یافتن بهترین موضوعات پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی به صورت آماده در سایت ها و یا هر منبع دیگر عملا ممکن نیست بلکه باید از راه آن اقدام کرد.
متن زیر حاوی متغیرهای مهمی است که برای انتخاب موضوع کمک کننده است :
پژوهشهای تازه درباره شرطی سازی کلاسیک:
پاسخهای شرطی (CR) ها الزاماً پاسخهای غیرشرطی (UCR) های کوچک نیستند: بعضی از وقتها CR و UCR بسیار شبیه اند مانند زمانی که UCR حاصل از غذا، بزاق است. که در این مورد CR نیز بزاق است همچنین وقتی که UCS دمیدن جریان باد به چشم است.
UCR پلک زدن است و CS که به طور مکرر با UCS همراه شود سرانجام منجر به پلک زدن می شود. بنابراین اغلبCR شبیه به UCR به نظر می رسد اما در مقدار کمتر از آن است به این حال زنردریک آزمایش شرطی شدن کلاسیک طبق گفته های زیر را عنوان نمود:
به غیر از ترشح بزاق رفتار شرطی و رفتار غیرشرطی هیچ شباهتی با هم ندارند. نه تنها معلوم شده است که CRها و UCRها اغلب ماهیت متفاوت دارند بلکه برخی پژوهشگران یافته اند که آنها ضد یکدیگرند.
ابریست استاتور و هوارد این واقعیت را مورد تأکید قرار داده اند که وقتی شوک به عنوان UCS به کار می رود UCR نوعاً افزایش ضربان قلب است. و چنانکه پاولف پیش بینی می کرد با همراه کردن CS و UCS به طور موقتی، پاسخ شرطی، افزایش ضربان قلب است.
اما در آموزش طولانی مدت پاسخ شرطی کاهش ضربان قلب است. همچنین معلوم شده است که حتی وقتی UCS واحدی به کار می رود آنجا که CSهای متفاوتی با آن UCS همراه می گردند CRها شکل های متفاوتی به خود می گیرند. معلوم شده است که بعضی وقتها CR شبیه UCR است بعضی وقتها CR جاندار را برای UCR آماده می کند و بعضی وقتها CR ضد UCR است.
غلبه و وقفه: پاولف مشاهده کرد که وقتی از یک محرک مرکب به عنوان CS استفاده می شود و یک جزء محرک بر اجزای دیگر آن غالب است تنها آن جزء غالب شرطی می شود. این پدیده غلبه نام گرفته است.
برای مثال اگر یک CS از نور و صدای شدید که با هم ارائه می شوند تشکیل یابد، تمامی شرطی شدن به صدای شدید انجام می گیرد زیرا آن نیرومندترین یا غالب ترین عنصر محرک مرکب است. وقتی که محرک مرکب به عنوان CS به کار می رود پدیده غلبه زمانی مشخص می شود که شرطی شدن به جزء غالب محرک اتفاق می افتد نه به جزء ضعیف آن. لئون کامین ابتدا موشی را در جعبه اسکینر قرار داد و آن را شکل می دهد تا برای دریافت تقویت اهرمی را فشار دهد.
بعد موش در یک برنامه تقویتی فاصله ثابت (مثلاً برنامه فاصله ثابت 4 دقیقه ای) قرار داده می شود تا یک سرعت ثابت پاسخ دهی ایجاد شود. سپس موش یک دوره آزمایشی یک ساعته تجربه می کند که در ضمن آن هر بار یک صوت برای 3 دقیقه نواخته می شود و با پایان یافتن صوت موش یک شوک مختصر غیرقابل اجتناب دریافت می-کند. در طول توالی صوت- شوک برنامه تقویتی فاصله ثابت پا بر جا می ماند.
پس از چند دوره هر بار که صوت شنیده می شود میزان فشار دادن اهرم توسط موش به مقدار زیاد کاهش می یابد کاهش در میزان پاسخدهی در زمانی که (CS) صوت نواخته می شود منع شرطی نام دارد. معلوم شده است که منع تا پایان شوک که هر یک از توالی های صوت- شوک را خاتمه می دهد ادامه می یابد پس از آنکه شوک قطع می شود سرعت پاسخدهی به حد طبیعی آن افزایش پیدا می کند. و تا ظهور مجدد صوت تا همان حد باقی می ماند.
کامین در روش CeR تغییراتی ایجاد کرد تا پدیده وقفه را نشان دهد ابتدا موشها آموزش دیدند تا اهرمی را برای دریافت تقویت غذایی فشار دهند. بعد موشها 16 کوشش را تجربه کردند که در آن یک صوت با شوک برقی دنبال می شد. نتیجه این بود که وقتی صوت ارائه می شد پاسخ منع می گردید. مرحله بعدی شامل همراه کردن صوت مرحله قبلی آزمایش با یک نور بود که با هم یک محرک مرکب را تشکیل می دادند.
محرک مرکب نور- صوت در 16 کوشش به موش ارائه می شد و همیشه با شوک دنبال می گشت در مرحله آخر آزمایش تنها نور به موش ارائه شد تا معلوم شود که موجب منع پاسخ می شود یا نه و نشد. یک گروه کنترل نشان داد که اگر نور و صوت مستقلاً با شوک همراه شوند هر دو موجب منع پاسخ می شوند. اما اگر ابتدا صوت با شوک همراه شود و بعد صوت همراه با نور به موش ارائه شود، شرطی شدن اندکی نسبت به نور اتفاق می افتد.
تحت این شرایط شرطی شدن به صوت، شرطی شدن به نور را با وقفه مواجه می کند همچنین اگر ابتدا نور به کار رود و بعد با صوت همراه گردد اثر وقفه رخ می دهد که آن شرطی نشدن حیوان به صوت است. وقفه مانند غلبه موقعیتهایی را نشان می دهد که در آن محرکها طبق اصول شرطی سازی کلاسیک همراه می کردند اما هیچگونه شرطی شدن رخ نمی دهد.
غلبه زمانی رخ می دهد که یک جزء محرک در ماهیت از اجزای دیگر نیرومندتر است و در نتیجه بر آن اجزای ضعیف دیگر غالب می شود. وقفه به این دلیل اتفاق می افتد که شرطی شدن قبلی به نحوی از شکل گیری تداعی بین یک محرک تازه و UCS جلوگیری می کند.