان دیگر نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده آموزش راهبرد های فراشناختی و خلاقیت در بالا بردن خودپندارۀ دانش آموزان دختر مؤثر بوده است.

5-1-1بحث و بررسی

فرضیه اول: بر اساس جدول جدول ۴ – 4 تحليل كوواريانس- بررسي اثر گروه فراشناخت بر خودپنداره تحصیلی نتایج حاصله، ، مقدار F گزارش شده برابر 6.41 است که در سطح 0.01P≤ معنادار بوده و تفاوت ميان دو گروه در متغير خودپنداره تحصیلی معنادار مي باشد. با توجه به افزایش نمره (6.56 نمره) در پس آزمون گروه آزمایش، می توان گفت، آموزش راهبردهای فراشناخت بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه هفتم تأثیر مثبت و معنادار دارد. قابل ذکر است در مقابل افزایش نمره در پس آزمون گروه آزمایش، در گروه گواه افزایش نمره1.11 نمره ای حاصل شده است.

فرضیه اول پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش راهبرد های فراشناختی بر خودپندارۀ تحصیلی دانش آموزان نیز با تحقیقات شومر(1993)، کاروجساپ(1997)، نولن و مورگان(200)، زارعی و همکاران (2011) و بختیار کرمی ،آزاد الله کرمی و نظام هاشمی (2012) همسو است. در تبیین نتایج بالا می توان گفت، که آموزش راهبردهاي شناختی و فراشناختی باعث هدایت تفکر فرد درموقعیتهاي یادگیري و حل مسئله می شود و عملکرد بهتر حافظه را به دنبال دارد. همچنین راهبردهاي فراشناختی باعث می شود فرد با توجه به ماهیت تکالیف، نظارت کامل تري بر عملکرد خود داشته باشد(فرخی، 1389). این راهبردها به دلیل تسهیل تجربه هاي موفقیت آمیز و ایجاد فرصت لازم براي تمرین، باعث رشد خلاقیت، عملکردتحصیلی و تجربه یادگیري موفقیت آمیز می شود که این امر به نوبه خود در رشد خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.

5-1-2 بحث و بررسی

فرضیه دوم: براساس داده های جدول 4 – 6 تحليل كوواريانس- بررسي اثر گروه (آموزش خلاقیت) بر خودپنداره تحصیلی نتایج حاصله، مقدار F گزارش شده برابر 5.31 است که در سطح 0.01P≤ معنادار بوده و تفاوت ميان دو گروه در متغير خودپنداره تحصیلی معنادار مي باشد. با توجه به افزایش نمره (6.83 نمره) در پس آزمون گروه آزمایش، می توان گفت، آموزش راهبردهای خلاقیت بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه هفتم تأثیر مثبت و معنادار دارد. قابل ذکر است در مقابل افزایش نمره در پس آزمون گروه آزمایش، در گروه گواه افزایش نمره1.11 نمره ای حاصل شده است.

فرضیه دوم مبنی بر تأثیر آموزش خلاقیت بر خودپنداره تحصیلی با یافته های تحقیقات صورت گرفته در زمینه خلاقیت (دیاموند،2011؛ کاراکلف2009؛گومی،2010؛ کاراگودبیل،2011؛کوتسیپیدوهارگریوز،2009؛ هوتز،2003؛ چاین وهویی،2010؛ آهنگری خمین،1392؛ درستیان و. میرزاخانی،1391؛ افشار کهن و عصاره،1391؛ زارعی زوارکی،نوروزی وصفوی،1391) نیزهمسو می باشد. در تبیین نتایج بالا می توان گفت: آموزش خلاقیت به هدایت تفکر فرد در زمینه های مختلف و عملکرد بهتر حافظه و نظارت دقیق به عملکرد خود به خصوص در انجام کار های دستی و تصویر سازی و داستان نویسی خلاّق می شود. در نتیجه تسهیل تجربه هاي موفقیت آمیز و ایجاد فرصت لازم براي تمرین، باعث رشد بیشترخلاقیت، عملکردتحصیلی و تجربه یادگیري موفقیت آمیز وحس سودمندی و توانایی دانش آموز در تولید وابداع و نو آوری می شود. که این امر به نوبه خود در رشد خودپنداره تحصیلی دانش آموزان و علاقه مندی بیشتر به مدرسه و آموزش مؤثر است.

5-1-3 بحث وبررسی

  فرضیه سوم

طبق جدول شماره 4- 7- نتایج حاصل از تحليل كوواريانس خودپنداره تحصیلی مربوط به بررسي روش آموزش فراشناخت، خلاقیت و گروه گواه، مقدار F گزارش شده برابر 2.81 است که در سطح 0.05P≤ معنادار نمی باشد و تفاوت معناداری در اثرگذاری روشهای آموزش فراشناخت و خلاقیت در افزایش و بهبود خودپنداره دانش آموزان وجود ندارد. می توان گفت که معنا دار نبودن تفاوت گروهی که آموزش فراشناخت دریافت کردند با گروهی که آموزش خلاقیت دریافت نمودند دور از انتظار نبوده است. چرا که رابرت گانیه(1985،1977) آفرینندگی را نوعی حل مسئله می داند. او، در طیقه بندی خود از انواع بازده های یادگیری، بالاترین طبقۀ مهارتهای ذهنی را حل مسئله نامیده و طبقۀ دیگری به آفرینندگی اختصاص نداده است. و محقق در روش های فرا شناخت با تکیه بر برنامه ریزی، نظارت و ارزشیابی و نظم دهی در واقع سعی بر آن داشته، که دانش آموزان یاد بگیرند تا نسبت به یادگیری و تفکر خود آگاهانه عمل کنند و در برخورد با تکالیف مختلف یادگیری و مسائل گوناگون تحصیلی از استراتزیها و تکنیک های مفید استفاده نمایند. در واقع به نوعی با یک روش نظام مند و بر نامه ریزی شده به حل مسئله بپردازند و برای حل مسائل خود ایده های متفاوتی طرح ریزی نمایند. به گفتۀ گانیه(1977)، یک کشف علمی بزرگ یا یک اثر هنری مطمئناً از فعالیت حل مسئله سرچشمه می گیرد.

این اعمال آفرینشی، مانند رفتار حل مسئله، بر مقدار زیادی دانش قبلاٌ آموخته شده متکی هستند، چه این دانش از نوع دانش"عمومی" شناخته شده در علوم باشند چه از نوع دانش "خصوصی"شناخته شده به وسیلۀ شخص هنرمند. بسیاری از دانشمندان آفریننده اظهار داشته اند که پیش از آفرینش یک اثر دربارۀ مسائل مربوط به آن برای مدتی طولانی عمیقاٌ به مطالعه و تفحص مشغول بوده اند. در واقع اگر مطلب به غیر از این بود تعجب آور می نمود. در اظهارات این افراد هیچ چیز نشان نمی دهد که بین حل مسئله و کوششهای آفریننده ای که منجر به کشفیات دارای آثار مهم اجتماعی می شود تفاوت زیادی وجود دارد.(به نقل از سیف 1392) وولف (1987) نیز از این لحاظ با گانیه هم عقیده است و می گوید توانایی آفرینندگی مانند توانایی حل مسئله بر دانش و اطلاعات فرد در زمینه ای که به آفرینش دست می زند وابسته است در واقع به گفته ی وولف « داشتن یک مخزن غنی دانش و اطلاعات فرد در یک زمینه اساس خلاقیت در آن زمینه است». با وجود شباهت زیاد بین حل مسئله و آفرینندگی می توان آنها را از این لحاظ متفاوت دانست که حل مسئله فعالیتی عینی تر از آفرینندگی است و از آن هدف مشخص تری دارد. به سخن دیگر، در حل مسئله شخص با موقعیتی روبه رو می شود که باید برای آن یک راه حل بیابد، اما در آفرینندگی هم موقعیت مسئله و هم راه حل آن را خودش می آفریند.

ویژگی مهم دیگر آفرینندگی کهآن را از حل مسئله متمایز می کند تازگی نتایج تفکر آفریننده است. یعنی راه حل های آفریننده راه حل هایی نو هستند که دیگران قبلاً به آنها دست نیافته اند. بنابر این، تأکید آفرینندگی بر اثر یا بازده فکری نو است.« هستۀ اصلی تمام مفاهیم مربوط به آفرینندگی را مفهوم نو بودن یا تازگی تشکیل می دهد. آفرینندگی به راه های نوف اصیل، مستقل، و تخیلی اندیشیدن درباره ی انجام کار ها می انجامد» (وولف،1987).

اگن و کاوچاک(2001) نیز به نو بودن یا اصیل بودن خلاقیت تأکید دارند. و آن را توانایی تشخیص یا تدارک راه حل های اصیل و متنوع برای مسائل می دانند. دیدگاه تورنس نیز از خلاقیت عبارت است از« فرایند حس کردن مشکلات، مسائل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده، چیز های ناجور؛ حدس زدن و فرضیه سازی درباره ی این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدس ها و فرضیه ها؛تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. (به نقل از سیف1392) سخن آخر اینکه در فرا شناخت معلم به دانش آموز روش حل مسئله را از طریق تشخیص مسئله، تعریف هدف ها و بازنمایی مسئله، کشف راه حل و عمل کردن بر روی راه حل های کشف شده و پیش بینی نتایج، و نگاه به عقب و ارزشیابی نتایج آموزش می دهد.

و کمک می کند تا دانش آموزان بیامورند که مسئله را به درستی تعریف نمایند، نتیجه گیری کنند، و از اضطرابشان در حل مسئله کاسته شده و انگیزۀ بیشتری در حل مسائل خود کسب نمایند. در آموزش خلاقیت نیز بر دامنۀ تجاربشان افزوده شده سبب می شود تا برای طرح سؤالات و ارائۀ اندیشه-های غیر ومعمول و تازه خود ارزش قائل شوند. و به آن ها این فرصت را می دهد تا به خود آموزی و یادگیری و اکتشاف بپردازند. و تفاوت های فردی یادگیرندگان در نظر گرفته شده وبرای آن احترام قائل شوند.و سرمش گیری از رفتارهای آفریننده های دیگر و استفاده دانش آموز از روش های گوناگون برای بالا بردن سطح آفرینندگی آن هانیز یکی دیگر از پیامد های آموزش خلاقیت به شمار می رود.

کاربرد این مطلب:

نقد پایان نامه، آموزش روش تحقیق، منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی


 خرید آنلاین و دانلود فوری این محصول (این محصول در هیچ سایت مشابهی وجود ندارد)

قیمت : 49000 تومان
قبل از کلیک ابتدا شماره یا کد فایل را یادداشت کنید در مرحله بعد باید وارد کنید.

انتخاب جدیدترین موضوعات پایان نامه روانشناسی، مشاوره و علوم تربیتی و انجام تخصصی پروپوزال(دانلود نمونه کار پروپوزال)::

شماره تماس: 09011853901
جهت ارسال سریع پیام در پیام رسان های زیر نام هر یک را لمس کنید.