عنوان این پروپوزال:
رابطه نگرش به خیانت با رضایت زناشویی و طلاق عاطفی با نقش میانجی استفاده از شبکه های اجتماعی
سال نگارش:
1398
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
20 صفحه
شماره:
635
برای درمانگر یکی از سخت ترین موقعیت ها، مواجه زوج در زمانی است که یک عضو زوج با فرد سومی در یک رابطه عاطفی شدیدی بسر می برد. شاید نیاز باشد که به مراجعانمان برای روبه رو شدن با این حقیقت که رمانس (افسانه عشق پدیده ای روزمره است، کمک کنیم و نیاز نیست که این چنین و بیش از حد به قدرت وظهور غیر منتظره اش اهمیت بدهیم. اگر بتوانیم این مساله را به فرد عاشق منتقل کنیم و آن را بیشتر شبیه تک هسته ای توضیح دهیم، شانس مبارزه با قسمتی از تفکرات غیرمنطقی و وسواسی را که یک همسر بی وفا تجربه می کند، خواهیم داشت. پیتمن و راگوز (۱۹۹۵) پیشنهاد کردند که همسران بی وفا را به گونه ای تحت درمان قرار دهید که انگار آنها دیوانه و شیدا هستند. افرادی که از شیدایی شدیدی رنج می برند، اغلب نمی خواهند برای پایان دادن به شیدایی خود، تحت درمان قرار گیرند.
در تلاش برای مورد خطاب قرار دادن همسران بی وفاء با مسأله مشابه انگیزش روبه رو می شویم. در یک عبارت تمثیلی باید گفت که همسران بی وفا کیک خود را دارند و همچنان آن را می خورند. آنها امنیت ازدواج خود را حفظ می کنند و نشاط حاصل از پیمان شکنی را هم تجربه می کنند. به همین دلیل است که همسران بی وفا خواهان پنهان کردن پیمان شکنی خود هستند و تلاش می کنند به همسرشان دروغ بگویند تا این موقعیت حفظ شود. مایکل واینر - دیویس (۱۹۹۲) در کتابش تحت عنوان «شکست طلاق )»، عقایدی غیر منطقی و توهم را که باعث جلوگیری از بازسازی روابط افراد می شود، شناسایی کرده است. توهم شماره ۵ این است که همسر من یک رابطه نامشروع داشته، ازدواج قابل ادامه دادن نیست». آرنولد لازاروس (۱۹۹۵) این را اسطوره شماره ۳ نامیده است، روابط خارج ازدواج، ازدواج را تخریب خواهد کرده هر دو بحران ناشی از پیمان شکنی فرصتی برای شکل دهی مجدد رابطه زناشویی است.
پیتمن و واگرز (۱۹۹۵) برآورد کرده اند ۹۰ درصد از اولین ازدواج ها که به طلاق منجر شده اند، مشمول نوعی از پیمان شکنی بوده اند. پیتمن و واگرز عقیده دارند که این واقعیت ترسناک اغلب برای افراد درگیر در رابطه زناشویی، شناخته شده نیست. زوج ها دلایل خود حمایتی مفصلی را گسترش می دهند و از آن برای ارائه توضیح به دیگران استفاده می کنند. «مطمئنم یک رابطه نامشروع داشتم، اما تا آن زمان، ازدواج از هر راهی به پایان رسیده بوده مطمئنا روابط نامشروع می توانند به عنوان روشی برای خروج از رابطه زناشویی مورد استفاده قرار گیرند، اما برملا کردن رابطه نامشروع می تواند جدایی جبران ناپذیر را در رابطه زناشویی خوب رقم بزند و آن را در سراشیبی طلاق قرار دهد. برملا کردن رابطه نامشروع به هر دلیل که باشد، به نظر می رسد اثرهای متفاوتی بر مردان و زنان داشته باشد.
پیتمن و واگرز (۱۹۹۵) اظهار می کنند که مردان در این مرحله به درمان روی می آورند و به نظر می رسد که آنها به طور میانگین نسبت به زنانی که شوهرانشان با افراد دیگر رابطه نامشروع داشته اند، از نظر هیجانی در وضعیت بدتری قرار دارند. صرف نظر از جنسیت، همسری که پیمان شکنی دیده (زخم خورده) واکنش های عاطفی زیادی از قبیل افسردگی و یا خشم زیادی را تجربه می کند (گوردن، باکوم و اسنایدر، ۲۰۰۴). لاوسون (۱۹۹۰) در پژوهشی دریافت که رابطه نامشروع یک زن برای شوهرش، مساوی با پایان ازدواج است. شاید این تفاوت به سبب این است که مردان روابطشان را مبتنی بر رابطه جنسی قرار می دهند، در حالی که در زنان اغلب درگیری عاطفی شدید وجود دارد. بنابراین وقتی که یک زن رابطه نامشروع را برملا می کند، به احتمال بیشتری یک رابطه نامشروع جدی وجود دارد.
پرداخت و دانلود فوری فایل ورد و قابل ویرایش پروپوزال
قیمت با تخفیف ویژه :
