اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک اختلال روانپزشکی به ابعاد زیستشناختی روانشناختی اجتماعی و معنوی یکی از مشکلات عصر حاضر است اعتیاد معمولاً به مجموعه وابستگی فیزیکی و روانی اطلاق میشود ولی در مجموع مفهومی مبهم دارد (بلوم ،1984 (اعتیاد عبارتست از وابستگی به موادی که تکرار مصرف آن با کمیت محض و در زمانهای معین از نظر مصرف کننده ضروری بود و دارای ویژگیهای زیر است:
ایجاد وابستگی جسمانی فیزیولوژیکی ایجاد وابستگی فکری روانشناختی پیدایش پدیده تحمل در بدن نسبت به مواد مصرفی به دست آوردن ماده مورد نیاز به هر شکل و طریق ممکن تأثیر مخرب بر مصرف کننده خانواده و اجتماع سازمان بهداشت جهانی الگوی خود را در تدوین مفاهیم ((نشانگان وابستگی)) قرار داده است که به تدریج جایگزین اصطلاح اعتیاد شده است در سال ٬1964 سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اعتیاد دیگر اصطلاح علمی نیست و و اصطلاح ((وابستگی به مواد )) را جایگزین آن کرد علیرغم پیشنهاد اصطلاح وابستگی دارویی کلمه اعتیاد هنوز هم در بین مردم رایج است .
در DSM-IV، که یک نظام پنج محوری است در محور اول سوءمصرف و بوابستگی به مواد و علائم بالینی آنها توضیح داده میشود به علاوه 11 دسته از مواد روان گردان سوءمصرف و وابستگی به همراه دارند که عبارتند از: الکل، مواد حشیش، کوکائین، داروهای توهم زا، مواد استنشاقی ، نیکوتین، کافئین ،آمفتامین ها ،فن سیکلیدین، داروهای آرامشبخش، خواب آور و نیز ضد اضطراب ها.
در جدیدترین تعریف وابستگی به مواد انجمن روانپزشکی آمریکا و معتقد است که وابستگی به مواد به مجموعهای از علایم شناختی، رفتاری، روانشناختی و فیزیولوژیکی گفته میشود که براساس آن فرد علیرغم وجود اختلالات وابسته به مواد همچنان به مصرف آن ادامه میدهد و معمولاً منجر به بروز پدیده تحمل ،محرومیت و الگوی رفتار مصرف اجباری در شخص میشود.
طبق DSM-IV-TR مصرف یک ماده زمانی سوء مصرف قلمداد میشود که : مصرف مواد دست کم برای مدتی یک ماه دوام داشته باشد موجب بروز مشکلات اجتماعی شغلی روانشناختی یا جسمانی فرد شود بهطورکلی تأثیرات گوناگون ناشی از وابستگی به مواد عبارتند از :
الف )احساس اجباری و غیرقابل کنترل بودن برای مصرف مواد ب) تلاش و تمایل شخص به مصرف مواد ج) الگوی نسبتاً پایدار برای مصرف مواد د)بروز علائم سازگاری یا انطباق عصبی که شامل نشانههایی چون پدیده تحمل و ترک میباشد هـ) اهمیت و غلبه ی رفتار مصرف دارو نسبت به بقیه رفتارهای شخص که زمانی بیشتر در اولویت بوده و گرایش به بازگشت به سوی مصرف مواد پس از یک دوره پرهیز.
بر اساس تعاریف بالا علیرغم آنکه پدیده های تحمل و محرومیت دو ملاک باارزش در تشخیص وابستگی به مواد میباشند اما وجود چنین پدیدههایی برای تشخیص کافی و لازم نمیباشد به واقع برای تشخیص صحیحتر باید به الگوی مصرف اجباری به عنوان سومین ملاک توجه کرد.
تعریف مفاهیم اساسی ملاکهای وابستگی به مواد تحمل تحمل یا Tolerance یعنی مصرف مکرر مقادیر زیادی از مواد در مدت زمان طولانی که به تدریج باعث کاهش تاثیر دارو میشود به عبارت دیگر تحمل عبارت است از نیاز به مصرف مقادیر بیشتر یک ماده برای رسیدن به اثرات خوشایند جسمانی و روانی و کاهش قابل ملاحظهای تأثیرات منفی جسمانی و روانی آن به ارائه مصرف همان مقدار ماده میباشد تحمل با پدیده وابستگی فیزیکی ارتباط تنگاتنگی دارد بنابراین با ظهور پدیده تحمل وابستگی فیزیکی در واقع پاسخ سازگار است که عطفی برای جلوگیری از بروز سندرم محرومیت یا قطع دارو میبایست دارو به طور مداوم مصرف کند.
تحمل مقاطع تحمل مقاطع زمانی پیش میآید که سابقه قبلی مصرف دارو و گروهی از داروها موجب افزایش تحمل مصرفکننده نسبت به دارو یا گروههای دیگری از مواد شود. به طور مثال ،مصرفکنندگان با سابقه ماری جوانا به تدریج به مقدار کمتری ماری جوانا برای نشئه شدن احتیاج دارند (جودیت و همکاران، 2002، ترجمه ی خادمی و روشن، 1385به نقل از ثریا اسلامدوست 1390).
محرومیت یا ترک محرومیت یا ترک به مجموعهای از علائم و نشانهها گفته میشود که وقتی شخص مصرف مواد و یا ماده را که از نظر فیزیولوژیکی به آن وابسته است به طور ناگهانی و آرام کنار بگذارد ظاهر میشود. بهعبارتدیگر محرومیت شامل یک تغییر رفتاری غیر انطباقی به تبعات فیزیولوژیکی و شناختی است که در اثر کاهش تجمع یک ماده در خون یا بافت فردی که مصرف زیاد و طولانی از یک ماده را داشته است، ایجاد میشود.
بنابراین اگر یک بار مصرف مواد کنار گذاشته شود شخص وابسته به مواد با پدیده ترک مواجه میشودو پدیده ترک و ظهور علایم ناشی از محرومیت، عامل مهمی در دوام و تکرار اعتیاد میباشد (نعیمه بزمی، 1391).