بخش هایی از فصل پنجم این پایان نامه:
مقدمه
در فصل اول پژوهش ابتدا به بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، سؤالات، فرضیه ها و تعاریف نظری و عملیاتی پرداخته شد. در فصل دوم پژوهش در پیشینهی نظری موضوعات ارزشها، خانواده و اعتیاد پرداخته شد. سپس در قسمت پیشینه پژوهشی به بررسی و بیان نتایج مطالعات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه پرداخته شد. در فصل سوم تحقیق نیز به بیان روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری، ابزار پژوهش، روش کار و روش تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد.
در فصل چهارم تحقیق نیز در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته شد که نتایج و تبیین آن ها در این فصل پس از بحثی کوتاه آوره خواهد شد. در پایان نیز محدودیت های تحقیق بیان و پیشنهاداتی ارائه خواهد گردید.
5-2- نتیجه گیری فرضیه اول : بین ارزش ها در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ارزشها در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. همچنین ميانگين امتياز بدست آمده براي ارزش ها در دو گروه با 275. 33 براي خانواده های دارای عضو معتاد و 319.35 براي خانواده های معمولی است که این تفاوت معنی دار مي باشد. این یافته پژوهش با یافته مکآردل و همکاران (2000)، همخوان می باشد. نتایج تحقیق مکآردل و همکاران (2000)، که با عنوان مقایسهای در پنج شهر رم، دوبلین، نیوکاسل، برمن و گرونینجن بر روی ساختار و ارزشهای خانواده انجام شد، نشان داد که داشتن ساختار خانوادهی سنتی و ارزشهایی مانند مطالعه و علاقهمندی به فعالیتهای ورزشی با مصرف مواد مخدر و رفتارهای بزهکارانه رابطهی منفی دارد.
دلیل همخوانی این مطالعه با یافته پژوهش اخیر به این دلیل است که مصرف مواد مخدر رابطه ای منفی با ارزش های خانواده دارد و ارزش های خانواده در خانواده های دارای عضو معتاد در سطح پایین تری می باشند، لذا ارزش ها در این دو خانواده دارای تفاوت معنی داری می باشند. همچنین در تبیین این فرضیه، صرف نظر از اختلاف هاي طبقاتي، مصرف كنندگان مواد ويژگيهاي مشابهي دارند. همه آنها در جامعهپذيري، مهارت هاي شناختي عاطفي و رشد رواني مشكل دارند. كه اين امر در عدم بلوغ، اعتماد به نفس پايين، آشوب هاي رفتاري و شخصيتي و ساير ويژگي هاي ضداجتماعي آنها مشهود است.
ويژگي هاي آنها عبارتند از: تحمل پايين در برابر انواع ناراحتي ها، ديرارضايي و ناتواني در كنترل احساسات. به ويژه خصومت، گناه و اضطراب كنترل ضعيف انگيزه ها به ويژه انگيزه هاي جنسي و پرخاشگرانه آزمون ضعيف پيامد فعاليتها، خودسنجي هاي غيرواقعي به دليل شكاف بين امكانات فردي و آرزوها، دروغ گويي زياد، فريب در رفتارها و بي تعهدي اجتماعي و فردي يعني ناتواني آنها در پذيرش مسووليت ها و مشكلات موجود بر سر فعاليت ها. فرد معتاد نه تنها تعهد خاصي به جامعه ندارد، بلکه تعهد خود نسبت به خانواده و ارزشهای خانواده را نیز فراموش می کند. مصرفکننده مواد، ارزش ها و هنجارهايشان را براي اشخاصي كه جذب اين نوع زندگي مي شوند، تبليغ مي كند.
لذا با توجه به ادبیات تحقیق، نتایج مطالعه مکآردل و همکاران (2000) و این یافته پژوهش می توان گفت که بین ارزشها در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانوادههای معمولی تفاوت وجود دارد و اعتیاد سبب رو به افول گذاشتن ارزشها در خانواده می شود.
فرضیه دوم : بین خیرخواهی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین خیرخواهی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. همچنین ميانگين امتياز بدست آمده براي خیرخواهی در دو گروه با 55.09 براي معتاد و 66.76 براي معمولی است که این تفاوت معنی دار مي باشد. این یافته پژوهش، بر اساس نظریه معاشرت افتراقي تبیین میشود، نظریه معاشرت افتراقی چگونگي انتقال رفتار مجرمانه را تبيين مي كند. معاشرت افتراقي جزو نظريه هاي يادگيري است كه بر اساس آن، رفتار مجرمانه آموخته مي شود و يادگيري اساسي در درون گروه هاي نخستين فرد رخ ميدهد. يادگيري مؤثر به ميزان، شدت، فراواني و مداومت ارتباط وابسته است. با توجه به مصرف مواد مخدر، معاشرت افتراقي مي تواند بهعنوان يك مقياس در نظر گرفته شود.
در يك طرف، مقياس معاشرتهاي كجروانه و در طرف ديگر معاشرت هاي معمولي اجتماعي انباشته مي شود. در برخي ديدگاههاي نظري، از آنجا كه معاشرت هاي كجروانه مصرف كنندگان مواد بيشتر از معاشرت هاي معمولي و معاشرتهایی جهت انجام کارهای خیرخواهانه میباشد، لذا ساير رفتارهاي كجروانه، تقويت شده و استحكام میيابند و بالعکس، رفتارها، احترام، شان اجتماعي و اعمال خیرخواهانه وی کاهش می یابند و لذا طبق نظریه یادگیری و نظریه معاشرت افتراقی این رفتار فرد معتاد به خانواده وی نیز سرایت می کند. هماطور که این یافته پژوهش نشان می دهد، میزان مؤلفه خیرخواهی در خانوادههای دارای عضو معتاد به صورت چشمگیری کمتر می باشد. در مجموع طبق ادبیات تحقیق و این یافته پژوهش می توان گفت که بین خیرخواهی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد و اعتیاد بر روی خیرخواهی خانواده تأثیر می گذارد.
فرضیه سوم : بین سنت گرایی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سنتگرایی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. ميانگين امتياز بدست آمده براي سنت گرایی در دو گروه با 25. 91 براي معتاد و 31. 83 براي معمولی است که این تفاوت معنی دار مي باشد. این یافته پژوهش با نتایج مطالعه مکآردل و همکاران (2000)، همخوان می باشد. آن ها نشان دادند که خانواده های سنتی با مصرف مواد مخدر رابطه ای منفی دارند، که این رابطه منفی نشان دهنده تفاوت در دو گروه می باشد.
در خانواده های سنتی خانواده مهمترین گروهی است که فرد عضو آن است اما با توجه به این که فرد معتاد خود را عضو گروههای خاصی میبیند، نسبت به سنتهای خانواده بیاعتنا می شود و موجب سنت شکنی در خانواده می شود. پایین بودن میزان مؤلفه سنتگرایی در خانوادههای معتاد در این پژوهش نیز مؤید این مطلب می باشد. لذا طبق ادبیات تحقیق و این یافته پژوهش می توان گفت که بین سنت گرایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه چهارم : بین همنوایی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده گردید.
نتایج نشان داد که بین همنوایی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. ميانگين امتياز بدست آمده براي همنوایی در دو گروه با 20. 51 براي معتاد و 23. 91 براي معمولی است که این تفاوت معنی دار مي باشد. در تبیین این یافته پژوهش، بر اساس نظريه کنترل اجتماعی و معاشرت افتراقی، برخي افراد به جاي همنوا شدن با هنجارهاي معمولي، از طريق معاشرت افتراقي، رفتار خود را بر اساس هنجارهاي گروه مجرمان و بزهكاراني سازمان مي دهند كه به آن تعلق پيدا مي كنند. اين امر به احتمال قوي در محيط هايي رخ ميدهد كه سازماندهي اجتماعي نسبي وجود دارد، يعني جايي كه كنترل هاي خانوادگي و جمعي در اعمال هم نوايي مؤثر نيستند. لذا فرد معتاد با هم نوایی با گروهها و افراد معتاد دیگر، همنوایی خانواده را کاهش می دهد. پایین بودن میزان مؤلفه همنوایی در خانوادههای معتاد در این پژوهش نیز مؤید این مطلب می باشد. لذا طبق ادبیات تحقیق و این یافته پژوهش می توان گفت که بین همنوایی در خانوادههای دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین امنیت در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا ازآزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین امنیت در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. ميانگين امتياز بدست آمده براي امنیت در دو گروه با 30. 28 براي معتاد و 35. 59 براي معمولی است که این تفاوت معنی دار مي باشد. در تبیین این یافته پژوهش، از نظريه سیستمی خانواده استفاده می شود. در نظریه سیستمی خانواده رفتار هر فرد وابسته به کل سیستم خانواده و رفتار سایر اعضا و عناصر توصیف شده است. در نتیجه مشکلات رفتاری فرد نیز ناشی از تعامل عناصری است که در خانواده یا محیط های دیگر اجتماعی در حالت تعادل قرار دارند. لذا فرایندهای درونی انسان ها پدیده هایی کاملاً درونی نبوده و متأثر از عوامل بیرونی است که بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند و سیستمی که بیش از همه بر رفتار فرد تأثیر دارد خانواده است که هم رفتارهای سازشی و بهنجار و هم رفتارهای نابهنجار افراد را شکل می دهد. اعتیاد فرد و رویآوردن به معاشرت و رفت و آمد با افراد معتاد دیگر که معمولاً دارای رفتارهای بزهکارانه (مانند سرقت، دعواکردن و ...) می باشند، بر امنیت فرد معتاد تأثیر می گذارد و طبق نظریه سیستمی خانواده رفتار هر فرد وابسته به کل سیستم خانواده است و کاهش امنیت فرد معتاد، موجب کاهش امنیت خانواده میگردد. پایین بودن میزان مؤلفه امنیت در خانوادههای معتاد در این پژوهش نیز مؤید این مطلب می باشد. لذا طبق ادبیات تحقیق و این یافته پژوهش می توان گفت که بین امنیت در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد و اعتیاد یک عضو از خانواده امنیت خانواده را کاهش می دهد.
فرضیه ششم : بین قدرت در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین قدرت در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. ميانگين امتياز بدست آمده براي قدرت در دو گروه با 24. 60 براي معتاد و 28 براي معمولی است که این تفاوت معنی دار مي باشد.
فرضیه هفتم : بین برانگیختگی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برانگیختگی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود ندارد. ميانگين امتياز بدست آمده براي برانگیختگی در دو گروه با 14. 56 براي معتاد و 15. 47 براي معمولی است که تقریبا برابر مي باشد. فرضیه هشتم: بین لذت گرایی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. براي تحلیل فرضيه بالا از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)استفاده گردید.
نتایج نشان داد که بین لذتگرایی در خانواده های دارای عضو معتاد به مواد مخدر و خانواده های معمولی تفاوت وجود دارد. ميانگين امتياز بدست آمده براي لذت گرایی در دو گروه با 10. 32 براي معتاد و 11. 27 براي معمولی است که این تفاوت معنی دار مي باشد.
کاربرد این مطلب:
نقد پایان نامه، آموزش روش تحقیق، منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی