سایت ایران پژوهش مرجع مناسبی برای انتخاب موضوع پایان نامه ارشد برای رشته های ادبیات و گرایش ادبیات پایداری است.

برای انتخاب موضوع پایان نامه ارشد و گرفتن ایده مطلب زیر را بخوانید:
سال 1952 نقطه ی عطف دیگری در روند مبارزات فلسطین ضدّ اشغال گران بود.

انقلاب این سال تأثیر شگرف در روحیّه ی مقاومت فلسطینیان بر جای گذاشت. این انقلاب نخستین واکنش مثبت در برابر نهادهای پوسیده و حاکم بر سرنوشت جامعه ی عرب و نیز نخستین شعله ی امید در قلب فسرده و یخ بسته ی آنان و زایشی دوباره برای درک توانایی رها ساختن وطن از چنگ بیگانگان در وجدانآنان بود. سال های 1954 و بعد از آن شاهد تحوّل دیگری در فضای شعر مقاومت بود.

بسیاری از شاعران با انتشار دیوان های شعری خود گام بلندی در اشاعه ی فرهنگ مقاومت برداشتند. هاشم رشید دیوان «مع الغرباء» را منتشر ساخت و دیگر شاعران نیز گام مشابهی برداشتند؛ شفیق الحوت دیوان «اللهب الکافر»، محمد عدنانی دیوان «اللهیب»، و یوسف خطیب دیوان «العیون الضماء للنور» را منتشر ساختند.

این جریان فرهنگی سبب شد تا شعر پایداری فلسطین جان تازه ای بگیرد و به نوعی بیش از پیش وارد فضای اجتماعی شود. و به نظر برخی پژوهشگران در همین سال ها بوده است که اوّلین دورنمای شعر پایداری در داخل سرزمین های اشغالی شکل گرفت و جایگاه خود را مشخّص ساخت و نشان داد که شعر در نظر این دسته از شعرا چیزی نیست جز سلاحی بر ضدّ اشغالگران (نک: کنفانی، 1986 م، 65).

شاعرانی که از وطن دور ماندند نیز با صدایی بلندتر این نکبت را به تلخی فریاد زدند؛ و موضوعی که بیش از همه در شعرشان تکرار شد بیان نوستالژی وطن بوده است که «احساس عمیق خود به مکان را در اشعارشان به تصویر کشیدند» (جیّوسی، 1997 م، 55).

به طور کل شعر مقاومت در این دوره از نظر شکل و ساختار همچنان به اصول کلاسیک خود پایبند بود؛ و از نظر محتوی نیز دارای رویکرد خطابی بوده است که با شرایط اجتماعی و سیاسی متزلزل آن زمان متناسب و هماهنگ بود (نک: کنفانی، 1986 م، 84)؛ و این روند بر شعر پایداری فلسطین حاکم بود تا اینکه رفته رفته تا سال 1967 شعر نو و سپید نیز به پختگی لازم رسید و بسیاری از شاعران به عنوان شاعرانی که به شعر نو و سپید در اشعارشان به میزان زیاد توجّه نمودند مطرح شدند؛ و این نوع از شعر در این سال ها از سوی پژوهشگران و منتقدان ادبی مورد توجّه شایان قرار گرفت و در محافل ادبی به عنوان یکی از سبک های شعر مقاومت به رسمیت شناخته شد.

شاعرانی مانند محمود درویش، سمیح قاسم، توفیق زیّاد، جبرا ابراهیم جبرا ، ابراهیم ماغوط، توفیق صایغ چنین شعری را در فضای شعر مقاومت به طور کامل رواج دادند (نک: لؤلؤة، 1969 م، 75)؛ و به این ترتیب شعر پایداری فلسطین حوزه ی جدیدی را به طور کامل تجربه نمود.

شاعران مقاومت فلسطین گرچه در این سال ها بیشتر دغدغه ی «فرد» داشتند و فضایی از ناامیدی و شکست بر آن ها غلبه کرده بود؛ و این روند هر چه به سمت سال های شکست 1967 و انتفاضه ی بعد از آن نزدیک می شود بیشتر دچار تحوّل می شود و اینجاست که از یک دغدغه ی فردی فراتر رفته و در خدمت «گروه» قرار می گیرد (نک: الیاس خوری، 1973 م، 141).