در سالهای اخیر پیشرفتهای بسیار خوبی در زمینهی مراقبت از سلامت صورت گرفته است، اما بسیاری از مداخلات و راهبردهای مراقبت از سلامت و طب رفتاری از طریق پژوهشهای مختلف مورد پرسش قرار گرفتهاند که این روشها نه تنها ممکن است سودمند نباشند بلکه مضر و آسیب زا نیز باشند. به طور مکرر توصیه شده است که راهبردهایی در دسترس عموم قرار گیرند که تاثیر آنها با بهترین استانداردها مورد تائید قرار گرفته است.
چندین تحول اساسی و مهم در دستیابی به این راهبردها دخیل بودهاند. اول اینکه در مقایسه با گذشته، امروزه درک بسیار عمیق تری در مورد آسیب شناسی روان شناختی و جسمیبه وجود آمده است که این امر به ایجاد مداخلات جدید با اهداف صریح تر و دقیق تر منجر شده است. دوم اینکه با پیشرفت و اصلاح روشهای تحقیق، عوامل تهدید کنندهی اعتبار درونی و بیرونی تحقیق کاهش یافته و نتایج، کاربرد پذیری بیشتری پیدا کردهاند. سوم اینکه دولتها، نظامها و سیاست گذاران مراقبت از سلامت در سراسر جهان به طور جدی تصمیم به افزایش کیفیت مراقبت از سلامت گرفتهاند به طوری که درمانها و راهبردهای مورد استفاده در این زمینه، مبتنی بر شواهد عملی باشد که چنین امری در کل به نفع جامعه است (آنتونی،1388).
استرس
استرس چیست؟ فشار روانی یا استرس که واژهی اصلی آن ریشه در زبان لاتین دارد در قرن 17 میلادی بسیار متداول بوده و به معنی سختی، دشواری، فلاکت و محنت به کار رفته است (هینگ ، 1995؛ به نقل از الیاسی، 1381). همچنین در زبان فارسی برای آن معادلهایی نظیر آزار و سنگینی، رنج روحی و جسمی، نیروی شدیدی که باعث ترس، نگرانی، اضطراب، هیجانهای عاطفی و درد میشود، عنوان شده است (پینر 1978).
پژوهشگران استرس را فرایندی میدانند که شامل تعامل و تطابق دایم میان فرد و محیط است. بر اساس این نظر، استرس شرایطی است که در آن تعامل میان فرد و محیط باعث میشود فرد بین ملزومات موقعیت ایجاد شده و منابع زیستی، روانی و اجتماعی خود تضاد احساس کند (سارافینو، 1391). منابع گوناگون فشار در زندگی در افراد مختلف منجر به بروز واکنشهای متفاوت میشود، برخی از مردم بهتر از سایرین میتوانند با این عوامل محرک تنش زا مقابله کنند و رفتارشان طوری است که از عهدهی مبارزه طلبی و هماوردجوییهای محیط بر می آیند در حالی که بسیاری از مردم اگر با عوامل تنش زا مواجه شوند قادر نیستند با آنها مقابله نموده از عهدهی مشکل برآیند (شفر ، 1982).
البته عوامل بسیاری میتواند در به وجود آمدن این تفاوتها دخالت داشته باشد که از میان آنها میتوان به محیط، شخصیت، انگیزه، توانمند بودن، برخورداری از بصیرت لازم نسبت به انگیزهها و نیز نقاط ضعف فرد، عزت نفس بالا و منبع کنترل اشاره نمود.