دانلود فصل پنجم پایان نامه روانشناسی

دانلود رایگان یک فصل پنجم پایان نامه روانشناسی هدیه ایران پژوهش است به تمامی دانشجویانی که به یادگیری انجام پروپوزال و پایان نامه علاقمند هستند و تلاش می کنند.

موضوع پایان نامه روانشناسی:

بررسی رابطه علی بین سرمایه روانشناختی و مشغولیت تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه

5-1. مقدمه:

هدف این پژوهش «بررسی رابطه علی بین سرمایه روانشناختی و مشغولیت تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه» است.

جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهرستان بجنورد می باشد که در سال تحصیلی 93-94 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 150 دانش آموز دختر پایه اول متوسطه با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از:

1. پرسشنامه سرمایه روانشناختی که شامل چهار خرده مقیاس به شرح زیر است: الف) مقیاس امیدواری گرایشی؛ ب) آزمون جهت گیری زندگی (فرم تجدید نظر شده)؛ ج) مقیاس تاب آوری؛ د) مقیاس خودکارآمدی تحصیلی؛

2 . پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)؛

3. پرسشنامه مشغولیت تحصیلی تینیو (2009). برای ارزیابی مدل پیشنهادی پژوهش از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری استفاده شد.

ضمناً برای بررسی روابط غیر مستقیم متغیرها از روش بوت استرپ صدکی و بوت استرپ سوداری تصحیح شده (AMOS) استفاده شد.

تحلیل داده‌ها، با استفاده از بسته نرم‌افزاری آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) نسخه 19 و نرم افزار تحلیل ساختارهای گشتاوری (AMOS) نسخه 7 به کار گرفته شد.

در این فصل با استفاده از یافته های پژوهش در فصل 4، به تبیین فرضیات پژوهش می پردازیم؛ و باتوجه به اطلاعات به دست آمده از بررسی های آماری و بحث های نظری و سوابق پژوهش مندرج در فصل دوم، هر یک از فرضیه ها، تفسیر و نتیجه گیری خواهد شد.

 

5-2. تفسیر یافته های تحقیق

فرضیه اول. «سرمایه روانشناختی بر انگیزه پیشرفت اثر مثبت دارد». برای تبیین این فرضیه لازم است مروری بر نتایج جداول 4-4 داشته باشیم. نتایج نشان داد که ضریب مسیر سرمایه روانشناختی به انگیزه پیشرفت معنی‌دار می باشد (255/0 =β، 003/0 =Ƥ(. این یافته، فرضیه 1 را تأیید می کند.

همانطور که گفته شد نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سرمایه روانشناختی و مولفه های آن بر انگیزه پیشرفت اثر مثبت دارد. این یافته با پژوهش های بندورا ( 1982)، یوسف (2011)، فیو ( 2011) مبنی بر تأثیر خودکارآمدی بر روی انگیزه پیشرفت و سُلبرگ نِس و همکاران (2009)، پریتچارد و ویلسون (2003)، ایکه و ان جُکو (2014)، مبنی بر تاثیر خوش بینی بر انگیزش پیشرفت و آلوا (1991)، قاسم و حسین چاری (2012)، مبنی بر تاثیر تاب آوری بر انگیزش پیشرفت اروینگ و اندرسون (1991)، کوپر و همکاران (2002)، اسنایدر و همکاران ( 2006) مبنی بر تاثیر امید بر انگیزش پیشرفت همخوان می باشد.

در تبیین یافته مذکور می توان گفت که افراد با باورهای خودکارآمدی قوی بیشتر احتمال دارد که در رویارویی با مشکلات تلاش کنند و هنگامی که مهارت های لازم را دارند بر یک تلکیف پافشاری کنند. و قضاوت های خودکارآمدی تلاش و پایداری در تکلیف را پیش بینی می کنند (شانک، 1991). علاوه بر آن خودکارآمدی از تعیین کننده ها و پیش بینی کننده ها قوی سطح عملکرد است و نقش کلیدی در زندگی افراد دارد.

افراد با باورهای خودکارآمدی قوی در مورد توانایی ها برای غلبه بر چالش ها، کوشش بیشتری را اعمال می کنند، سریع تر از خودتردیدی ها حاصل از شکست بهبود می یابند، به میزان و مدت زمان کوشش خود می افزایند (انگیزه پیشرفت بالاتری دارند)، همچنین صاحب ایده های نسبتا بالایی از خودند و به آینده خوش بین هستند (عباسیان فرد، بهرامی و احقر، 1389).

همچنین در توجیه این یافته می توان گفت دانش آموزانی که دارای انگیزش بیشتری هستند، نوعی تلقی مثبت از مجموعه ویژگی های درونی خود دارند و توانایی ها و انگیزه های خود را ارزشمند می دانند که این خود می تواند بیانگر نشانه های تاب آوری در افراد باشد. وجود انگیزه یکی از ویژگی هایی است که برای کودکان و نوجوانان تاب آور ذکر شده است (گارمزی ، 1991).

همچنین افرادی که امید بالایی دارند احساس می کنند بر رویداد های شخصی زندگی خود کنترل دارند در نتیجه خود را موجودی فعال در نظر می گیرند که قادر به خود نظم دهی و تنظیم رفتار خود است و این حس کنترل پایه ای برای انگیزش، بهزیستی و دستاوردهای فردی در همه حیطه های زندگی ایجاد می کند (کیافر، کارشکی و هاشمی، 1393).

در زمینه تبیین رابطه خوش بینی با انگیزه پیشرفت می توان گفت که افراد خوش بین به موفقیت امیدوارترند. از این رو برای رسیدن به نتیجه، از خود پشتکار نشان می دهند. و افراد خوش بین با احتمال فاعلی در پی دست یابی به نتیجه و موفقیت هستند (پترسون ، 2000).

بنابراین هنگامی که این 4 مولفه خودکارآمدی، تاب آوری، امید و خوش بینی با یکدیگر در قالب یک سازه بالاتر، یعنی سرمایه روانشناختی، ترکیب می شوند، همان گونه که لوتنز و همکاران (2007) بیان می کنند، توان پیش بینی کنندگی آنها افزایش می یابد. به عبارت دیگر، سرمایه روان شناختی کلی فراتر از هر کدام از عوامل تشکیل دهنده آن قادر به تبیین انگیزش پیشرفت دانش آموزان است.

فرضیه دوم. «سرمایه روانشناختی بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد». برای تبیین این فرضیه لازم است مروری بر نتایج جداول 4-4 داشته باشیم. نتایج نشان داد که ضریب مسیر سرمایه روانشناختی به مشغولیت تحصیلی معنی دار می‌باشد (799/0 =β، 0001/0 =Ƥ(. این یافته، فرضیه 2 را تأیید می کند.

همانطور که گفته شد نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سرمایه روانشناختی بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد. این یافته با پژوهش های لیننبرینک-گارسیا و همکاران (2011)، اونیل و همکاران (2011)، سیو و همکاران (2013) و محبی نورالدین وند و همکاران(1393) همسو می باشد.

همچنین با پژوهش های اسنایدر و همکاران (2002)، ابراهیمی و همکاران (2011) مبنی بر تاثیر امید بر مشغولیت تحصیلی و پریتچارد و ویلسون (2003)، روتینگ و همکاران (2007)، سین و جا (2013) مبنی بر تاثیر خوش بینی بر مشغولیت تحصیلی، پنتریچ و همکاران (1994)، لنین برینک و پنتریج (2003)، کابررا و پادیلا (2004)، یوگوای و همکاران (2013) مبنی بر تاثیر خودکارآمدی بر مشغولیت تحصیلی و وانگ و همکاران (1997) مبنی بر تاثیر تاب آوری بر مشغولیت تحصیلی همخوان می باشد.

در تبیین این یافته می توان گفت که ظرفیت خوش بینی افراد با سرمایه روان شناختی بالا، باعث ادراک کنترل تحصیلی و ایجاد اسناد های مثبت از موفقیت و شکست های حال و آینده در آنان می شود. بنابراین، صرف در فعالیت های تحصیلی خود بیشتر می کوشند، از چالش ها استقبال می کنند و انتظار موفقیت تحصیلی را دارند. و همچنین درگیری و مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیت های تحصیلی و کنار آمدن با چالش ها و موانع تحصیلی مستلزم باورهای خوش بینانه واقع گرایانه است.

علاوه بر آن دانش آموزانی که دارای سطوح بالاتر امیدواری هستند، بیشتر بر هدف های خود متمرکز می شوند و از انگیزه ی بیشتری، نسبت به همتایان، خود برخوردارند. همچنین، این افراد دارای پشتکار و عزم جدی در انجام فعالیت ها هستند. زیرا معتقدند که تلاش منجر به پیشرفت و رضایت آنها می شود.

به عبارت دیگر امید به عنوان یک نیروری روان شناختی مثبت، انگیزشی را در افراد به وجود می آورد که آنها را برای رسیدن به موفقیت تشویق می کند و سبب تلاش بیشتر آنها برای دستیابی به موفقیت می شود. به علاوه، ظرفیت بالای تاب آوری در این افراد، باعث می شود تا آنها نحوه استدلال و نگرش متفاوتی در مواجه با موانع و چالش های تحصیلی و دیگر موقعیت های زندگی اتخاذ کنند.

در این پردازش فکری، آنها به جای تمرکز بر مشکل و تبعات آن، توجه بیشتری بر ارزیابی و پردازش مشکل به صورت خلاقانه و از طریق جدید می کنند. این افراد فعالیت های پر مخاطره را نه به صورت تهدید بلکه به عنوان یک فرصت در نظر می گیرند. بنابراین، به جای اضطراب، موفقیت را تجربه می کنند (کابات-زین، 2005).

دانش آموزانی که دارای خودکارآمدی سطح پایین ممکن است حتی برای یک امتحان خودشان را آماده نکنند؛ زیرا فکر می کنند که هر اندازه زحمت بکشند، فایده ای نخواهد داشت در مقابل افراد برخوردار از خودکارآمدی سطح بالا در انجام کارها امیدوارتر و موفق تر بوده و در نتیجه مشغولیت تحصیلی بهتری از خود نشان می دهند (سیف، 1390).

به علاوه همانگونه که نتایج نشان داد، ترکیب 4 مولفه امید، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی با یکدیگر در قالب یک سازه بالاتر، یعنی سرمایه روانشناختی، گرایش دانش آموزان را به سمت مشغولیت تحصیلی افزایش می دهد. این یافته در راستای نظر لوتنز و همکاران (2007) می باشد که بیان می کند افرادی که سطوح بالایی از سرمایه روان شناختی را دارا هستند، ممکن است به دلیل تعداد و سطح سازه های روان شناختی ای که در شناخت، انگیزه و در نهایت رفتار آنها متجلی می شود، نسبت به افرادی که تنها امیدواری یا خوش بینی یا تاب آوری و یا خودکارآمدی را در یک موقعیت معین نشان می دهند، عملکرد بهتری داشته باشند.

فرضیه سوم. «انگیزه پیشرفت بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد». برای تبیین این فرضیه لازم است مروری بر نتایج جداول 4-4 داشته باشیم. نتایج نشان داد که ضریب مسیر انگیزه پیشرفت به مشغولیت تحصیلی معنی دار می باشد (212/0 =β، 004/0 =Ƥ(. این یافته، فرضیه 3 را تأیید می کند.

همانطور که گفته شد نتایج پژوهش حاضر نشان داد که انگیزه پیشرفت بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد. این یافته با پژوهش هایپنتریج و شانک (2002)، گرین و همکاران، (2007)، مارتین (2009)، گرین و همکاران (2012) و بابیچوند و اُلانریواجو (2012) همخوان می باشد. در تبیین یافته مذکور می توان گفت که دانش آموزان با انگیزه پیشرفت بالا می توانند در کلاس درس با اشتیاق فراوان به آموزش معلم توجه کنند، تلاش و پشتکار برای آن ها لذت بخش باشد، با علاقه تکالیف درسی خود را در منزل انجام دهند و برای سرگرمی های دیگر وقت مناسبی در نظر بگیرند.

همچنین موفقیت در جامعه و رضایت والدین برایشان مهم است، از داشتن رابطه صمیمی با معلم خود احساس خوبی پیدا می کنند و برای جلب رضایت او نهایت سعی و تلاش خود را به کار می گیرند تا درک کاملی از مفاهیم درسی به دست آورند. همچنین در تبیین آن می توان گفت که افراد دارای انگیزه پیشرفت سطح بالا برای حل مشکلات و رسیدن به موفقیت بسیار کوشا هستند.

حتی پس از آن که در انجام کاری شکست خوردند، از آن دست نمی کشند و تا رسیدن به موفقیت به کوشش ادامه می دهند. دانش آموزان دارای انگیزش پیشرفت سطح بالا همواره می خواهند موفق شوند و در انتظار آن هستند و وقتی شکست می خورند، کوشش های خود را دو برابر می کنند و به فعالیت ادامه می دهند تا موفق شوند (سیف، 1390).

پژوهش های فراوان (نوبی ، 1991؛اسلاوین ، 1983) نشان داده است کسانی که انگیزه رفتار آنان موفقیت است گرایش بیشتری به گزینش راه های مختلف نشان می دهند، یا بیشتر به کارهایی دست می زنند که احتمال متوسط موفقیت دارد.

برنی (1995؛ به نقل از شانک ، 1991) رفتار های این گونه اشخاص را چنین بر می شمارد:

1. موقعیت هایی را ترجیح می دهند که دقیقا در آن ارزش یابی شوند.

2. ترجیح می دهند خود را با گروه هایی مقایسه کنند که با آنان تفاوتی آشکار دارند.

3. سنجش های روشن و دقیق را از کارکرد ترجیح می دهند.

4. مسئولیت پذیرند.

5. هنگامی که از عهده سطحی از کارکرد بر نیایند دیگران را نکوهش نمی کنند.

6. سخت کار می کنند.

7. در پی چالش برتری، فردیت، نتیجه خواهی و خطر پذیری هستند.

8. به راههای انجام بهتر کار، و انجام تکالیف و وظایف نامعمول یا مهم می اندیشند.

9. بسیاری از پژوهشگران رابطه انگیزه پیشرفت را با کارکردهای گوناگون افراد بررسی کرده اند.

براساس پژوهش نوبی (1991)، انگیزه پیشرفت با شماری از شناسه های جالب کارکرد، هم چون پایداری در انجام تکالیف رابطه دارد. بررسی ها نشان می دهد کسانی که انگیزه پیشرفت بالایی دارند، حتی هنگامی که در انجام تکالیف ناموفق اند، از کسانی که این انگیزه در آن ها پایین است پایداری بیشتری دارند.

فرضیه چهارم. «سرمایه روانشناختی از طریق انگیزه پیشرفت بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد».

برای تبیین این فرضیه لازم است مروری بر نتایج جداول 4-5 داشته باشیم. برای تعیین معناداری اثر غیر مستقیم از روش بوت استراپ در برنامه ماکروی پریچر و هیز (2008) استفاده گردید.

از آنجایی که حد پایین فاصله اطمینان و حد بالای آن هر دو مثبت شدند و صفر در این فاصله اطمینان قرار نگرفت، نشان دهنده ی معنی داری مسیر غیر مستقیم است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سرمایه روانشناختی از طریق انگیزه پیشرفت بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد.

این یافته با پژوهش سیو و همکاران (2013) که نشان دادند، سرمایه روانشناختی نه تنها با مشغولیت به مطالعه دانشجویان رابطه دارد بلکه به واسطه انگیزه درونی بر مشغولیت به مطالعه نیز اثر دارد همخوان می باشد. این عامل توسط ماهیت سرمایه روانشناختی که گرایش انگیزشی بالا است توضیح داده می شود (لوتنز و همکاران، 2007).

افرادی که دارای انگیزش ذاتی هستند به جای اینکه به نتایج تمرکز داشته باشند بر موضوع مورد مطالعه خود تمرکز می کنند و از این رو بیشتر مشغولیت تحصیلی پیدا می کنند. همچنین براساس نظر لوتنز و همکاران (2007) افرادی که داری سرمایه روان شناختی سطح بالایی هستند به واسطه برخی از سازه هایی مانند انگیزه و شناخت عملکرد بهتری از خود نشان می دهند.

همچنین در توجیه آن می توان گفت که دانش آموزانی با ظرفیت روان شناختی از اهدافشان آگاهی دارند و به طور ذاتی به مطالعه انگیزه دارند و در نهایت تلاش بیشتری انجام می دهند. و همچنین براساس نظر دسی و ریان (1985) دانش آموزان با ظرفیت روان شناختی بالا، گرایش انگیزش بالا به طور ذاتی با انگیزه تر هستند و مشغولیت مطلوب دارند. از این رو انتظار می رود که انگیزه پیشرفت بین سرمایه روان شناختی و مشغولیت تحصیلی میانجی باشد.

علاوه بر این درباره نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه بین سرمایه روان شناختی و مشغولیت تحصیلی می توان گفت که سرمایه روان شناختی در واقع به مفهوم "چه کسی هستید (خود واقعی)" و "چه کسی می خواهید بشوید (خود ممکن)" بر یک مبنای توسعه ای و رشد یابنده باز می گردد (فروهر و همکاران، 1390).

چنین ویژگی سبب می شود که اینگونه افراد از انگیزه و انرژی زیادی جهت دست یابی به اهداف شخصی خود برخوردار باشند. به سخن دیگر، سرمایه روان شناختی افراد را به چالش می کشاند تا در جستجوی این سوال برآیند که چه کسی هستند و در نتیجه به خودآگاهی بهتر که لازمه دستیابی به هدف ها و موفقیت است دست یابند (لوتنز و همکاران، 2004).

بر این اساس سرمایه روان شناختی یکی از عوامل تعیین کننده اصلی انگیزش است (لوتنز و همکاران، 2007). و عامل مشترک بین انگیزش پیشرفت و مشغولیت تحصیلی می باشد. از آنجایی که انگیزش پیشرفت نیز ارتباط مستقیم با مشغولیت تحصیلی دارد و مشغولیت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته انگیزش پیشرفت محسوب می شود، انگیزش پیشرفت می تواند به عنوان عامل واسطه ای (از یک طرف وابسته به سرمایه روان شناختی و از طرف دیگر، به عنوان متغیر مستقل برای مشغولیت تحصیلی) در نظر گرفته شود.

 

5-3. خلاصه بحث و نتیجه گیری

این پژوهش به منظور بررسی رابطه علی بین سرمایه روانشناختی و مشغولیت تحصیلی با میانجی گری انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه انجام شد. با استفاده از یافته های فصل چهارم، مشخص شد که سرمایه روانشناختی بر انگیزه پیشرفت اثر مثبت دارد، سرمایه روانشناختی بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد، انگیزه پیشرفت بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد و سرمایه روانشناختی از طریق انگیزه پیشرفت بر مشغولیت تحصیلی اثر مثبت دارد.

همچنین نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی برخوردار است. در تببین تمام یافته ها می توان گفت که دانش آموزان با ظرفیت روانی سرمایه های روانشناختی بر اهداف خود تمرکز می کنند و سپس با انگیزه پیشرفت بالا که دارند در نهایت مشغولیت تحصیلی دارند. بنابراین متغیر های سرمایه روان شناختی مانند امید، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی از آن جهت که می توانند انگیزش پیشرفت و مشغولیت تحصیلی را پیش بینی نمایند، عامل مهمی در بالا بردن عملکرد تحصیلی و میزان شوق و شور دانش آموزان به تحصیل می باشد.

 

5-4. محدودیت های پژوهش

همواره پژوهشگران در تحقیقات خود با محدودیت هایی مواجه هستند که بخشی از آنها حتی در ابتدای کار نیز خود را نشان می دهند. از عمده ترین ارکان تحقیق و پژوهش دسترسی به آمار و اطلاعات است.

در این زمینه مشکلاتی وجود دارد که موجب شده خدمات تحقیقاتی از قبیل دسترسی به کتب، مجلات، آمار، بانک های اطلاعاتی و ... در کشور به راحتی ممکن نباشد. بخشی از این مشکل ناشی از فقدان یا کمبود هریک از خدمات تحقیقات فوق است و از سوی دیگر فرهنگ غلط، سبب خصوصی تلقی کردن این موارد شده و در نتیجه افراد و موسسات به نوعی از انتقال یافته های خویش به دیگران خودداری می کنند. از سوی دیگر متغیر های ناخواسته که ممکن است حاصل طرح ها و روش های ویژه ای باشند که در تحقیق به کار گرفته می شوند، غالبا به گونه های مختلف، اعتبار درونی و بیرونی تحقیق را به مخاطره می اندازند.

باید آگاه بود که در پژوهش ها، کنترل یا حذف کامل این نوع عوامل غیر ممکن است. اما به هر حال سعی پژوهشگران بر آن است که این عوامل را حد الامکان پیش بینی شناسایی و تمام احتیاط های لازم را به منظور کاهش آنها بکار برند. هر پژوهشی در کنار بدیع بودن و داشتن نقاط قوت، دارای برخی محدودیت های روش شناختی نیز می باشد.

البته باید توجه داشت که محدودیت های پژوهش به معنی نارسایی پژوهش در مراحل تدوین، اجرا، تحلیل و تبیین نتایج نمی باشد به عبارت دیگر از زاویه روش شناختی محدودیت های اعمال شده، بیانگر توانمندی پژوهش است. چرا که پژوهشگر در مرحله مقدماتی و تدوین طرح با توجیه های علمی و منطقی مطلوب به انجام آن ها همت می گمارد.

در پژوهش حاضر هم برخی محدودیت ها به شرح زیر وجود داشت:

1. در این پژوهش به منظور زمینه یابی از پرسشنامه استفاده گردید، در نتیجه ممکن است برخی از افراد از ارائه پاسخ واقعی خودداری کرده و پاسخ غیر واقعی داده باشند.

2. این پژوهش به صورت مقطعی انجام شده است. به این دلیل، نتیجه گیری درباره علیت را دشوار می سازد.

3. تعداد زیاد پرسش های پرسشنامه ها به طولانی شدن زمان اجرای آن انجامید که بر مقدار دقت پاسخ های شرکت کنندگان بی تاثیر نبوده است.

4. نتایج پژوهش حاضر قابل تعمیم به دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهرستان بجنورد بوده است و در صورت نیاز و به تعمیم به سایر دانش آموزان با احتیاط و دانش کافی این کار صورت بگیرد.

 

5-5. پیشنهادات

با توجه به گستره ی نظری موجود، یافته ها و محدودیت های حاضر، می توان پیشنهادها و جهت گیری های پزوهشی زیر را ارائه نمود که فراهم کننده زمینه های پژوهشی جدید می باشند:

5-5-1. پیشنهادات پژوهشی

1. پیشنهاد می شود که انجام پژوهش با حجم نمونه بزرگتر و محدوده جغرافیایی وسیع تر انجام گیرد تا ادبیات متراکم و منسجمی در خصوص نحوه به کار گیری متغیرهای ذکر شده فراهم آید.

2. پژوهش حاضر فقط دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهرستان بجنورد را شامل می شود در پزوهش های آتی پیشنهاد می شود که پژوهش را در دانش آموزان پایه های تحصیلی مختلف و دانش آموزان پسر تکرار نمایند. این کار هم قابلیت تعمیم پذیری را افزایش می دهد و هم امکان مقایسه را فراهم می کند.

3. پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی، این تحقیق به صورت طولی صورت گیرد تا امکان مقایسه نتایج در زمان های مختلف میسر شود.

 

5-5-2. پیشنهادات کاربردی

1. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می گردد که کارگاههای آموزشی در زمینه افزایش سرمایه های روان شناختی برای دانش آموزان برگزار گردد.

2. با استفاده از نتایج چنین پژوهشهایی می توان برنامه و راهبردهایی تنظیم کرد و در مدراس و مراکز استعداد درخشان و... با بکارگیری این راهبردها سرمایه روان شناختی دانش آموزان را به صورت مثبت تقویت کرد.

3. و در آخر پیشنهاد می شود به خانواده و دیگر سازمان هایی که مرتبط با نوجوانان هستند آموزش های لازم را در جهت رشد و تقویت سرمایه روان شناختی دانش آموزان داده شود.