در سایت مرکزی ایران پژوهش راهنمایی های لازم برای یافتن موضوع جدید پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی و بالینی و همه گرایش های روانشناسی و مشاوره ارائه شده است.

با مطالعه دقیق متن زیر متغیرها را یادداشت کنید تا بتوانید با آن موضوع پایان نامه روانشناسی عمومی انتخاب کنید :

فرایندهای انگیزشی زیربنای ناهمخوانی شناختی:

افراد همه نوع رفتار را انجام می دهند كه برخی از این رفتارها باعث می شود كه آنها احساس كنند بی كفایت، بی وجدان یا نامعقول هستند، ناسازگاری بین چیزی كه شخص بدان معتقد است (با كفایت بودن) و كاری كه انجام می دهد (عمل كردن به صورت بی كفایت)، ناسازگاری شناختی را به بار می آورد كه همان ناهمخوانی است.

وقتی كه افراد از لحاظ روانی ناراحت هستند، برای كم كردن ناهمخوانی تدابیری می اندیشند، آنها با تغییر دادن تعداد شناختهای همخوان یا ناهمخوان یا با تغییر دادن اهمیت شناختهای همخوان یا ناهمخوان، ناهمخوانی را كاهش می دهند و حتی گاهی آن را برطرف می كنند.

انگیزشی ناهمخوانی پیامدهای ناخوشایند به بار می آورد.

2- انگیختگی فیزیولوژیكی (دستگاه عصبی خودمختار) ایجاد می كند.

3- حالت هیجانی منفی ایجاد می كند. از هر سه دلیل فوق، انتقاد شده است و آنها را توجیهات ناقصی را برای انگیزش ناهمخوانی دانسته اند. مشخص كردن دقیق ماهیت انگیزش ناهمخوانی اهمیت زیادی دارد، زیرا با این كار می توانیم دقیقاً نشان دهیم بین شروع ناهمخوانی و چاره اندیشی برای رفع ناهمخوانی چه اتفاقی روی می دهد.

اگر بتوانیم ماهیت انگیزش ناهمخوانی را دقیقاً مشخص كنیم متوجه خواهیم شد كه چرا افراد نحوۀ تفكر و اعتقاد خود را تغییر می دهند - آیا بخاطر پیامدهای ناخوشایند اینكار را می كنند یا بخاطر انگیختگی فیزیولوژیكی یا انگیختگی هیجانی منفی.

رویدادهای موقعیتی كه موجب ناهمخوانی می شوند (انتخاب ـ توجیه ناكافی ـ توجیه تلاش ـ اطلاعات جدید) بین شناختها ناهمخوانی ایجاد می كنند انگزش ناهمخوانی برای كاهش ناهمخوانی چاره اندیشی می شود. كنار گذاشتن عقیده ناهمخوان، افزودن عقید همخوان جدید، كاستن از اهمیت عقید ناهمخوان، بیشتر كردن اهمیت عقید همخوان ناهمخوانی كاهش می یابد یا برطرف می شود.

وقتی بین عقیده و عمل، ناهمخوانی ایجاد شد، بهتر است عقیدۀ خود را عوض كنیم مگر زمانی كه عقاید برای «خود» بسیار مهم است در اینصورت عمل را تغییر می دهیم.

(تغییر دادن عقیده، رایج ترین شیوۀ كم كردن ناهمخوانی است) نظریه ادراك خویشتن، فراگیری نگرشها و یا تغییر دادن نگرشها، از طریق مشاهدۀ رفتار خودمان. برداشت دیگر از ناهمخوانی شناختی این است كه افراد در پاسخ به حالت هیجانی منفی كه زاییده تعارض شناختی (ناهمخوانی) است.

عقاید خود را تغییر نمی دهند بلكه آنها در اثر مشاهدۀ رفتارشان به این كار اقدام می كنند. هم نظریه ناهمخوانی شناختی و هم نظریه ادراك خویشتن، پیرامون این اصل قرار دارند كه گفتن یا انجام دادن همان باوركردن است.

تفاوت بین این دو نظریه این است كه نظریه ناهمخوانی شناختی می گوید اعتقادها در اثر ناهمخوانی شناختی تغییر می كنند در حالیكه نظریه ادراك خویشتن می گوید، ما صرفاً آنچه را كه انجام می دهیم و می گوییم، باور می كنیم.

هر دو نظریه درست است اما هر یك برای موقعیت های متفاوت مناسب اند. نظریه ادراك خویشتن بیشتر مناسب موقعیتهایی است كه عقاید افراد در ابتدا مبهم ـ ضعیف ـ و پهلو ... هستند. نظریه ناهمخوانی شناختی، مناسب موقعیت هایی است كه عقاید افراد در آغاز روشن، شفاف، راسخ است. ناهماهنگی شناختی (ناهمخوانی) تغییر عقاید خود مشاهده رفتار خود تغییر عقاید خود چهار راهبرد كاهش ناهمخوانی:

1- بر طرف كردن عقیده ناهمخوان

2- كم كردن اهمیت عقیده ناهمخوان

3- افزودن عقیدۀ همخوان جدید

4- بیشتر كردن اهمیت عقیده همخوان.


مشاوره و انجام پروپوزال، پایان نامه ، پروژه و تحلیل آماری با spss:
مشاور:علی محمدی
شماره تماس: 09011853901
ایمیل: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید