بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی در بین زوجین
بخش هایی از فصل پنجم این پایان نامه:
در فصل اول پژوهش ابتدا به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، سؤالات، فرضیه ها و تعاریف نظری و عملیاتی پرداخته شد. در فصل دوم پژوهش پس از مقدمه ای کوتاه به بررسی پیشینه نظری موضوعات جهت گیری مذهبی، تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی زوجین پرداخته شد.
سپس در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی و بیان نتایج مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه پرداخته شد. در فصل سوم تحقیق نیز به بیان روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، ابزار پژوهش و پرسشنامه ها و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد.
در فصل چهارم تحقیق نیز در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد که نتایج و تبیین آن ها در این فصل پس از بحثی کوتاه آوره خواهد شد. در پایان نیز محدودیت های تحقیق بیان و پیشنهاداتی ارائه خواهد گردید.
5-2- نتیجه گیری فرضيه اول : آيا بين جهت گيري مذهبي با تعارضات زناشويي در بين زوجين رابطه وجود دارد؟ جهت تجزیه و تحلیل این فرضیه از رگرسیون ساده با روش ورود همزمان متغیرها استفاده و متغیر جهت گيري مذهبي بصورت مولفه ای بعنوان پیشبین در تعیین متغیر وابسته تعارضات زناشويي خواهد بود. ضريب تعيين مربوط به مولفه های جهت گيري مذهبي با متغیر وابسته تعارضات زناشويي 0.326= R ² است يعني مولفه های جهت گيري مذهبي به ميزان 32.6% توانسته متغیر وابسته تعارضات زناشويي را توضيح دهد وميزان پراكندگي داده ها حول اين رگرسيون 21.185 می باشد . همچنین نتايج تحليل رگرسيون و تحلیل واریانس یک راهه مربوط به مولفه های جهت گيري مذهبي با متغیر وابسته تعارضات زناشويي نشان داد كه اين مقدار رابطه به دست آمده با F = 71.779 در سطح p 0.01 معنی دار است، لذا رابطه به دست آمده بهترين تركيب خطي ممکن بين مولفه های جهت گيري مذهبي با متغیر وابسته تعارضات زناشويي می باشد.
ضرايب β و مقادير t و سطح معنی دار براي مولفه های جهت گيري مذهبي با متغیر وابسته تعارضات زناشويي نشان داد که مولفه جهت گيري مذهبي بروني به طور معنی داری تعارضات زناشويي را پیشبینی می کند. به نحوي كه با مقدار بتای 561 /0 و مقدار 185/11 = t، در سطح معنی دار 0.001=α (کمتر از 01/0=P) ، پیشبینی کننده مثبت تعارضات زناشويي میباشد. مولفه جهت گيري مذهبي درونی با مقدار بتای 030 /0- و مقدار 607/-0 = t، در سطح غیر معنیدار 0.544=α (بیشتر از 05/0=P) و پیشبینی کننده منفی تعارضات زناشويي میباشد که با توجه به بتای بسیار کم و سطح معنی دار بزرگ نمی تواند بعنوان متغیر پیش بین لحاظ گردد.
به طور كلي مولفههای جهت گيري مذهبي مي توانند روي هم رفته تقریباً 32.6% از واريانس تعارضات زناشويي را تبيين نمايند. این یافته پژوهش با یافته های مطالعات پیشین همسو می باشد که در قسمت ذیل به تعدادی از آن ها اشاره می گردد: در پژوهشی که توسط یک تیم دانشگاه علم و فرهنگ وابسته به جهاد دانشگاهی و با همکاری دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله با هدف شناخت نقش هوش معنوی و اثرات آن بر تعارض زناشویی در سال 1391 انجام شد، که در این پژوهش، از بین شهرهای تهران، تبریز و اصفهان 86 زوج (172) نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس های هوش معنوی ناصری و تعارض زناشویی ثنایی پاسخ دادند. پس از ورود اطلاعات، به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیر استفاده شد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، نشان داد که میان تعارضات زناشویی با هوش معنوی و اغلب خرده مقیاسهای آن همبستگی معکوس وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیر نیز نشان داد که ابعاد خود آگاهی متعالی و شکیبایی هوش معنوی قادر به پیش بینی تعارض زناشویی هستند.
دیگر نتایج مطالعه حاکی از آن است که هوش معنوی نقش موثری در کاهش میزان تعارض های زناشویی دارد و هر چه زوج از هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند تعارض کمتری را تجربه خواهند کرد. رسولی و سلطانی (1391)، در پژوهشی به مقایسه و بررسی رابطه جهتگیری مذهبی و عمل به باورهای دینی با سازگاری زناشویی در طلاب و دانشجویان پرداختند، یافتههای آنها نشان داد که بین جهتگیری مذهبی و سازگاری زناشویی رابطه وجود دارد، بین عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی در هر دو گروه رابطه وجود دارد، طلاب نسبت به دانشجویان از جهتگیری مذهبی، عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی بالاتری برخوردارند، افراد مذهبی به دلیل باورهای مذهبی از رضایتمندی زناشویی و سازگاری بالاتری برخوردار هستند.
همچنین اعمال و باورهای مذهبی در افزایش رضایتمندی، سازگاری زناشویی و فرایند حل تعارض تأثیر دارد. فتحی آشتیانی و عرب نیا (1385)، در پژوهش خود نشان دادند که اعتقادات دینی و تقیدات مذهبی بر تمامی ابعاد زندگی انسان از جمله روابط خانوادگی اثرگذار است، به طوری که باورهای مذهبی هم در بروز و هم در حل اختلافات زناشویی نقش مهمی دارد. شطی و همکاران (1383)، در پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر اعتقادات مذهبی بر روی فشارهای روانی نشان دادند که اعتقادات شناختی افراد مذهبی به آنان در مقابله با فشار روانی کمک میکند. ماهوني و دیگران (2009)، بعد از بررسي تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند كه عمل به باورهاي ديني موجب افزايش مشاركت كلامي، افزايش ميزان شادكامي، كاهش چشمگير پرخاشگري كلامي و تعارضها و اختلافات زناشويي شده است.
لامبرت و دولاهيت (2006) در پژوهشي به بررسي اين موضوع پرداختهاند كه مذهب چگونه ميتواند به پيشگيري، حل و مغلوب ساختن تعارض زناشويي كمك كند. نتايج بررسي آنها نشان ميدهد كه مذهب ميتواند در سه جهت به فرايند حل تعارض كمك كند: 1. حل تعارض، 2. پيشگيري از وقوع مشكل، 3. آشتي در روابط. لذا با توجه به نتایج مطالعات پیشین و این یافته پژوهش میتوان گفت که بين جهت گيري مذهبي با تعارضات زناشويي در بين زوجين رابطه وجود دارد. فرضيه دوم : آيا بين جهت گيري مذهبي با الگوهاي ارتباطي در بين زوجين رابطه وجود دارد؟ جهت تجزیه و تحلیل فرضیه از رگرسیون ساده با روش ورود همزمان متغیرها استفاده و متغیر جهتگيري مذهبي بصورت مولفه ای بعنوان پیشبین در تعیین متغیر وابسته الگوهاي ارتباطي خواهند بود.
ضريب تعيين مربوط به مولفه های جهت گيري مذهبي با متغیر وابسته الگوهاي ارتباطي 0.311 = R ² است. يعني مولفه های جهت گيري مذهبي به ميزان 31.1% توانسته متغیر وابسته الگوهاي ارتباطي را توضيح دهد و ميزان پراكندگي داده ها حول اين رگرسيون 28.545 می باشد.
کاربرد این مطلب:
نقد پایان نامه، آموزش روش تحقیق، منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی