در بطن جنبش نوین روان شناختی مثبت نگر بسیاری از پژوهشگران برجسته بر لزوم در نظر گرفتن جنبه های مثبت بشر و مفهوم بهزیستی در تعریف سلامت روان تاکید کرده اند و غالب آنها فقدان بیماری های روانی و وجود بالای بهزیستی را به عنوان سلامت روانی تلقی می کنند . بهزیستی روانی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی سلامت عمومی و رضایت در زندگی در خلال دو دهه گذشته توجه بسیاری از روانشناسان و محققان را به خود جلب کرده و پژوهشهای گسترده ای در این باره انجام گرفته است. در این راستا رضایت از زندگی به یک فرایند قضاوتی شناختی اشاره دارد که در آن افراد به طور کلی کیفیت زندگی خود را بر اساس مجموعهای از ملاک ارزشیابی می کنند و با توجه به پیامدهای نارضایتی از زندگی و مفهوم موجود در تعریف مذکور، رضایت از زندگی گویای سلامتروان است (نادی،2012).
یکی از عوامل مهمی که با عملکرد شغلی افراد رابطه دارد بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی است احساس خرسندی و بهزیستی در طول عمر ،از مؤلفه های نگرش مثبت افراد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکنند . در واقع تجربه شادمانی و رضایت از زندگی هدف عالی زیستن در این جهان به شمار میرود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف است (ریف،1995). احساس بهزیستی به معنای ارزیابی کلی از زندگی است که بر اساس اهداف شخصی و میزان دسترسی به آنها شکل میگیرد .این عامل یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر در زندگی تلقی می شود و به همین دلیل اثرات عمده ای بر شکل گیری شخصیت آدمی ودر یک کلام مجموعه زندگی انسان دارد ودر پی آن همیشه بر عملکرد انسان در سطوح مختلف تأثیر می گذارد(گیلمن ،2005) .
بهزیستی روانشناختی دارای مقیاسهائی است که همگی سه مشخصه کلی دارند: اول اینکه درونی هستند؛ یعنی در درون تجربه فرد قرار می گیرند، دوم اینکه بهزیستی روانشناختی اندازه گیریهای مثبت راشامل می شود، از این نظر با اندازه گیریهائی مثل بهداشت روانی که با فقدان مولفه های منفی تعریف می شود تفاوت دارد. سوم اینکه اندازه گیریهای بهزیستی روانشناختی نوعأ سنجش کلی از تمام جوانب زندگی یک شخص را شامل می شود گرچه می توان خلق یا رضایت را درون حیطه خاصی سنجید، تأکید معمولأ روی قضاوتی یکپارچه از زندگی شخص است. بهزیستی روانشناختی به عنوان رشد استعدادهای واقعی هر فرد تعریف می شود وافزایش ظرفیت حالتهای مثبت و کاهش حالتهای منفی به عنوان بهزیستی بهینه تعریف میشود و ارتقای سطح بهزیستی روانشناختی یکی از اهداف روانشناسی در قرن حاضر محسوب میشود (صحرائیان، 1390) .