با توجه به نظریه های یادشده، به طور كلی سه بعد مهم در رضایت شغلی تشخیص داده شده است كه عبارتند از: رضایت شغلی پاسخی عاطفی به شرایط یا وضعیت شغل است؛
جزئیات بیشتر در ادامه مطلب + دانلود فایل


پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
40 صفحه
کد:
720 mb


توضیحات:

با توجه به نظریه های یادشده، به طور كلی سه بعد مهم در رضایت شغلی تشخیص داده شده است كه عبارتند از: رضایت شغلی پاسخی عاطفی به شرایط یا وضعیت شغل است؛ رضایت شغلی اغلب در ارتباط با حد برآورده شدن نیازها و انتظارات تعیین می شود؛ رضایت شغلی منبعث از چند نگرش وابسته به هم است. اسمیت كندال و هیولین پنج بعد شغلی پیشنهاد كرده اند كه عبارتند از: ماهیت شغل، دستمزد، فرصت ارتقا، مدیر و همكاران. این ابعاد از مهم ترین ویژگی های شغل هستند كه افراد به آنها پاسخ مثبت نشان می دهند. رضایت شغلی به جهت گیری كلی و عاطفی فرد نسبت به نقش كاری اش اشاره دارد. این مفهوم باید از رضایتی كه فرد از جنبه های مختلف و جداگانة شغلش دارد، متمایز شود.

در واقع، رضایت شغلی به عنوان نگرش كلی فرد نسبت به شغلش مفهومی كلی است، اگرچه این مفهوم خلاف این واقعیت نیست كه این نگرش كلی، چند بعدی نیز است. فرض این است كه اشخاص قادرند جنبه های خاص رضایت از شغلشان را در مقابل جنبه های نارضایتی، تعدیل كنند و به نگرش مركبی از شغل به صورت یك كل برسند. (اسمیت و همكاران، 1969).

از نظر فلدمن (1995)، مهم ترین منابع ایجادكنندة رضایت شغلی عبارتند از: 1. شرایط كاری و دستمزدها كه حاصل مطالعات مهندسی صنعت مدیریت علمی است؛ 2. گروه كاری و سرپرستی كه از نهضت روابط انسانی تأثیر پذیرفته است؛ 3. خود شغل و فرصت های شغلی كه به ماهیت شغل توجه دارد. در دسته بندی دیگری كه از نگاهی دیگر تدوین شده، عواملی كه بر رضایت شغلی تأثیر می گذارند عبارتند از: ویژگی های فردی؛ عوامل درونی – محتوایی؛ عوامل بیرونی – زمینه(استوارت از كمپ1370). به طور كلی رضایت شغلی را در سه شكل می¬توان خلاصه كرد: شكل اول: سیاست های سازمانی مانند حقوق و مزایا، ارتقا در سازمان و امنیت شغلی؛ شكل دوم: افراد حاضر در محیط كار، شامل سرپرستان و همكاران؛ شكل سوم:خود شغل. مطالعات مختلف در زمینة رضایت شغلی نشان می دهد كه متغیرهای زیادی با رضایت شغلی ارتباط دارند كه می توان آنها را به چهار گروه تقسیم كرد: 1.عوامل فردی؛ 2. عوامل سازمانی؛ 3. عوامل محیطی؛ 4. ماهیت كار(سپهری،1383 ).

كیمبل وایلز (1370) نیز در شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت افراد از كار، متغیرهای زیر را مطرح می كند: 1. خاطر جمعی و آسایش در زندگی؛ 2. شرایط مطلوب كار؛ 3. احساس علاقه و وابستگی؛ 4. رفتار از روی عدل و انصاف؛ 5. احساس موفقیت در كار؛ 6. شركت در تعیین خط مشی كار؛ 7. تشخیص زحمات و خدمات انجا م گرفته و قدرشناسی؛ 8. احترام به خود. عوامل مؤثر بر خشنودی و رضایت شغلی را به شرح زیر طبقه بندی كرده است( دوبرین ، 1989) 1. موفقیت؛ 2. به رسمیت شناخته شدن؛ 3. ترفیع و پیشرفت؛ در این قسمت به تفصیل هر یك از عوامل مهم و مؤثر بر رضایت شغلی بررسی می شود.

1- عوامل سازمانی الف: فرهنگ و جو سازمانی: بیشتر كارشناسان معتقدند فرهنگ سازمانی تأثیر نیرومندی بر رفتار و حالت های روانی كاركنان دارد و در حقیقت مؤلفة كلیدی موفقیت در سازمان ها و بهبود منابع نیروی انسانی است (واترمن 1982، به نقل از هومن 1381). به اعتقاد كورمن (1378)، جو سازمانی مجموعه ای از ادراك های توصیفی و غیرارزشی از خصوصیت سازمانی همچون رهبری، خط مشی های سازمانی، خصوصیات شغلی و مانند آن است. مهم ترین پیامد جو سازمانی این است كه بر ادراك و احساس عضویت كاركنان در سازمان تأثیر می گذارد و مشخص می كند كه آنان سازمان را از نظر روانشناختی پاداش دهنده و مطلوب می دانند یا نه و این مطلب، خود اثر بسزایی بر سطوح اخلاقی، انگیزشی، خشنودی و تمایل كاركنان به ماندن در سازمان می گذارد (ولینسون و همكاران 1998).